موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «سکته ملیح» سروده سعید بیابانکی

05 آبان 1393 23:43 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «سکته ملیح» سروده سعید بیابانکی

شهرستان ادب: هشتاد و پنجمین نشست نقد و بررسی کتاب شعر کانون ادبی زمستان، به نقد کتاب «سکته‌ی ملیح» اثر طبع سعید بیابانکی که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده ‌است، اختصاص یافت. در این جلسه که در ساعت 15 آغاز و در تالار اشارق مجموعه‌ی ایوان شمس و با حضور دکتر اسماعیل امینی، دکتر بهروز یاسمی و علیرضا لبش برگزار شد، عباس عزیزی آرام مجری و مدیر کانون ادبی زمستان، ضمن خیرمقدم و تسلیت درگذشت آیت الله مهدوی کنی به حاضرین، از آن‌ها دعوت کرد تا به صحبت‌های متخصصین در حوزه‌ی طنز منظوم گوش فرادهند. وی در ابتدا دلیل این انتخاب را استقبال مخاطبان از این مجموعه‌ی طنز و به چاپ دوم رسیدن این کتاب دانست.


نقد و خلاقیت، دو فعالیت در رقابت با هم و مکمل یکدیگر هستند.

علیرضا لبش نخستین فردی بود که در خصوص این کتاب سخنرانی کرد، در ابتدای صحبت خویش درباره‌ی تفاوت میان کار خلاقه و نقد اشاره داشت: «نقد و کار خلاقه، دو فعالیتی هستند که با هم رقابت دارند. کار نقد، دسته‌بندی و کار خلاقیت شکستن این دسته‌بندی‌ها است. هر دو، در عین اینکه به یکدیگر کمک میکنند، با یکدیگر نیز رقابت پنهانی دارند. کاری که منتقد انجام می‌دهد این است که برای اینکه کار را به مخاطب بشناساند، روی آن اسم می‌گذارد ولی کار خلاقه بر مبنای شکستن این حدود انجام می‌شود.»

وی در ادامه، با تقسیم‌بندی کتاب به سه بخش و ساختاربندی مجزا افزود: «یک قسمت از کارهای کتاب، اشعاری بودند که پیوند عمودی منسجمی نداشتند. یعنی شاعر به دنبال این بوده‌است که از هر دری در آن سخن بگوید. این فرم ایجاد طنز است و لزومی در مورد ایجاد پیوند عمودی در شعر نمی‌بیند. بخش دیگر، بخش‌هایی هستند که انسجام عمودی دارند و کل شعر در خصوص یک موضوع مشخص صحبت می‌کند. انتقادهای این بخش، انتقادهای عمیق‌تری هستند. اگر به طنز از این منظر نگاه کنیم که باید ایجاد تفکر کند، این کارها قوی‌تر هستند. بخش بعدی، اخوانیه‌های بیابانکی است؛ این دسته از اشعار، بیشتر شبیه به فکاهه و شوخی‌های دوطرفه و دوستانه است؛ این اشعار در بعضی موارد شکل دغدغه‌های اجتماعی به خود می‌گیرد و در آن دیده می‌شود ولی در بعضی موارد هم در حد ضوخی‌و فکاهه باقی می‌ماند.»

پس از پایان صحبت‌های علیرضا لبش، عباس عزیزی آرام، از وی در خصوص اندیشه‌ی پس ذهن شاعر درباره‌ی ایجاد این دسته‌ها پرسید. صاحب کتاب مرثیه‌ای برای گمگشتگی در پاسخ به این سوال اشاره کرد: «این بخش‌ها، فرم ایجاد طنز است و شاعر به خوبی این فضاها را می‌شناسد. هر سه ساختار، شکلی از طنز را ایجاد می‌کند و نوعی تقابل شاعر با مخاطب و موضوع است و از این جهت می‌توان آن را آگاهانه دانست.»


سکته‌ی ملیح، گامی در جهت کاهش شکاف میان زبان رسمی و غیررسمی بود.

