شهرستان ادب : در این برنامه جمعی از شاعران انقلاب از جمله حسین اسرافیلی، ناصر فیض، جواد محقق، علیرضا قزوه، مرتضی امیری اسفندقه، علی محمد مودب، سید جواد شرافت، حامد عسکری، محمود حبیبی کسبی، مهدی سیار، محمدحسین نعمتی و... به شعرخوانی پرداختند. همچنین در حاشیه این مراسم از زنده یاد سیدحسن حسینی، حمید سبزواری و استاد علی معلم دامغانی تجلیل شد.
در آغاز برنامه سعید حدادیان ضمن خیرمقدم به شاعران و حاضران در تالار فردوسی دانشکده ادبیات گفت: توانستیم با کمک و همت حوزه هنری دفتر تبلیغات اسلامی، موسسه شهرستان ادب، مجمع شاعران اهل بیت و دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تهران، بعد از یک سال وقفه دوباره شبهای شعر انقلاب را از سر بگیریم.
او ادامه داد: نوبت اول برنامه در مشهد و با کمک بچههای مجمع شاعران اهل بیت و البته حمایت آستان قدس رضوی برگزار شد. برنامه دوم در قم و با همت دوستان موسسه شهرستان ادب رقم خورد. شب گذشته هم در فرهنگسرای اندیشه یاد شادروان محمدرضا آقاسی زنده نگه داشته شد.
حدادیان افزود: اینکه توانستهایم این علم را به اینجا برسانیم زیر سایه دبیر علمی این برنامهها استاد مرتضی امیر اسفندقه بوده است. کسی که حدود 2 دهه است که دارد بسیاری از جلسات آموزشی شعر کشور را مدیریت میکند.
این مداح اهل بیت، سپس به درخواست مجری برنامه، یک رباعی برای حاضران خواند: گویند خیال دلبران تلختر است/ آن یار که دلرباست خوشبختتر است/ زنهار مباد از کسی دل ببری/ معشوق شدن ز عاشقی سختتر است
از جواد محقق تا حامد عسکری: سلام ای وطن!
در ادامه مجری مراسم سیدکمال هاشمزاده، با خواندن شعر هر شاعری از او برای آمدن به بالای سن دعوت کرد که اولین قرعه به نام استاد جواد محقق افتاد. او در آغاز یک نیمایی کوتاه خواند: هرچند من آرزوی وصل تو را باید/ شاید به گور میبردم/ اما کدام دست/ این شعر کال را/ از شاخههای نازک طبعم چید؟
او سپس اشعاری را به یاد امام و روزهای انقلاب قرائت کرد: سرآغاز طوفان تو بودی/ که بر شب وزیدی/ و باروی ظلمت فرو ریخت.../ سلام ای وطن/ ای تو لیلای پیچیده در پرنیانی از ایمان
سپس مجری برنامه با خواندن این ابیات از حامد عسکری برای آمدن به روی سن دعوت کرد: شانهات را دیر آوردی سرم را باد برد/ خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد/ آه ای گنجشکهای مضطرب شرمندهام/ لانة بر بر شانههای لاغرم را باد برد
حامد عسکری، شاعر جوان و بزرگشده کرمان هم ترانهای را به آتشنشانان شهید تقدیم کرد: ماه پیش بود که مرخصی گرفت/ ماه پیش بود که اضافه کار رسید/ اومدن دو تایی تو همون پاساژ/ کت و شلوار دومادیشو خرید/ قول دادن بهم دیگه هیچ چیزی/ نذارن عشقشونو خراب کنه/ دوتایی برن پیش سیدکاظم/ اسم بچشونو انتخاب کنه...
عسکری در آخر هم ترانه عاشقانهای را که برای همسرش سروده قرائت کرد: چه شبها که تو بارون بهاری/ نشستی اسممو تکرار کردی/ چقد با اون صدای گرم و معصوم/ نماز صُب منو بیدار کردی.../ زمستون میشه دنیام ، تو نباشی/ زمستون گفتم و دستام یخ کرد/ ببخش از اینکه گاهی دیر کردم/ ببخش از اینکه گاهی شام یخ کرد
اسرافیلی: نقشها دیدهایم بر سر دار
حسین اسرافیلی شاعر بعدی بود که پشت تریبون آمد و گزیدهای از یک چهار پاره بلند را برای حاضران خواند: من و تو از حصار آمدهایم/ پایمان خرمن دویدنهاست/ نقشها دیدهایم بر سر دار/ چشمهامان شرمسار دیدنهاست.../ بوی باروت و بوی خون و تبر/ جنگل خسته را میآزارد/ گلّهی بدشگون خفاشان/ پاس خورشید را میآزارد
مجری با خواندن بیت آشنای «از پنجره گذشت فقط یک نسیم بود/ طراح خوب حادثههای عظیم بود» از اولین بانوی شاعر این محفل دعوت کرد تا برای مهمانان شعرخوانی کند. فاطمه نانیزاد که از شاعران جوان جریان ادبیات انقلاب است غزل کوتاهی را تقدیم به روح پاک «شیخ نمر» قرائت کرد: یک بار دگر سرخ نوشتیم خبر را/ منظومه این شرح پر از خون جگر را/ ای ابر بیا با دل ما نوحهگری کن/ باران تو بخوان مرثیة شیخ نمر را...
