موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از سیدعلیرضا شفیعی بر نخستین مجموعه شعر حامد صافی

درنگی بر کتاب «مه باران»

21 دی 1395 15:58 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 2.33 با 3 رای
درنگی بر کتاب «مه باران»

شهرستان ادب: مجموعه شعر «مه باران»  نخستین اثر انتشار یافته از حامد صافی، شاعر و پژوهشگر جوان ا‌ست که به تازگی منتشر شده و چندی پیش مراسم رونمایی این مجموعه در دانشگاه شهیدچمران شهر اهواز انجام شد. سیدعلیرضا شفیعی؛ از شاعران جوان و عضو دوره اول شعر جوان انقلاب اسلامی (آفتابگردان‌ها) پیرامون موضوع و موضع اشعار این مجموعه یادداشتی نوشته که در ادامه می‌خوانید:

بی‌تردید یکی از مهم‌ترین رویدادهای ادبی استان خوزستان در این روزها ، چاپ مجموعه شعر «مه باران» اولین دفتر شعر دکتر حامد صافی است. این مجموعه مشتمل بر 36 غزل، 6 غزل مثنوی ، 1 چهارپاره و 1 رباعی است که در 95 صفحه توسط انتشارات رخشید شیراز در موضوعات آیینی، اجتماعی و عاشقانه به چاپ رسیده است.
در ادامه نکاتی چند در معرفی و نقد این دفتر می‌آید :

1-مجموعه «مه باران» یک دفتر موضع‌مند است که از موضوعات آن می‌توان دریافت که در سال "1395" منتشر شده است. یعنی حامد صافی شاعری است که دغدغه حوادث روز را دارد و به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهد؛ چه حوادث دنیای اسلام و چه پدیده‌های ملی و میهنی. «فاجعه منا» ، «مدافعان حرم» ، «خلیج فارس»، «شهدای غواص» و «فلسطین» شماری از موضوعاتی است که او در دفتر شعرش به آنها پرداخته است.

2- دکتر حامد صافی تحصیل کرده رشته زبان و ادبیات فارسی است و آشنایی گسترده او با میراث شعر فارسی و علاقهٔ عمیقش به شاهنامه فردوسی سبب شده که در ابیات بسیاری به داستان‌های شاهنامه گوشه چشمی داشته باشد و نگاه حماسی و اساطیری‌اش بر فضای شعرهایش سایه‌افکن شود. نکته‌ای که مخاطب او را وادار می‌کند که برای فهم شعرهایش ، نیم‌نگاهی به متون کهن – خصوصا شاهنامه- داشته باشد.

بیت های زیر نمونه هایی از اتصال شعر صافی به ادبیات کهن ایران است:

«دنیا برادر هست اما آن برادر که

پیش قدم‌های برادر ، چاه‌کن باشد»


*

«تا کور شود چشم شغادینهٔ تهمت

بر اسب تهمتن بزن و بگذر از آتش»


*

«اگر اسکندر مقدونی افسانه‌ست ، چشمت هست

خیالت تخت، جمشید مرا درگیر آتش کرد»


3-بخش عمده‌ای از شعرهای مجموعه «مه باران» سروده‌های آیینی حامد صافی است. به نظر نگارنده شعرهای آیینی پرفرازونشیب است و یکدستی دیگر موضوعات را ندارد. بعضی از آنها مانند غزل‌های «شمس الشموس»،«خیمه اندوه» و «عشق اولین» سرشار از لطافت و زیبایی است و برخی دیگر مثل شعر «عباس» و «سکوت خدا» یا در الفاظ از قلهٔ فصاحت و زیبایی پایین می.آید و معنای والایی را عرضه نمی.کند؛ مثل این بیت:

«سوگند به وفا که ابالفضل نیستی
عباس! حضرت پدر چیزهای خوب"»

و یا از استنادات قرآنی و روایی تهی می شود؛ مانند این دو بیت در غزل مثنویِ مهدوی «سکوت خدا » که در آن مضمون‌پردازی های شاعرانه بر اتکا به آیات و روایات غلبه کرده است:

«اما مرا ببخش که من فکر می‌کنم
وقت ظهور سیصدوچندین نفر کم است

اصلا تو هیچ‌وقت نیا و بمان عزیز!
از راه دور روی سر ما غزل بریز»

4-از آنجا که بنای این یادداشت بر اختصار است از دیگر نقد و نظرها صرف نظر و شما را در لذت خوانش این غزل رضوی از مجموعه " مه باران" شریک می‌کنم:

«فرشته از وسط صحن قدس آمد گفت:
از این به بعد به اینجا بهشت باید گفت

حکیم توس اگر سر برآورد از خاک
حماسهٔ حرمت را نمی‌تواند گفت

خدا نخواست به شک مبتلا شود آدم
به کعبه‌ای که شما ساختید گنبد گفت

لبالب است خراسان از آفتاب شهود
طلوع کردی و صحرا به توس مشهد گفت

چقدر شمس برای تو مولوی شده است
پس این چنین به تو شمس الشموس باید گفت.»


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • درنگی بر کتاب «مه باران»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.