موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

نام نیک مصطفی محدثی خراسانی

29 بهمن 1393 14:30 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای
نام نیک مصطفی محدثی خراسانی

شهرستان ادب: «نام نیک مصطفی محدثی خراسانی» عنوان یادداشتی است از علی‎محمد مودب که در روزنامه شهرآرا منتشر شده‎است. استاد محدثی خراسانی با افزودن مقدمه‎ای به این یادداشت، آن را در وبلاگ خود باز نشر کردند. در ادامه مقدمۀ استاد محدثی و متن یادداشت مؤدب را می‎خوانید.

 قدرشناسی بزرگوارانه علی محمد مودب  

 امروز بیست و پنجم دیماه 1393 در روزنامه شهرآرا یادداشتی به قلم شاعر نام آشنا و جوانمرد خراسانی "علی محمد مودب" درج شده است که میتواند درس بزرگی برای نسل جوان شعر امروز باشد،مودب جدای از جایگاه رفیعی که در شعر انقلاب دارد ،امروز بعنوان ستون خیمه گاه و پرچمدار یکی از تاثیرگذارترین مجموعه های ادبی کشور یعنی موسسه" شهرستان ادب " که در مدت چند سال فعالیتش توانسته بیشتر از فعالیت سی ساله وزارتخانه مدعی و متولی شعر کارکند ونیز به دلیل صفا و صمیمیت و دانش و بینش و عشقش به فرهنگ و ادبیات متعهد، در سنین میان سالی، پیر طریقت نسلی در ادب و اخلاق شده است ، در این یادداشت به حق شناسی در رابطه با کسی پرداخته است که در مقطعی در مسیر زندگی او قرار گرفته و به دلیل مسن تر بودن از او توانسنه است تکیه گاهی در پیمودن مسیر کوتاهی از این سیرو سلوک باشد. یادداشت در رابطه با من- مصطفی محدثی خراسانی- است،که امروز اقرارمیکنم در مجموع دو دهه آشنایی و همراهی ، بیش از آنچه به علی محمد مودب آموخته و کمک کرده باشم از او آموخته و کمک گرفته ام، اما حق شناسی او در این یادداشت می تواند سرمشقی برای نسل جوان امروز باشد که دگرگونی زمانه ،امکان مراودات و عشق ورزی هایی ازاین دست را از آنها گرفته و با مطرح شدن چند اثرشان در فضای مجازی و احیانا چاپ کتابی ،ادعای خدایی در شعر گریبانگیرشان می شود و به کلی پشت و پیشینه را ازیاد می برند و البته آسیب آن را هم می بینند،یادداشت علی محمد مودب را از روزنامه شهر آرا عینا نقل میکنم تا این نسل بیاموزد میتوان در اندازه های چشمگیرعلی محمد مودب بود ودر عین حال به پاس کسی که در مقطعی با خلق و خوی معلمیش توانسته چندگام اورا همراهی کند چنین نوشت:



روزنامه شهرآرا شنبه 25/11/1393


نام نیک مصطفی محدثی خراسانی

چه نام نیکی دارد استاد‌مصطفی محدثی‌خراسانی، بی‌نیاز به هیچ حرف اضافه‌ای، مصطفی یعنی برگزیده و محدث یعنی کسی که سخن نیکان را روایت می‌کند و حدیث، تازگی را هم در خود دارد و خراسان هم که خراسان است و سخن‌گفتن درباره‌اش نه‌آسان است‌‌!محدثی‌خراسانی به‌ همراهی محمدکاظم کاظمی، مجید نظافت، هادی منوری‌، محمدحسین جعفریان، سید‌عبدا... حسینی و مردانی از این‌سان شکوهمند بر گرد نگینی چون شهید احمد زارعی، حلقه شعر انقلاب را در مشهد عزیز شکل دادند و انصافا یکی از شاخه‌های تاثیر‌گذار‌ ادبیات انقلاب، همین شاخه انجمن‌های خراسان و حوزه هنری و کانون‌های ادبی آموزش‌و‌پرورش مشهد است که تا امروز ده‌ها شاعر بلند‌آوازه در حوزه ادبیات معاصر از این حلقه برآمده‌اند و.... درباره فعالیت‌های ادبی و سابقه جناب محدثی‌خراسانی، خبره‌تر و باخبرتر و بهتر از من بسیارند. اما من به عادت همیشه از چشم دیدهای خودم می‌نویسم و از تجربه همکاری با ایشان در مجله وزین شعر. وقتی من وارد محافل شعری شدم، هم‌زمان بود با مهاجرت استاد محدثی خراسانی به تهران و در این دوران من تنها در مشهد مقدس، چند جلسه موفق به درک محضر ایشان شدم که نخستین این جلسات به‌نوعی معارفه من بود؛ یعنی نه معارفه که نخستین باری بود که من در انجمن‌های ادبی خراسان شعر می‌خواندم و آخرین این جلسات هم تودیع استاد در حوزه هنری خراسان بود و در همان چند جلسه، بسیار از ایشان خیر و مهربانی دیدم. بعد از این جناب محدثی‌خراسانی به تهران آمد‌ و من که دانشجوی تهران بودم‌، بیشتر از مصاحبت ایشان برخوردار شدم و در دفتر ایشان در مجله شعر، ‌سید‌حسن حسینی را دیدم و بزرگان دیگری را‌ و بعد مصطفی محدثی‌خراسانی به‌عادت همیشه‌اش که مشتاق همکاری با جوان‌ها و میدان‌دادن به جوانان بود، مرا به همکاری با مجله شعر دعوت کرد و به‌زودی هم با بزرگواری، عنوان دبیر تحریریه را به من داد که برای این روستایی جوان در مسیر‌‌ ‌شدن کمک بزرگی بود تا در سرسام و آشوب تهران خودم را بیابم و شعر و اندیشه‌ام را رشد بدهم.بی‌شک نشستن در اتاق مجله شعر و در کنار بزرگانی چون استاد محدثی‌خراسانی و معلم دامغانی و سیدحسن حسینی و بزرگان شعر و نقد روزگار، بسیار به من کمک کرد تا بتوانم سلوکی آرام و متین در مسیر شعر داشته باشم و همان‌قدر که در آغاز راه، مجید نظافت بزرگوار در روزنامه قدس، مصاحبه‌ای با مرا در ‌صفحه‌ای کامل‌ منتشر کرد و مرا ‌به بسیاری از غوغاها ‌و تشویش‌ها برای مطرح‌شدن واکسینه کرد. در تهران هم ‌باز مردی خراسانی و بشکوه، چون مصطفی محدثی‌خراسانی با وسعت مشرب و نگاه معلمانه‌اش بسیار به من کمک کرد.چه‌کنم که جز حدیث نفس نمی‌دانم و برای حق‌گزاری بزرگان و استادان هم جز از همین پنجره نمی‌توانم دید. اگر خود را می‌گویم به‌اعتبار اینکه یکی از بی‌شمار خیل جوانانی هستم که محدثی‌خراسانی زیر بال‌و‌پر گرفته است و خدا شاهد است که ذره‌ای نگاه ناسیونالیستی و همشهری‌بازی و ‌این‌ها در عملکرد استاد دخیل نبود چه اینکه در همان مجله شعر در کنار من‌ بودند، برومندانی از شهرها و دیارهای دیگر و محدثی‌‌خراسانی با همان مهربانی و احسان با این عزیزان نیز برخورد کرده و حمایتشان می‌کرد. از محدثی‌خراسانی در خاطرم برجسته‌‌شده که هر بار منِ دانشجو به ایشان زنگ می‌زدم، تکیه‌کلام و دغدغه همیشگی‌شان این بود که قطع کن تا من شماره‌ات را بگیرم و این نهایت نگرانی ایشان را برای ما جوان‌تر‌ها می‌رساند و همیشه هم تلفن را قطع می‌کرد و خودش زنگ می‌زد. هم از‌این‌رو بود که با وجود بسیاری مدعیان، من در یوم‌القرض عقد و ازدواجم هم تنها‌کسی از استادان که توانستم و به تعبیر صحیح‌تر و خودمانی‌تر رویم شد از او قرض بخواهم، محدثی‌خراسانی نازنین بود.‌نکته‌ای دیگر از هزاران این جان‌نازنین، اینکه بیش‌از هر چیزی در وجود ایشان چراغ یاد سیدحسن حسینی روشن است و دلبستگی این بزرگوار به سیدحسن، پهلو به عشق می‌زند، عشقی که وجود حماسی و روشن شاعری خراسانی را به شاعری از اولاد فاطمه‌زهرا(س) گره می‌زند و این عشق و داغداری شگفت و همیشگی استاد‌محدثی‌خراسانی ‌به سیدحسن، از کلیدهای مهم شناخت شعر و شخصیت محدثی‌خراسانی است. کاش فرصتی می‌بود تا درباره شعر روشن و حماسی استاد و درباره نثر ایشان و نیز درباره استفاده آگاهانه از وزن‌های کوتاه و مدیریت و معلمی و فعالیت‌های مطبوعاتی و دیگر‌جنبه‌های شعر و شخصیت این شاعر فرزانه می‌توانستم نوشت. اما این روزگار و به‌ویژه تهران، مجالم نمی‌دهد و هر روز چند ساعت به زندگی بدهکار می‌شوم و به گلدان رومیزی و به لبخندهای دخترکم و به باران که بی‌وقفه بر شیشه می‌کوبد. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش و خدایا چنان‌کن که مدعیان و کرسی‌داران و میز‌داران قدر او را و امثال او را بدانند؛ چرا‌که به‌خاطر ادب و حیا و تواضع این بچه‌های نازنین امام‌خمینی(ره)، خودشان را نمی‌گیرند و همین کافی است تا ابلهان مدعی به هزار‌گونه و شکل، شأن و حرمت این عزیزان را رعایت نکنند.

*مرد خراسانی بشکوه، موقوف اوجت بادهایند

هر چه پرنده آسمان راست، پرهای از بالت جدایند

بیتی از حسن روشان عزیز

علی‌محمد مؤدب


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • نام نیک مصطفی محدثی خراسانی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.