موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
حلقه شعر آفتابگردان ها

تمدن جدید، شعرهای جدید را می‌طلبد

02 آبان 1393 21:25 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای

شهرستان ادب: سومین جلسه‌ی شعر آفتابگردان‌های ماه مهر، در روز چهارشنبه بیست و سوم برگزار شد. دقایق آغازین جلسه، به ارزیابی صحبت‌های جلسه‌ی قبل، گذشت. در جلسه‌ی گذشته‌ی شعر آفتابگردان‌ها، بحثی مطرح شد حول محور اینکه اگر ما همه‌ی قالب‌ها را در نقطه‌ی اوج آن‌ها یعنی فارغ از توانایی شاعر- تصور کنیم، کدام قالب توانایی نمایش احساسات و عواطف انسانی به صورت ناب را دارند. پس از شکل‌گیری این سوال موافقان شعر سنتی و جدید سخنان خود را بیان کردند، نمونه‌هایی از اشعار ترجمه‌شده در جلسه خوانده شد و در نهایت نتیجه‌ی این صحبت‌ها به این صورت بود که بعضی از تفکرات و افکار هستند که جدید هستند؛ این افکار جدید نیازمند قالبی جدید برای بیان سخنان خود هستند و امروزه، عصر و زمانه‌ی جدید در حال شکل‌گیری است و نباید به صورت سلبی با قالب‌های شعری جدید برخورد کرد. در ارزیابی این صحبت‌ها، شاعران جوان در این جلسه به این نکته اذعان داشتند که اشعار امروز ادبیات، تکرار اشعار گذشته بوده و امروزه به میزان زیادی به رسانه‌ و واسطه‌ای چون ادبیات بی‌توجهی شده‌ و از تمام ظرفیت‌های آن استفاده نگردیده است؛ و بر این عقیده بودند که یکی از بهترین کارهایی که موسسه‌ی شهرستان ادب در حوزه‌ی شعر و ادبیات انجام دهد، تدوین ایده‌ها و سخنانی است که ایده‌آل‌ها در شعر فارسی را نشان دهد. ضمن اینکه کار خیر و درست نیاز به اهرم بزرگی ندارد و تنها خیر بودن آن می‌تواند به نشر و گسترش آن کمک کند. علاوه بر این، دو نکته وجود دارد که توجه به آن‌ها دارای اهمیت است؛ یکی اینکه کهن الگو‌هایی در شعر سنتی وجود دارد که منجر به تکرار شده‌است و دوم اینکه نوع رویکرد به شعر و حضور جزئیات در شعر جدید کاملا متفاوت از شعر کهن است؛ و فضای جدید زبانی و فرهنگی این نوع بیان را می‌طلبد. این بحث، نزدیک چهل دقیقه از دقایق آغازین این جلسه را به خود اختصاص داد و پس از این شعرخوانی‌ها شروع شد.

نخستین فردی که شعر خواند، امیر سلیمانی بود که یک در ابتدا یک رباعی رضوی خواند:

درب حرمش روزی آهنگرها

گلدسته، عریضه‌ای است از مسگرها

یک ذره‌ای از غبار بر گنبد اوست

در قیصری راسته‌ی زرگرها

سپس غزلی تقدیم به ساحت حضرت ابالفضل(ع) را قرائت کرد:

عباس من بتاز به میدان، شتاب کن

این مشک‌های تب‌زده را غرق آب کن...

پس از این، دو دوبیتی را تقدیم حاضران کرد:

درمیان هر مسیری اندکی پیچ و خم است

زندگی گاهی قطارش روی ریلی از غم است

تا بود امکان، نباید روی آن مکثی نمود

ردشدن باید که مهلت‌ها برای ما کم است

***
چو خود گفته که مایوسی گناه است

بدان در بند عفو اشتباه است

فقط از بنده می‌خواهد بخواهد

که گر از او نخواهد، خود تباه است

در نقد این شعر، توجه به ویژگی‌ها و مضامین حاضر در قالبی چون دوبیتی و مطالعه‌ی بیشتر اشعار بزرگان این قالب را برای بهبود اشعار به وی پیشنهاد شد.

