موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یکشنبه ها در شهرستان ادب

گزارش دومین جلسه ترم زمستانه «مکتب بازگشت»

29 دی 1395 18:44 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
گزارش دومین جلسه ترم زمستانه «مکتب بازگشت»

شهرستان ادب : در جلسه دوم ترم زمستانه «مکتب بازگشت»، داستان های شرلی جکسون که در کتاب «به انتخاب مترجم» آمده مورد بررسی قرار گرفت. اعضای جلسه سه داستان «خصم و داور»، «ساکن گرینویچ» و «مثل چیزی که مادر درست کی کرد» را از قبل خوانده بودند تا در فرصت یک ساعته، به گفتگو پیرامون آنها بپردازند. 

گفتگو با صحبت های آقای عیوضی شروع شد. ایشان به نقد مترجم کتاب، آقای اخوت اشاره کردند که در نقد سه داستانی که انتخاب کرده، روی مفاهیم مهمی دست گذاشته است، از جمله قرینگی. شرلی جکسون با قرینه ساختن موقعیت ها، ارتباط آدم ها با هم را به خوبی نشان می دهد. این قرینگی به موضوع مهم هویت مرتبط می شود و داستان را پیش می برد. 
آقای ترامشلو به دور موجود در داستان ها اشاره کردند. این دور هم در پیرنگ وجود دارد و هم در شخصیت ها. در پیرنگ، دو زن مچ همدیگر را در کش رفتن وسائل می گیرند. در شخصیت هم دوری زمانی بین دو زن وجود دارد. انگار که پیرزن آینده زن جوانی است که با او روبه رو می شود. 
خانم علی‌عسگری قوت داستان را در «آن»ی می دانستند که خودش را بیش از همه در بی تفاوتی خانم آلن نشان می داد. او شخصیت خاصی است و در دنیایی زندگی می کند که به خودش حق می دهد حقیقت و مجاز را با هم خلط کند، بدون آنکه ذره ای از تک و تا بیفتد. به همین دلیل تجاوز به مجدوده حق امیلی را حق خودش می داند. 
آقای قیصری ابتدا به این نکته اشاره کردند که داستان، قصه محور و خواندنش فی‌نفسه، لذت‌بخش است. سپس به تحلیل شخثیت خانم آلن پرداختند. مهمترین چیزی که شخصیت او را نشان می دهد، اشیایی است که دزدیده. آن اشیاء قیمت مادی چندانی نداشته اند و مانند سکه و پول نبوده اند. اشیائی مرتبط با هویت امیلی بوده اند که ماهیت دزدی را نزد ما دگرگون می کند. پس اساسا خیلی نباید نام دزدی بر چنان کاری گذاشت. او اشیاء قیمتی مرسوم در دزدی ها را به سرقت نمی برد، بلکه آن چیزی را برمی دارد که برای شخص امیلی باارزش است. به گفته ایشان، سه اشنایی زدایی در متن وجود دارد. اولی در شباهت دو خانه به هم. دومی در جایی که دو خانم با هم رو به رو می شوند. انگار امیلی آینده خودش را می بیند. سومین جا هم در لحظه مچ گیری توسط خانم آلن. برخورد آلن با دزدی امیلی، شبیه برخورد خود امیلی با دزدی خانم آلن است. هم او در ابتدای داستان چنین چیزی را مکتوم نگه می دارد، و هم خانم الن در انتها چنین می کند. پس هم آشنایی زدایی وجود دارد و هم این تکنیک با شناخت ما از خانم ها، منطبق است. از شخصیت آنها چنین رفتارهایی برمی آید. اگر چنین آشنایی زدایی ها نباشد، اصلا متن ادبی شکل نمی گیرد. شرلی جکسون چیزی را می بیند که دیگران نمی بینند. مانند نوینسده های ما نیست که دقیقا همان اتفاق های قابل پیش بینی رخ دهنده درخ ارج را نقل بکنیم. 
در ادامه آقای خانی گفتند که آشنایی زدای خانم جکسون، به طور کامل با شناخت ما از شخصیت ها و محتوای داستان منطق است. اعمال خلاف عادت صرفا به جهت غافلگیری تکنیکی انجام نمی شود، بلکه از منطق درونی شخصیت زن جوان و پیرزن بر می آید. به همین دلیل هیچگاه دلزدگی ایجاد نمی کند و کهنه نمی شود. 
آقای موسوی نیا به مفهومی مشترک در هر سه داستان اشاره کردند؛ «جستجوی هویت». خانه و خانواده در این داستان ها پررنگ و اشیاء و لوازم بسیار مهم اند. اما صاحبان اشیاء و خانه ها، تنها هستند. هیچ ارتباط مستمری بین آدم ها برقرار نیست. هیچ حادثه ای رخ نمی دهد. معلوم می شود که کمتر چیزی چون هویت انسان، دغدغه نویسنده است. همگی مهاجرند واز جایی دیگر، برای زندگی آمده اند. کسی را برای زندگی مشترک ندارند. یا راه گذرند و یا حداقل تعلقی به خانه خودشان ندارند. آدم ها برای تصاحب همدیگر هر کاری می کنند، از جمله اینکه دروغ های جالبی می کنند. مهارت نویسنده در پرداخت غیرمستقیم داستان خیلی زیاد است. 
در ادامه جلسه جناب آقای قیصری گفت که برای ساخته شدن داستان، لازم نیست حوادث خارق العاده ای اتفاق بیافتد و اتفاقات عجیب و غریب پیش بیاید. این نگاه یک نویسنده شش دانگ است که می تواند هر دحادثه کوچکی را تبدیل به یک داستان عالی بکند. یک کارگردان مدت ها قبل له او گفته بود که «در عکاسی یا فیلمبرداری باید سعی کرد که چشم، مانند دوربین نبیند.» 
در نهایت آقای اسطیری به مشترکات داستان ها اشاره کرد. مثلا موقعیت غافلگیرکننده که در هر سه داستان حضور دارد. و یا سررشته دروغ گویی و نگفتن حقیقت، در هر سه داستان و بعضا کارهای دیگرش هم هست. البته یک سوال مهم را باید از همه نویسنده ها پرسید که یک نویسنده، تا کی می تواند الگوهای موفق خود را در چند داستان تکرار کند و از روی دست خودش بنویسد؟

در بخش نخست این جلسه، داستان کوتاه «فقط به من بگو چرا؟» نوشته سرکار خانم ابرلاقی مورد خوانش و نقد قرار گرفت. دوستان حاضر در کارگاه با برشمردن نکاتی در باب این داستان به بحث وگفتگو پرداختند.

کارگاه داستان موسسه شهرستان ادب، یکشنبه ها ساعت 15 در موسسه برگزار می گردد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • گزارش دومین جلسه ترم زمستانه «مکتب بازگشت»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.