پس از این، دکتر اسماعیل امینی، صحبت‌های خود را در خصوص این کتاب آغاز کرد: «چیزی در موضوع آفرینش طنز و عرضه‌ی آن وجود دارد و آن هم این است که ذهن آموخته‌ی با لطیفه و حکایت‌هایی که از ابتدا آخر آن را نمی‌شود حدس زد، آمادگی و هوشیاری ندارد که نکته‌های ظریف طنز را دریابد. در این سال‌ها، خطایی که شده است این بوده که تصور کرده‌اند که طنز هرچه بی‌پرواتر و تندتر صحبت کند، دسته‌بندی و ارزش‌گذاری شعر طنز هم به همین شکل باشد و آن کس که پنهان‌تر و پوشیده‌تر می‌گوید، از ترس است. در حالی که در آزادترین شرایط بیان هنر هم، زبان هنر زبان پوشیده‌ای است. صحبتی که درباره‌ی سکته‌ی ملیح باید گفت این است که شاعر آن به ستیز با زبان رسمی نه فقط زبان اداری و نوشتاری- پرداخته‌است. غالبا این‌طور است که ما در زبان رسمی خودمان، یک لایه‌ای از دروغ و دگرنمایی داریم؛ تا آن بخشی که مربوط به تربیت و اخلاق است هیچ عیبی ندارد و به لحاظ اجتماعی هم آسیبی وارد نمی‌کند اما فراتر از این، اصلا درست نیست و نمی‌توان آن را پذیرفت؛ درواقع شکاف عمیقی میان دو نوع گفتار رسمی و غیررسمی وجود دارد. به نظر می‌رسد کاری که سعید بیابانکی در کتاب سکته‌ی ملیح انجام داده است، این است که پرده‌ی میان این دو نوع گفتار ار برداشته‌ است و این قدم بسیار مثبتی است. اگر روزی به جایی برسیم که میان این دو نوع گفتاری که یکی همه‌چیز را به صورت کمالی و اسطوره‌ای می‌بیند و گفتاری که همه را نازل و پست می‌بیند، اعتدالی برقرار شود و زبانی را بیافریند که از انسان بدون اینکه دوسر طیف را در نظر بگیرد- صحبت کند، به جامعه خدمت کرده‌است.»

عباس عزیزی آرام در تکمیل سخنان وی، اشاره داشت: «روان‌شناسان معتقدند که مردم ایران در دوره‌های مختلف زبانی به نهان‌روشی دچار بوده‌اند ولی این مسئله در دهه‌ی هشتاد به وفور مشاهده شد. سعید بیابانکی در این کتاب از اراد مختلف صحبت می‌کند، و این را می‌توان به عنوان زنده‌کردن حس نوستالژی در میان مخاطبان دانست و جالب اینجاست که همه‌ی افرادی که در این کتاب در مورد آن‌ها شعری سروده‌ شده است، همه‌ی حرف‌هایی که در مورد آن‌ها شنیده‌ایم را می‌خوانیم و این به معنای کاهش فاصله‌ی میان زبان رسمی و غیررسمی است.»


توجه به مولفه‌های تاریخی و اجتماعی یکی از خصوصیات طنزپرداز و منتقد است.

