موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
جشن تولد استاد محمدعلی بهمنی در شهرستان ادب

بهمنی صدای عاشقانه‌های نسل ماست

29 فروردین 1392 00:57 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 4 رای
بهمنی صدای عاشقانه‌های نسل ماست

حلقۀ آفتابگردان‌ها این هفته حال و هوای دیگری داشت، شاعران حاضر در حلقۀ آفتابگردان ها این هفته میزبان استاد محمدعلی بهمنی غزلسرای شهیر امروز و جناب شیرینعلی گلمرادی از پیش کسوتان شعر معاصر بودند و تولد این دو عزیز را گرامی داشتند. در این مراسم تعدادی از شاعران حاضر در جلسه به شعرخوانی پرداختند و نقدهای استادان مهمان را بر کارهای خود شنیدند، ابتدا اقای احمدی آورزمان با تبریک تولد استاد بهمنی چند رباعی دریایی خواند، سپس علی داودی شاعر برجستۀ امروز غزلی دریایی را که پس از دیداری با استاد بهمنی در بندر عباس خوانده بود، به بهمنی تقدیم کرد، استاد بهمنی هم با تحسین غزل داودی از جواد ضمیری، دوست مشترکی گفت که همیشه در بندرعباس غزل‌های علی داودی را زمزمه می‌کند و در ابتدای شب شعرها، همیشه غزلی از علی داودی می‌خواند. در ادامه حسین زحمتکش و قاسم صرافان شعرهایی با حال و هوای عاشقانه خواندند. حمید درویشی ترانه‌ای دربارۀ رنج‌های یک زن خیاط خواند که بسیار مورد تقدیر استاد بهمنی قرار گرفت. 


خاطره ای طنز درباره غزل «گاهی دلم برای خودم تنگ می شود»!

در ادامۀ جلسه علی‌محمد مودب به بیان خاطره ای طنز از محمدرضا وحیدزاده از شاعران جوان حاضر در جلسه پرداخت وی گفت آقای وحیدزاده تعریف می‌کند که در زمانی که تازه قدم در راه شاعری گذاشته بود روزی می خواسته شعر بگوید و می نشیند و با قلم و کاغذ کلنجار می رود و زیر لب هی می گوید: گاهی... گاهی... گاهی... یافتم! گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود! و خیلی هم  از گفتن این مصراع خوشحال بوده است!


سوگسروده استاد برای امام بهترین و صمیماته ترین مرثیه های امام است

مودب ادامه داد : هدفم از ذکر این خاطره این بود که  بگویم شعر محمدعلی بهمنی صدای عشق‌ها و تنهایی‌ها و تکاپوهای نسل ماست و گاهی این طور هم بعضی از ما را به اشتباه می‌اندازد که فکر می کنیم خودمان آن را سروده‌ایم! وی افزود ما با شعر بهمنی زیسته ایم و عاشق شده ایم و گریسته ایم و در یک کلام زندگی کرده ایم، معاصر بودن شعر ایشان و انسان و جهان و زبان ایشان نکتۀ بسیار مهمی است که شعر بهمنی از زندگی و رنج و شادی انسان معاصر می گوید، و بسیار صمیمانه و عاطفی، به نحوی که می تواند زبان حال همه ما باشد. محمدحسین نعمتی با تایید این مطلب گفت: سوگسروده استاد برای امام بهترین و صمیماته ترین مرثیه‌های سروده شده برای حضرت امام(ره) است.


نقد بدون عشق و شفقت ممکن نیست

مودب ادامه داد: نکتۀ دیگر این که محمدعلی بهمنی شاعر غزل و تغزل است، اما در ضمن غزل ها با بیانی مشفقانه نقد هم کرده است و شعرش ارجاعات سیاسی و اجتماعی هم دارد، ولی ویژگی نقد بهمنی همین درآمیختگی آن با شفقت و با عشق است و من معتقدم نقد حقیقی بدون عشق اصولا ممکن نیست. چرا که در نقد هدف اصلاح است، و انسان جز از عاشق و از کسی که محبت و شفقت دارد حرف نمی شنود، بسیاری به نام تفکر و روشنفکری عربده کشیده اند و با مخالف خوانی در حقیقت به نوعی آنارشیسم گرویده اند، اما بهمنی همیشه مهربانانه و مشفقانه و از درون خانه نقد کرده است. من به بعضی دوستان که به نام عدالت و اینها شعرهای خیلی تند و سیاه  و پرخاشگرانه می گویند به شوخی و جدی گفته ام: من  روستا زاده ام و از روستایی در شهرستانی دور آمده ام و اینها که برای شما شعر و شعار است به قول معروف برای من خاطره است! ولی من  اینقدر سیاه گفتن را قبول ندارم

گزیدۀ صحبت های استاد بهمنی:


