چهارمین جلسه کارگاه شعر «خلوت نیمایی»، درسگفتارهای مرتضی امیری اسفندقه، شاعر در موسسه شهرستان ادب برگزار شد. علاقمندان ادبیات و شاعران شرکتکننده در این نشست با معنای آزادی شاعر نیمایی در انتخاب شیوه سرودن و نیز سبک شخصی شاعران پیرو فکر و فرهنگ نیمایوشیج آشنا شدند.
در جلسه چهارم «خلوت نیمایی»، امیری اسفندقه به برخی تفاوتهای شعر کلاسیک و شعر نیمایی پرداخت و توضیح داد: «در شعر کلاسیک، شاعران آزادیهایی داشت اما نمیتوانستند از قواعد و قوالب شعری فراتر بروند، اما در شعر نیمایی این قاعده به هم میریزد. بنابراین شاعر میتواند آنچه دلش میخواهد بگوید، و از حوزه شعر کلاسیک بیرون میرود. این البته به معنای اعتراض و یا حذف شعر کلاسیک نیست، چون شاعران کلاسیکی هستند که بدون آزادی و با رعایت قوالب حرف دل خود را آزادانه میزنند.» وی سپس با اشاره به ابداعات نیما افزود: «در مقابل، شعر نیمایی، آزادیِ خود را به رخ خواننده میکشد. در حوزه شعر نیمایی هم در پیکره و هم در پیام و هم در ظاهر و باطن شاعر آزادی حرکت دارد.»
وی در ادامه این بحث گفت: «شعر کلاسیک دارای سبک بود، و بر این اساس شعر دورههای مختلف دستهبندی میشوند، مثل عراقی، هندی یا مشروطه. در این میان، شاعر مجبور بود از شیوه خاص آن سبک در حوزه پیکره پیروی کند و بنابراین آزادی نداشت. اما شعر نیمایی فاقد سبک است. ضمن آنکه شاعر میتواند به اختیار خود از قافیه استفاده کند یا از آن هیچ استفادهای نکند. انگار جای قافیه با قیافه عوض میشود. بدین ترتیب، در حوزه پیکره نیز شاعر آزادی تام دارد.»
امیری اسفندقه افزود: «کسانی به اشتباه البته معتقدند که شعر نیمایی هم قافیه دارد اما جای آن متفاوت است. تنها معیار برای وجود داشتن یا نداشتن قافیه «دل شاعر» است، این نشان از وسعت حوزه «خواسته خود» در شعر نیمایی است، بنابراین انشا یا شیوه نگارش نیمایی فاقد استاد است. این برخلاف شعر مرسوم کلاسیک است که «قافیهاندیش» بوده است. بنابراین اگر کسی میخواهد به شعر ناب نیمایی برسد باید اندیشیدن به قافیه را فراموش کند، چون در لحظهای که به قوافی میاندیشد صدای زنگ قوافی در گوش او طنین میاندازد و او از شعور ناب شعر و از حرف اصلی خود که قرار است بزند باز میماند. بدین ترتیب میتوان گفت شعر نیمایی فاقد سبک است اما هر شاعری خود یک سبک محسوب میشود.»
این شاعر و پژوهشگر ادبیات سپس به امکانات حاصل از این شیوه نگرش پرداخت و شرح داد: «چنین امکانی باعث می شود تا شاعر بتواند ظرفیت و ظرافت تمام قالبهای کلاسیک را از نو دریافت و کشف کند، بدین ترتیب شاعر میتواند شعر تغزلی نیمایی بسراید، یا شعر رباعی نیمایی. مثال آن شعر «نازلی» یا همان «وارطان» سروده احمد شاملوست که در واقع رباعی کلاسیک است.»
وی در ادامه با قرائت نامه دیگری از نیمایوشیج که از شاعران مورد علاقه خود در ادبیات کلاسیک میگوید به تفسیر آن پرداخت و گفت: «نیما ادبیات کلاسیک را نفی نکرده است، بلکه آن را نقل و سپس نقد کرده است. او به سراغی کسانی رفته است که از خود جای پایی بر جای گذاشتهاند. باور برخی ادیبان برجسته امروز این است که شاعری مانند فرخی در حوزه معنا هیج حرفی برای گفتن ندارد، اما در نگاه نیما که راهی نو به ما نشان میدهد حتی از شعر او نیز میتوان لذت برد و نباید از او غافل شد. بنابراین باید شعر او را نیز شنید. نیما معتقد است که زبان این شاعران چون متعلق به شخص خودشان است دارای اهمیت است و بنابراین باید آنان را بی توجه به معنا شناخت.»
امیری اسفندقه در پایان بحث خود به شرایط امروز شعر پرداخت و گفت: «برخی شاعران امروز متأسفانه از الگو تبعیت میکنند، این به هیچ وجه نکته مثبتی نیست، حتی اگر الگوی شخص شاعر بزرگی مثل اخوان باشد. انشا در شعر نیمایی یعنی به هم زدن همه الگوها. راه برای شاعر باز است و او باید از دل خودش تبعیت کند.»
«خلوت نیمایی» عنوان کارگاه آموزشی بررسی شگردهای سرایش و خوانش شعر نیمایی و پژوهش درباره سبک ادبی شاعر دورانساز ایرانی علی اسفندیاری معروف به «نیما یوشیج» است، منتقدان ادبیات او را بنیانگذار و پدر شعر نوی فارسی دانستهاند. او با شعر خود شیوهای نو در سرایش شعر فارسی پایه گذاشت، و پس از وی نیز شاعران دیگری همچون مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و الف بامداد راه و روش او را پی گرفتند.
مدرس سلسله کلاسهای این کارگاه «مرتضی امیری اسفندقه»، شاعر و پژوهشگر حوزۀ شعر نیمایی است. نشست پنجم این کارگاه روز دوشنبه عصر از ساعت 15:30 در محل موسسه شهرستان ادب به نشانی سه راه طالقانی - روبروی سینما صحرا - پلاک 168 - طبقه چهارم برگزار خواهد شد.