پس از این، بهروز یاسمی، سخنان خود را در خصوص سکته‌ی ملیح آغاز نمود: «طنز و شعر به یک اندازه در هم آمیخته‌ هستند و چون هر دو احساسات مخاطب را نشانه می‌گیرد، وقتی با هم آمیخته می‌شوند، تاثیری بسیار زیاد و قوی بر مخاطب خود میگذارد. طنز به خودی خود، تاثیری آنی و لحظه‌ای می‌گذارد و شعر ماندگاری طنز را بیشتر می‌کند. در عالم طنز چیزی تحت عنوان مطلب انتزاعی نداریم. طنز شاعرانه متوجه ناسازگاری‌ها و ناهنجاری‌ها است و به زبان طنز برای اصلاح امور اقدام می‌کند. به همین دلیل است که فروید بر این عقیده است که طنز اجتماعی‌ترین عامل روانی است؛ یعنی چیزی است که با روان فرد مرتبط است و به بیان فرد و زندگی روزمره‌ی وی تعمیم پیدا می‌کند. در نقد و طنز، آنچه که اهمیت پیدا می‌کند توجه به مولفه‌های تاریخی و اجتماعی است؛ نگاه منتقد و طنزپرداز باید معطوف به هنجارها و یا ناهنجاری‌ها باشد. این هم در تمامی کشورهای دنیا رایج است. اما چون ما در سطح اجتماعی رفتار دوگانه‌ای از خود بروز می‌دهیم، طنز و نقد اجتماعی به این امور می‌پردازد. در این میان، اشعاری که یکپارچه و ساختارمند هستند به لحاظ توانایی شعری و اثرشان موفق‌تر هستند. اشعار سعید بیابانکی در غالب موراد واجد این خصلت هست و این‌طور نیست که قوه‌ی طنز شاعری به زور تبدیل به شعر شود یا برعکس؛ و قوه‌ی شعر و طنز را به صورت توامان با خود دارد و در شعر خود از امکانات زبانی استفاده می‌کند.»

عباس عزیز آرام در تکمیل سخنان دکتر بهروز یاسمی افزود: «سعید بیابانکی از جمله شاعرانی است که در حوزه‌های مختلف شعر، آثاری را خلق کرد که از هم متمایز نیستند. مثلا اشعاری که وی در حوزه‌ی شعر عاشقانه یا آیینی دارد دوشادوش هم هستند و مخاطب به همان اندازه که از شعر آیینی وی لذت می‌برد از شعر طنز و یا عاشقانه‌ی او هم لذت می‌برد.»


شعر طنز لزوما نباید با خنده‌ی مخاطب همراه باشد؛ بلکه باید وی را به فکر فرو ببرد.

پس از این، علیرضا لبش، بخش دوم سخنان خود را آغاز نمود: «در خصوص صحبت دکتر امینی که به تفاوت دو نوع گفتار رسمی و غیررسمی مربوط می‌شد، باید گفت که این صحبت‌ها مختص جامعه‌ی ایران و امروز ما هم نیست. در غرب‌ هم این ویژگی دیده می‌شود. فیلمی در سال 2011 در فرانسه ساخته شد که به این تفاوت شکاف پرداخته‌بود. از طرف دیگر، فکاهه‌ای که در شعر دیده می‌شود، گاهی اوقات به این دلیل انجام می‌شود که شاعر به دلیل نابلدی خودش به مخاطب باج می‌دهد. فکاهه نه اینکه صورتی از کار نازل باشد ولی طنز برای مخاطب خاص نوشته می‌شود و فکاهه برای مخاطب عام. یکی از کارهایی که بیابانکی در شعرهای خود می‌آورد و با کلمات تصاویر کاریکاتورگونه ایجاد می‌‌کند، شعر وی را از دیگر اشعار طنز متمایز و جدا می‌نماید و در ضمن سوژه‌‌های خوبی برای کاریکاتورها هم ایجاد می‌کند. از طرف دیگر باید به این مورد هم اشاره کرد که آنچه منجر به ضعیف شدن برخی اشعار می‌شود یکدست نبودن شعر و همراهی اشعار ضعیف و قوی با یکدیگر است. ضمن اینکه آنچه از سعید بیابانکی انتظار بر این است که بار طنز اشعار خود را بر روی تصاویری که از کلمات ایجاد می‌شود، سوار کند و نه واژه‌هایی که در شعر به کار می‌روند. این ویژگی، اشعار را دارای تاریخ مصرف می‌کند و می‌توان ادعا کرد که چندین سال بعد نمی‌توان آن‌ها را شعری طنز دانست؛ اخوانیه‌ها از این دست اشعار هستند. در کنار این اشعار، بیت‌هایی هستند که تفکر در آن‌ها موج می‌زند و این ابیات، بیت‌هایی بسیار قوی هستند. در خصوص شعر طنز باید به این نکته هم باید توجه کرد که شعر طنز ازوما نباید در مخاطب ایجاد خنده کند، بلکه باید وی را به فکر فرو ببرد.»