شعری در دفاع از وحدت اسلامی؛ با این نگاه شیعه چشمان کیستید؟
سیدجواد شرافت شاعر دیگری بود که قبل از شعرخوانی خود به دو جریان شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی اشاره کرد که با اعمال خود به وحدت اسلامی آسیب میزنند: سلمانِ کیستید؟ مسلمانِ کیستید؟/ با این نگاه شیعه چشمان کیستید؟/ با این نگاه شعلهور از برق افتراق/ با این نگاه خط زده در خطبه خطبه وفاق...
او در آخر غزلی را نیز در مذمت وهابیت و آل سعود خواند که مورد استقبال حاضران قرار گرفت: با شمایم ای شمایان بشکه دشداشه پوش/ با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید/ ای شما لات و هبلهای ابوسفیان تراش/ سالها در خانه امن الهی زیستید/ سید ما آفتابی از تبار مصطفی است/ ای شیوخ شبزده از دودمان کیستید؟
مجری برنامه در ادامه با خواندن این ابیات به سراغ شاعر بعدی رفت: بگذار تا این باده آتشگون بماند/ همرنگ با افسانه و افسون بماند
حجت الاسلام و المسلمین جواد محمد زمانی نیز دو شعر برای حاضران خواند: نداریم از سر خجلت زبان عذرخواهی را/ کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را/ ندیدم غیر تلخی در زبان با شکوه وا کردن/ شکرها در دهان دیدم شکوه شکرخواهی را/ نمیخواهند خوبان جز فقیری نعمتی از او/ گدایان خوب میدانند قدر پادشاهی را...
خروش «بانگ آزادی» در شبهای شعر انقلاب
سپس محمد گلریز، خواننده سرودهای انقلابی به روی سن آمد. او قبل از اجرای قطعه «بانگ آزادی» گفت: قرار بود بخشی از این آهنگ سرود ملی ایران شود که حضرت امام به خاطر بخشهایی از شعر که میگفت «الله اکبر، خمینی رهبر» با آن مخالفت کردند. او سپس قطعه خاطرهانگیز «بانگ آزادی» را با همراهی حاضران قرائت کرد: اين بانگ آزاديست کز خاوران خيزد/ فرياد انسانهاست کز ناي جان خيزد/ اعلام طوفانهاست کز هر کران خيزد/ آتش فشان قهر ملت هاي در بند است/ حبل المتين توده هاي آرزومند است...
او در آخر هم خاطرهای از دیدار خود و مرحوم حمید سبزواری و چند تن دیگر را با حضرت امام بیان کرد و گفت وقتی حضرت امام را از نزدیک دیدیم متوجه شدم که زیر لب این دعا را برای من میخوانند: «خدا در پناه اسلام حفظتان کند».
در ادامه حاج سعید حدادیان با اشاره به تقارن برنامه با نماز مغرب و عشاء به قرائت اذان و دعوت از حاضران برای شرکت در نماز جماعت پرداخت.
چهارمین شب شعر انقلاب پس از برگزاری نماز جماعت نیز ادامه داشت و شاعران دیگری به شعرخوانی پرداختند. همچنین محمد گلریز و امیرحسین سمیعی نیز قطعاتی را برای حاضران اجرا کنند. اجرای تئاتر و تجلیل از مقام علمی و ادبی مرحوم سیدحسن حسینی، حمید سبزواری و استاد علی معلم حسن ختام چهارمین شب از سومین دوره شبهای شعر انقلاب بود.
گفتنی است مراسم اختتامیه سومین دوره شبهای شعر انقلاب روز سه شنبه 12 بهمن در سالن سوره حوزه هنری برگزار خواهد شد.