ارتباط با ما
|
فارسی
|
العربية
|
English
|
Français
شعر
اتاق شاعر
داستان
اتاق نویسنده
نگارخانه
انتشارات
انتشارات
خرید اینترنتی (ادب بوک)
خانه
رادیو
موسیقی
درباره ما
پرونده ها
پرونده کتاب
من پناهنده نیستم
سایه های باغ ملی
گودال اسماعیلی
حوای سرگردان
کجا بودی الیاس
نعلین های آلبالویی
شاه کشی
خط مرزی
بی چشمداشت
شب های بی ستاره
لیلی آذر
بی کتابی
وقت معلوم
همه چیز مثل اول است
عطر عربی
دخیل هفتم
جشن باغ صدری
ویلای کاکایی ها
رمان رمق - مجید اسطیری
پرونده پرتره
پرونده علی اصغر عزتی پاک
هادی حکیمیان
مجید قیصری
حمیدرضا شاه آبادی
محمدحسین شهریار
قیصر امین پور
فردوسی
طاهره صفارزاده
سهراب سپهری
محمدرضا شفیعی کدکنی
نادر ابراهیمی
محسن پزشکیان
رضا امیرخانی
احمد عزیزی
زنده یاد امیر حسین فردی
Gabriel García Márquez
محمود دولت آبادی
حافظ
سیمین دانشور
محمد سرور رجایی
محمدرضا شرفی خبوشان
پرونده موضوعی
ده سالگی شهرستان ادب
شعر کرونایی
بررسی ادبیات در کتابهای درسی
ترانه خوانی
بهترین شعرها روز دختر
امام خمینی و ادبیات
ادبیات کودک و نوجوان
بهترین شعرها برای امام رضا
شعر عاشقانه
رمان معناگرا
ادبیات ضدآمریکایی
ادبیات و فوتبال
ادبیات عاشورایی
رمان فانتزی
ادبیات مقاومت
ادبیات انقلاب
شعر نیمایی
شعر فاطمی
بوطیقا
ادبیات جنگ و دفاع مقدس
پرونده مناسبتی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
شهید محسن فخری زاده
دیدار شاعران با رهبر انقلاب
برفیه
شعر پاییزی
عاشقان محمد
پرونده بهاریه
رمضانیه
سالنامه شهرستان ادب
شعر انتصار - میانمار
حماسه غواصان شهید، به روایت اهالی ادبیات
نامه هایی به آقای رییس جمهور
پرونده جشنواره خاتم
شعری از مجید موسوی-اصفهان
کتاب کبری به ساحل آمده
23 تیر 1392
13:43
|
1 نظر
|
امتیاز:
2.57 با 7 رای
شهرستان ادب: سپیدی میخوانید از شاعر اصفهانی آقای مجید موسوی
جنگل
دریا
فرقی نمی کند
وقتی شب هایشان ترسناک است
برای همسایه هایی که خوب خواب می بینند
آزار این شیر آرام را!...
□
چشم هایت را خوب باز کن
رئیس علی هنوز روی آب ها راه می رود
و برای یارانش که برنو را حالا ناو کرده اند شعر می خواند:
خلیج چاقوی برنده ایست
که به هر دستی نمی آید
پرتقال خونی خوب شهادت می دهد،
به هر کسی سواری نمی دهند
ماهی های این جا ...
و حالا تنگستان به تنگه آمده
تا به تنگ آورد چرچیل هایی را
که این روزها دشداشه می پوشند
وجای ملکه جمیله دارند
روی تخت های بادیشان
چشم هایت را خوب باز کن
میرزا و یارانش با ذغال های طبرستان
پدر الفواکه ها را در آورده اند
آن قدر که علاءالدین در دود قلیان شیخ نشینان شاهنامه می خواند !
□
چشم هایم را خوب می بندم
کتاب کبری به ساحل آمده
و داستان
جنگلی ها،
دلواری ها،
جمارانی ها را همه بلدند
که سوار بر شیری آرام
فریاد می زدند:
آن مرد در باران آمد...
شعر درمورد حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایران
شعر ضدآمریکایی
رمجید موسوی
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
1
2
3
4
5
نظرات
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز
کد امنیتی را وارد نمایید:
آمریکا! | شعری از آلن گینزبرگ
ﺳﻪشنبه, 10 تیر,1399
کاشفانِ حرفهای | شعر ضدآمریکایی «علیمحمد مؤدب»
دوشنبه, 13 آبان,1398
کودتاچیِ همه اعصار | شعر طنز ضدآمریکایی از «عباس احمدی»
دوشنبه, 13 آبان,1398
صدای مرگ بر آمریکا | دو شعر ضدآمریکایی از «قاسم صرافان»
دوشنبه, 13 آبان,1398
ترامپ! | شعر طنز ضدآمریکایی از «محمدرضا طهماسبی»
یکشنبه, 12 آبان,1398
مطلبی در این بخش وجود ندارد
مطلبی در این بخش وجود ندارد
فراخوان دوره یازدهم آفتابگردان ها
برای سپهبد قاسم سلیمانی
پرونده برفیه
پرونده شعر عاشقانه
پرونده رمان فانتزی