طبیعت طنز، اوج و فرود است و باید آن را دارا باشد.

پس از این، اسماعیل امینی، در بخش دوم سخنان خود اشاره داشت: «کار طنزپرداز اشاره به همان‌ مسائلی است که همه‌ی مردم می‌دانند و از آن اطلاع دارند ولی مردم عادی ابزار بیان آن را ندارند؛ نه اینکه طنزپرداز به دنبال آشکار کردن روابط پنهان و یا کاستی‌هایی باشد که مردم عادی از آن اطلاعی ندارند. چه در شعر طنز و چه در اشعار دیگر، اشتباهاتی رایج شده است بر مبنای اینکه شعر گذشته‌ی ما بیت به بیت بوده و محور عمودی نداشته‌است؛ اما شعر امروز به این صورت نیست و محور عمودی ندارد و عنصر روایت و قصه را در شعر وارد کردند. در گذشته هر دو گونه‌ی این اشعار بوده‌اند؛ یعنی شعرهایی بوده‌است که قصه بیان می‌کرده و شعرهایی نیز بوده‌است که قصه‌ای را بیان نمی‌کرده است و علاوه بر این شعرهایی هم بوده‌اند که کل شعر از یک موضوع صحبت می‌کرد. گونه‌های مختلفی از شعر هم این تقسیم‌بندی را داشته‌است. در طنز، کاری که در این کتاب شده است، همین تقسیم‌بندی را داراست. در این کتاب، اشعاری هست که میان بیت‌ها ارتباط چندانی وجود ندارد و شاعر از طریق تداعی قافیه و ردیف انجام می‌دهند و این یک تکنیک ایجاد طنز است. بعضی از ابیات این اشعار، بیت‌های درخشان هستند و بیت‌هایی از آن هم هست که بیت‌های معمولی و عادی است. کار طنز هم همین است که بیت‌های معمولی و عالی را در کنار هم قرار دهد؛ درواقع ابیات عادی مقدمه‌ی ابیات عالی قرار می‌گیرند تا شعر طنز مفهوم خود را به مخاطب ارائه دهد. نکته‌ی بعدی در خصوص رعایت حال مخاطبان معمولی است که در کار طنز باید حضور داشته‌باشد؛ تا مخاطب معمولی هم چیزی برای فهمیدن در شعر طنز داشته‌ باشد. و نکته‌ی آخر، این است که کا در فضای کلی ابتذال و ساده‌پسندی‌ای که قرار گرفته‌ایم و شکل‌گیری آن از روی تعمد بوده است، کسی که در حال انجام کار فرهنگی است، برای تعمیق فرهنگ در شعر خود حال مخاطب را رعایت می‌کند، کاری بسیار مهم انجام می‌دهد تا وی را هم اندکی از جایگاهی که دارد، ارتقا دهد. در ضمن باید به این مورد هم توجه داشت که برخلاف آن‌چه که به آن اشاره می‌شود، خطه و سرزمین در سرودن اشعار طنز موثر نیست؛ اما محافل می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در سرودن آن داشته‌ باشد.»


اولین دستبرد طنز به ادبیات، استفاده از آرایه‌های ادبی است.

پس از این، بهروز یاسمی در بخش دوم سخنان خود، اشاره داشت: «طنز معطوف به مسائل اجتماعی‌ای است که همه‌ی ما در آن‌ها اتفاق نظر داریم؛ در هر مقطعی جامعه مبتلا به مسائلی است. بنابراین طبیعت طنز این است که تاریخ مصرف داشته‌باشد. از همه‌ی این موارد گذشته، هرچه خطوط قرمز بیش‌تر باشند، زمینه برای بروز طنز بیشتر خواهد شد. برای همین است که طنز، تصویر هنری نقیضین و تضاد‌ها است. البته نمی‌توان این را هم انکار کرد که اشعار طنزی هست که هنوز از سال‌ها قبل هم‌چنان مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مثل طنزهای عبید زاکانی و دیگر ادبیات طنز که به کار گرفته می‌شوند. در کنار این، باید به این مورد نیز اشاره کرد که اولین دستبرد طنز به ادبیات، استفاده از آرایه‌های ادبی است؛ آرایه‌های مثل استعاره، تشبیه و کنایه در طنز به کرات مشاهده می‌شود. علاوه بر این استفاده از قابلیت‌های زبان برای ایجاد طنز نیز وجود دارد که در دو حالت مشاهده می‌شود. یکی استفاده‌ی صرفا زبانی که منظور زبان مکتوب است؛ یعنی اگر زبان نبود این شعر، بدل به شعر طنز نمی‌شد. مورد بعدی، استفاده از قابلیت‌های شاعرانه است که به نفع طنز استفاده می‌شود. در خصوص اشعاری که ارتباط عمدی قوی با هم ندارند، حتی اگر فرض بگیریم که قدرت طنز آن بالا باشد، ذهن مخاطب را آشفته می‌کند. بنابراین یکی از توانمندی‌های شاعر طنزپرداز این است که مخاطبان ارتباط عاطفی- احساسی را با مخاطب حفظ کند. علاوه بر این، طنز این امکان را به شاعر می‌دهد که در شعر دخل و تصرف داشته‌ باشد؛ کاری که در شعر‌ جدی این امکان برای شاعر وجود ندارد. مثلا کاربرد پرتقالات در شعر. این دخل و تصرف‌ها تا حد منعطفی شاعر استفاده می‌کند ولی بیشتر از آن چندان جایز نیست؛ هم‌چنان که در این کتاب در چندین‌جا کاربرد این واژه دیده می‌شود. بیابانکی، همان‌طور که در شعرش اجتماعی و مردمی است، در طنزش هم همین‌طور است. زندگی و فراوانی مضمون در شعرهای وی، همان‌هایی است که در طنزهای وی دیده می‌شود. طنز طیف وسیعی از مسائل مختلف شخصی تا مسائل اجتماعی در بر می‌گیردو. طبیعتا فرد دلش می‌خواهد اگر آسیبی در مورد مسائل اجتماعی سیاسی، در ادبیات هم بازتاب آن را ببیند. هنر کارش این است که اگر حرفی زده می‌شود که درد مخاطب نیست، آن را بپذیرد و با آن هم‌نوایی کند.»

پس از این، با تشویق حاضرین در جلسه، سعید بیابانکی شاعر این کتاب و علی داوودی طراح جلد این کتاب، برای سخنرانی دعوت شدند. علی داوودی، در خصوص جلد این کتاب اشاره داشت: «علی‌رغم همه‌ی مباحث فنی و معلومات آکادمیک، طراحی جلد کتاب کاری ذوقی است. در طراحی جلد این کتاب، تلاش شده است که اصول اساسی و اصلی‌ای که در این کتاب به آن اشاره شده است را در طرح جلد آورده شود.»

بعد از پایان صحبت‌های علی داوودی، سعید بیابانکی ضمن تشکر از منتقدین که با نقدهای خود به وی کمک کرده‌اند، با بیان اینکه این کتاب از معدود کتاب‌هایی است که خبر انتشار آن به اخبار سراسری رسید، تصریح کرد: «خوشبختانه این کتاب، طیف وسیعی از مخاطبین را در بر گرفته است. البته این خاصیت طنز است و شاید ارتباط چندانی به کار من نداشته است.»

این جلسه، با خوانش دو شعر جدید توسط سعید بیابانکی بعد از حدود دو ساعت صحبت تخصصی حول محور شعر طنز، پایان یافت. در پایان این نشست، حاضران و علاقمندان به شعر طنز به گرفتن عکس یادگاری و امضا از پدیدآورنده‌ی «سکته‌ی ملیح» پرداختند.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «سکته ملیح» سروده سعید بیابانکی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.