فهمیده شدن در سرود مهم تر است از دیده شدن
فرق ترانه با شعر در همین است مه شعر، ناگهانی است که به شاعر می گوید مرا ثبت کن! و هیچ وقت شاعر نمی تواند بگوید: من الان می نشینم یک شعر می گویم، در ترانه چنین نیست، زبان که حکومت دارد در شعر، در اینجا به شاعر اجازه می دهد که به ملودی و صدای خواننده و به مخاطبان فکر کند، اما در شعر کسی  به مخاطب و جمعیت فکر نمی کند، چون شعر است که به سراغ شاعر می آید و زبان حکومت دارد. در ترانه به ابعاد اجرایی دقت می شود و مخاطب ناگزیر دارید، مخاطبی که بعضی وقت‌ها در محفلی یا در تاکسی مثلا ناگزیر است ترانه را بشنود، در شعر مخاطب ناگزیر ندارید، مخاطب انتخاب می کند. ترانه ای که شنیدیم از فضاهای رایج گریخته بود و مخاطب خاص داشت که ارزش این کار در این فضا بیشتر است.
ترانه ای که دوستمان برای کار خواندند، مرا یاد ترانۀ خودم و فرامرز اصلانی در اول انقلاب انداخت. من و فرامرز اصلانی اول انقلاب خواستیم که سرودی بسازیم برای کار با فضای دیگری. سرود بعضی را فریب می دهد و فکر می کنند سرود باید همه هستی اش عینیت داشته باشد و دیده شدن را در سرود مهم می دانند، در صورتی که فهمیده شدن مهم تر است از دیده شدن سرود ، چنین چیزی بود آن سرود که بعدها نمی دانم چرا سرود جهاد سازندگی هم شده بود. (دست تو زخمی دست من پینه/ باید دوباره از ریشه رویید./این مزرعه محتاج بذر است/باید درو کرد، باید که کوبید)


شاعران امروز غزل را زیسته اند.

من خیلی به نسل جوان امیدوارم، و گاهی شعرهایی از این جوان ها می شنوم که متوجه می شوم انگار غزل دارد دلیل های تداوم خودش را در شعر امروز بچه ها نشان می دهد، غزل امروز بسیار بالنده است و معاصر است، یعنی شاعر غزل را زیسته است. شما بروید مثلا در دورۀ بازگشت می بینید که بعضی شیرین زبانی هایی دارد که هنوز هم دوست داشتنی هستند، ولی تعلق به روزگارش ندارد. شعر روزگار ما شناسنامه دارد، درک درستی از روزگار خودش دارد و من بسیار خوشحالم که زنده ام و غزل را زنده می بینم و رو به رشد.


وجودم با خواندن شعر جوان ها پر می زند

صادقانه ترین حرف من شاید همین باشد که بارها گفته ام که وجودم با خواندن شعر جوان ها پر می زند، در این نشست ها که می آیم، طبیعی است که در هر نشستی جمع شده ایم که شعر قوی و ضعیف را با هم گوش بدهیم ، حتی در شعر ضعیف هم بضاعت هایی هست که شنونده را به وجد می‌آورد. بعضا ممکن است تجربۀ شاعر کم باشد، ولی چیزی دارد که درخشان است. و همین ها ما را زنده می دارد.
خود شاعری خموشم و احساس مرده را 
با روح شعر زنده دلان زنده می کنم

بعضی وقت‌‎ها می بینم شاعری مثل امینه دریانورد در روستایی در قشم که شاید خیلی از امکانات ما را هم ندارد و این نوع جلسه ها و نقدها و این ها آن جا نیست ولی نگاهی عمیق به روزگار خودش دارد و شعر هایی بسیار درخشان می گوید .واقعا این ها مایه خوشحالی است. 

در ادامه مودب با تاکید استاد بهمنی شعر سپید" سفرنام یک مرغ بی دریا" را که در حال و هوای کنگرۀ چهارم شعر و قصۀ جوان بندرعباس سروده شده است خواند که استاد بهمنی این شعر را یکی از موفق ترین شعرهای آزاد روزگار ما دانست و افزود، وقتی به سراغ شعر آزاد می رویم، باید از این آزادی برای گفتن حرف هایی که ممکن است در قالب‌های سنتی نشود گفت استفاده کنیم و این شعر این کار را کرده است، با وجود اینکه در کار هنری، آزادی محض معنا ندارد و روی هر سطر شعر کلی کار شده است. من  این شعر را بارها خوانده ام و بارها و بارها آن را به این و آن سفارش کرده ام که بخوانند. به نظرم این شعر توانسته به خوبی حرف‌های نیما را پیاده کند و همین یک شعر از بخش زیادی از تجربۀ شعر آزاد ما برتر است

امیرحسین سمیعی خوانندۀ جوان معاصر در ادامه ترانه ای از استاد بهمنی را اجرا کرد  که قرار است به زودی در قالب آلبومی منتشر شود و استاد محمدعلی بهمنی و جناب گلمرادی هر کدام غزلی خواندند که با استقبال حاضران مواجه شد.
در پایان این نشست حاضران با استادان حاضر عکس یادگاری گرفتند و در فضایی صمیمانه و پرنشاط تولد این دو عزیز را تبریک گفتند.



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • بهمنی صدای عاشقانه‌های نسل ماست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.