موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نگاهی به کتاب «به زبان مادری» سروده علی‌اصغر شیری

شاعری با کفش‌های وصله‌دار

17 مهر 1393 21:18 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 2 رای
شاعری با کفش‌های وصله‌دار

شهرستان ادب به نقل از فارس: این روزها مثل برگ های پاییزی که از درخت می افتد پشت سر هم کتاب شعر چاپ می شود، اما این کتاب ها به دلیل ضعف اندیشه و متاسفانه ضعف زیبایی و... جای خود را در میان مخاطبان فکور باز نمی کنند، در این میان اگر به دست آدم دفتر شعر زیبایی برسد غنیمتی است تا آن را معرفی کند و به تبع آن در فراغتی نقد کند؛ یکی از این کتاب های قابل تحسین «به زبان مادری» است. کتاب مذکور مجموعه شعری شصت و هشت صفحه ای است که نام «علی اصغر شیری» شاعر جوان را روی جلد دارد.

توجه شاعر به لغاتی که در دایره رنج و سختی قرار می گیرند روشن است: «با کفش وصله دار رسید از راه، از امتداد جاده ی پایین شهر از ردپای گمشده اش پیداست، دلشوره پیاده پایین شهر با آن که رنج کارگری سخت است، با آن که داغ بی پدری سخت است از هر چه تیرآهن پولادین، محکم تر است اراده پایین شهر، وقت ناهار نان و پنیری خورد، از بغض های خود دل سیری خورد، نان خشک فقط مانده، چون سفره های ساده پایین شهر، بعد از نماز دست دعا برداشت، تنها به یاد مادر بیمارش از دست رنج کارگری می کرد، نذر امامزاده پایین شهر، تنگ غروب خسته تر از دیروز، چون آفتاب یخ زده راهی شد با رد پای گمشده اش می رفت، در امتداد جاده پایین شهر.»(به زبان مادری؛ صص 14 و 13)

توجه شاعر جوان ما به فرهنگ دفاع مقدس در این مجموعه قابل رویت است و از این رهگذر هم باید به مجموعه مذکور نگاه عمیقی داشت: «سنگر آتش گرفت از داغت، جمله های شهید روشن بود، روضه قتلگاه تا خواندند، بی کفن ها به گریه افتادند، وسط خطبه خوانی زینب، روضه حال و هوای دیگر داشت، باز عکس شهید آوردند، شیرزن ها به گریه افتادند، عملیات، کربلا شده بود، روضه الوداع می خواندند، اشک های بی قرار بدرقه بود، خط شکن ها به گریه افتادند.»(همان صص34 و 33)

سراینده مجموعه قابل تحسین «به زبان مادری» در حال و هوای ادبیات آیینی بی قرار است، به غزلی که ایشان نذر حضرت معصومه (س) کرده است؛ دقت کنید:

«همه کس عرض ارادت به تو دارد ای ماه!

دست بر سینه و در سینه دلی همدم آه

آمدم با اتوبوسی که پر است از صلوات

چه ترافیک عجیبی است در این نیمه راه...»(همان ص 47)

شیری، اصطلاحات و تعابیر تازه هم می آفریند. مثلا«اتوبوس پرصلوات» که در بیت دوم مشاهده کردید، خیلی زیبا به نظر می رسد اما به بیت های بعدی شعر توجه کنید تا به چینش واژه های لطیفی که شیری کنار هم نهاده است بیشتر واقف شوید:

«گنبد چشم نواز تو به هنگام طلوع

دیدنی تر شده از روی پل نیروگاه

زائرت خسته راه است، مداوایش کن

این یکی از همدان، آن یکی از کرمانشاه

خستگی بر تن او از چمدان هایش نیست

بی گمان قامت او خم شده از بار گناه» (همان صص 48 و 47)

به هر روی علی اصغر شیری شاعر متفکر و جوانی است که در سرودن، خوش گل کرده است. او با توجه به پیشینه مطالعاتی که دارد یکی از شاعران ارجمند این سرزمین خواهد شد. پیشنهاد می کنم حتما کتاب «به زبان مادری» را تهیه کنید و با فضای تازه ای در اشعار شیری آشنا شوید.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شاعری با کفش‌های وصله‌دار
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.