شاعر بعدی‌ای که شعر خواند، آقای نصیرزاده بود که غزلی نذر حضرت زینب (س) با این مطلع خواند:

سبک‌تر از نسیم سبزه‌زارها، صبور باش

به پاکی طنین چشمه‌سارها، صبور باش...

جواد شیخ‌الاسلام، شاعر بعدی‌ای بود که غزلی با این مطلع خواند:

سال‌ها دلتنگی‌ام را در خودم بگریستم

ابرم؛ آن ابری که صبح و شام بارانیستم...

در این غزل، ترکیب «بارانیستم» بسیار مورد تشویق حاضران قرار گرفت و تلاش برای نزدیک‌کردن تصاویر به کار رفته در این شعر، از جمله توصیه‌هایی بود که برای بهبود این غزل به شیخ‌الاسلام شد.

شاعر بعدی، سیدعلی لواسانی غزلی با این مطلع خواند:

ببند راه غمان را به دل، بخند ای دوست

بخند، راه غمان را به دل ببند، ای دوست...

شعر بعدی، توسط سیدعلی شاه‌چراغ خوانده شد. مطلع این غزل را در زیر می‌خوانید:

فرقی ندارد -راست یا افسانه- می‌میرد

رستم همیشه ناجوانمردانه می‌میرد...

در خصوص این شعر، مطلع مناسب به کار رفته در این شعر نکته‌ی مثبت این شعر و عدم پشتیبانی اشعار دیگر از این مطلع بسیار خوب، نقطه‌ی ضعف دانسته شد و برای رفع این کاستی‌ها  و قوت بیشتر شعر، پیشنهاداتی به شاعر ارائه گردید.

محمدمهدی قوی‌البنیه چند رباعی را در جمع آفتابگردان‌ها خواند که در زیر یکی از آن‌ها را می‌خوانید:

تلخی و بدی و داد و فریاد از من

یک عمر بدون لحظه‌ی شاد از من

شیرینی خنده‌های لیلی از تو

تلخی و جنون دل فرهاد از من

دقت در انتخاب کلمات و جای مناسب آن‌ها از جمله پیشنهاداتی بود که در این جلسه به شاعر این رباعی‌ها ارائه شد. پس از بحث در خصوص این اشعار، فرزاد استکی غزلی با این مطلع خواند:

چه کسی راز مگو را پس از این می‌فهمد

نفس‌ آرام، غمش کرده کمین؛ می‌فهمد...

دقت به تصاویری که کلمات این شعر در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و پشتیبانی‌ای که کلمات از یکدیگر در مصراع‌ها و ابیات به وجود می‌آورند، توجه ویژه به کلماتی که به عنوان قافیه مورد استفاده قرار می‌گیرند و ایجاد توازن در مضمون و محتوایی که در ابیات شعر شکل می‌گیرد، از جمله‌ی پیشنهاداتی بود که در خصوص این شعر به فرزاد استکی ارائه شد.

شاعر بعدی، سعید پورطهماسبی بود؛ وی غزلی با این مطلع خواند که در جمع حاضرین در جلسه‌ی شعر آفتابگردان‌ها بسیار مورد تشویق و تمجید قرار گرفت:

پاک باش از کینه‌ای در سینه با خود داشتن

سینه سنگین می‌شود از کینه با خود داشتن...

انتخاب دقیق کلمات، ایجاد تصاویر مناسب در شعر، به کارگیری از قافیه‌های مناسب و شکل‌دهی درست به شعر با وجود ردیف طولانی و دشوار از جمله نکات مثبتی که در خصوص این شعر گفته شد.

حسن ختام این جلسه، شعرهایی از محمدحسین نعمتی بود که در زیر مطلع یکی از این غزل‌ها را می‌خوانید:

لاغر و فرتوت و بدقواره، مترسک

کرده به تن رخت پاره پاره مترسک...

جلسه‌ی روز چهارشنبه 23 مهرماه، پس از حدود سه ساعت بحث تخصصی حول شعر و غزل فارسی، در ساعت 21 پایان یافت. در پایان، شهرستان ادب از حاضرین دعوت کرد تا در جلسه‌ی بعدی شعر آفتابگردان‌ها که در آخرین روز مهرماه برگزار خواهد شد حضور به هم رسانند و با نقد اشعار خود و دیگران به تقویت اشعار جوان انقلاب اسلامی کمک نمایند.



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.