موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
امیری اسفندقه در جلسه پایانی «خلوت نیمایی»

«شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»

18 اسفند 1394 14:34 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
«شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»

در ابتدای این نشست، امیری اسفندقه به وجه دیگری از ابداعات نیمایوشیج شاعر نوگرای بزرگ اشاره کرد و توضیح داد: «یکی از تمایزات شعر نیمایی نگاه به طبیعت از منظری است که شاعران دیگر ندیده‌اند. «باد» و «نسیم» یک پدیده طبیعی است که در ادبیات کلاسیک فارسی غالباً پیام‌آور چیزی است: «ای نسیم سحر آرام‌گه یار کجاست؟» یا «ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار»، و «نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش»، باد همه‌جا به یاری شاعر آمده است.»

در ادامه این بحث، او سپس به نگاه دیگری در ادبیات فارسی اشاره کرد و تصریح کرد: «حال این شعر نیمایی شفیعی کدکنی را ببینید: «آنچه بيرق بود باد بی‌مروت برد». «باد» با صفت «بی‌مروت» توصیف شده است. در شعر نیمایی بنابراین فقط کمر مصراع‌ها نمی‌شکند، بلکه هیبت و هیمنه واژگان نیز فرومی‌ریزد. و بدین ترتیب کلمه‌ای که انگار پیغمبر عاشقان است تقدس و حیثیتش زیر سوال می‌رود. نیما خودش شروع‌کننده این مسیر بوده است، و از جمله باد را این گونه دیده است: «از فراز گردنه خرد و خراب و مست»، که نگاه متفاوتی است.» به گفته این شاعر، «نیما بوده است که به شاعر جرات داده است. او نشان داده است که اگر چه باد در اشعار فاخری نظیر سروده‌های حافظ احترام و قرب والایی دارد اما دلیلی ندارد که آن را به گونه دیگری نبینیم.»

او برای توضیح بیشتر این مفهوم، به شعر برخی دیگر از شاگردان نیما اشاره کرد و افزود: «مهدی اخوان ثالث که پائیز را پادشاه فصل‌ها می‌داند در جای دیگری به آن چنین خطاب می‌کند: «پائیز جان، چه شوم، چه وحشتناک». او را «پائیزجان» می‌نامد، چون هم‌چنان دوستش دارد اما در ادامه لقب «شوم» و «وحشتناک» را برای آن آورده است، چون باد پائیزی، آشیانه پرنده‌ای را ویران کرده است: «آنک بر آن چنار جوان، آنک خالی فتاده لانه آن لک لک». بنابراین می‌توان از این زاویه نیز آن را دید. این شاعران نیمایی برای «باد» خط و نشان می‌کشند، انگار به او می‌گویند که درست است که ارج و قرب فراوانی داری اما ما می‌دانیم که تو گاه خراب‌کار نیز بوده‌ای!»

اسفندقه البته به سابقه این نوع نگاه در تاریخ ادبیات فارسی نیز پرداخت و اظهار داشت: «در شعر کلاسیک نیز البته گاه نمونه‌های از چنین نگاهی داشته‌ایم: «تو را صبا و مرا آب دیده می‌شود غماز»، شاعر «باد» را متهم به سخن‌چینی کرده است. شاعر دیگری نیز داریم که چنین نگاهی داشته است، آن هم پیش از آن‌که نیما به ما یادآور شود که از واژگان نترسیم، هیمنه کلمات شما را به زمین نزند و هیبت واژگان ما را نگیرد، این شما هستید که مقام والایی دارد هر چند کلمه نیز مقامش محترم است اما شما هستید که منزلت یک کلمه را تعیین می‌کنید. این شاعر هاتف اصفهانی است که سروده است: «کار دگر از صبا نیامد/جز کشتن شمع محفل ما». او پیش از نیما چنین نگاه متفاوتی داشته است، او از لفظ «کشتن» استفاده می‌کند، نه «خاموش کردن»، این نکته درخشانی است.»

این پژوهشگر ادبیات، سپس در توضیح اهمیت این نوع نگاه برای شرکت‌کنندگان در این نشست، به وجه دیگری از طبیعت پیرامون انسان پرداخت و گفت: «برف و زمستان از پشت شیشه در جای گرم و نرم البته زیباست، اما فراموش نکنیم که در همان لحظه‌ای که ما داریم از این پدیده طبیعی لذت می‌بریم کودک دست‌فروش دارد از سرما می‌لرزد، اگر او را فراموش کنیم پس وظیفه شعر چه می‌شود؟ این‌طور نیست که آفتاب، باد و دریا همواره زیبایی باشد. ما در مازندران مسحور زیبایی‌هایش می شویم اما گاه در همین مازنداران شاهد باران‌های ویران‌گری هستیم.»

به گفته امیری اسفندقه، «شاعر فقط بیننده زیبایی‌های طبیعت نیست، زشتی‌ها را نیز باید ببیند. البته این زشتی‌ها نیز سرانجام زشت نیست اما کار بد نیز از آن برمی‌آید، همین دریا که این همه زیباست چه مادرانی را عزادار کرده است، چه پدرانی را قورت داده است و چه دختران دم بختی را کشته است. شعر «آی آدم‌ها» سروده نیما این وجه دریا را نیز دیده است. این نوع نگاه نیمایی است که پیش از این در زبان سعدی بدین شکل شنیده بودیم: «تو کز محنت دیگران بی‌غمی/نشاید که نامت نهند آدمی». سعدی البته دریا را به ما نشان نمی‌دهد، به خلاف نیما که از طبیعت با تو صحبت می‌کند.» در پایان، او مبحث خود را چنین خلاصه کرد: «شعر ناب و نیمایی به چنین نکات دقیقه‌ای توجه می‌کند و آن قطعیت مرسوم در ذهن ما را به هم می‌ریزد و به همین دلیل است که می‌گوییم شعر نیمایی شعر عدم قطعیت است.»

«خلوت نیمایی» عنوان کارگاه آموزشی بررسی شگردهای سرایش و خوانش شعر نیمایی و پژوهش درباره سبک ادبی شاعر دورانساز ایرانی علی اسفندیاری معروف به «نیما یوشیج» است، منتقدان ادبیات او را بنیانگذار و پدر شعر نوی فارسی دانسته‌اند. او با شعر خود شیوه‌ای نو در سرایش شعر فارسی پایه گذاشت، و پس از وی نیز شاعران دیگری همچون مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و الف بامداد راه و روش او را پی گرفتند.

مدرس سلسله کلاسهای این کارگاه «مرتضی امیری اسفندقه»، شاعر و پژوهشگر حوزۀ شعر نیمایی است. نشست‌های مختلفی طی ماه‌های گذشته در توضیح نگاه و شیوه سرودن نیمایی در موسسه شهرستان ادب برگزار شد و این شاعر وجوه مختلف ابداعات نیمایوشیج را برای علاقمندان ادبیات شرح داد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
  • «شعر نیمایی قطعیت ذهن ما را به هم می‌ریزد»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: