موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از مصطفی مردانی

فیلم مردانه از روی داستانی زنانه؛ درباره «چهل سالگی» ناهید طباطبایی و اقتباس سینمایی‎اش

21 اسفند 1393 16:06 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
فیلم مردانه از روی داستانی زنانه؛ درباره «چهل سالگی» ناهید طباطبایی و اقتباس سینمایی‎اش

شهرستان ادب: تاثیر ادبیات داستانی بر روی سینمای جهان را هیچ کس نمی تواند انکار کند. اقتباس، به عنوان یک منبع الهام برای فیلم‌سازان همیشه در دسترس بوده و هست. از طرفی ادب‌دوستان زیادی در سراسر دنیا هستند که علاقه‌مندند ببینند که تصویرهایی که از شخصیت های رمان مورد علاقهشان داشتهاند، چه طور ساخته شدهاند. فیلم‌سازان زیادی هم بودهاند که برای جلب اعتماد بینندگان سینما، دست به اقتباس از آثار سینمایی میزدند. و برای این کار وفاداری زیادی به داستان داشتهاند. از جمله بیشتر فیلمهای «هری پاتر» که بسیار به داستان شبیه هستند. و همینطور فیلم «بر باد رفته» که برای پیدا کردن دختری که کاملاً شبیه اسکارلت اوهارا باشد، مدت زمان زیادی به جستجو سپری شد.

تفاوت بین کلمات و تصویر سینمایی همیشه وجود داشته است. خیلی اتفاق افتاده است که متنی که برای ساخت فیلم نوشته شده است هم تغییر کرده است، چه برسد به ادبیات داستانی. فیلمنامه نویسان زیادی هستند که بعد از دیدن متن خود روی پرده، امیدشان را از دست دادهاند و از دست‌کاریهای کارگردان در  نوشته آنها ناراحت شدهاند. رمان از این حیث، آسیب‌پذیرتر از فیلم نامه است.

گابریل گارسیا مارکز، نویسنده معروف  کلمبیایی و خالق رمان «صد سال تنهایی» بارها و بارها دست رد به سینه کارگردانان بزرگ دنیا زد. بعد از این که به فرانچسکو رزی، کارگردان ایتالیایی اجازه داد که از روی داستان «وقایع نگاری یک جنایت از پیش اعلام شده» فیلم بسازد، با ناراحتی از سینما بیرون آمد. او به رسانهها گفت: «فاصله کتاب و فیلم، آن قدر هست که فیلم را اقتباسی از کتاب ندانیم... باید بگویم این فیلم را به عنوان فیلمی از فرانچسکو رزی دوست دارم، ولی نه به عنوان فیلم کارگردان اروپایی براساس کتاب یک نویسنده آمریکای لاتین.»

در ایران هم نمونه مشابهی داریم که محمود دولت‌آبادی بعد از ساخته شدن فیلم «خاک» توسط مسعود کیمیایی که از روی داستان آوسنه‎ی باباسبحان او، اعتراض صریح و روشنی به مسعود کیمیایی داشت. او سعی کرده بود که با احترام در این مورد صحبت کند و در بیانیه ای که بعد از ساخت فیلم نوشته گفته است: «مسعود کیمیایی عزیز با تغییرات پایه‎ای که در داستان باباسبحان داده است، نه تنها خود را فروکشانده بلکه دیدگاه اصلی داستان را تغییر داده است..»


 

زنانگی رمان چهل سالگی

اگر بخواهیم در مورد فیلم چهل سالگی هم صحبت کنیم، می‌توانیم به یک چنین نتیجه‎ای برسیم. ناهید طباطبایی، به عنوان یک نویسنده زن که خودش چهل سالگی را تجربه کرده است، نگاهی زنانه و موشکافانه به این سن مرزی و حساس دارد. سنی که در آن، زن احساس پیری می‎کند و به یاد گذشته و دوران خوش جوانی و نوجوانی می‎افتد. از اولین کلمات کتاب می‎توان این را فهمید که دیدگاه نویسنده برای خلق داستان، بیان این موضوع کاملاً زنانه و شخصی است. در داستان‎پردازی، دست ناهید طباطبایی خیلی بازتر به نظر می‎رسد. آلاله، شخصیت اول داستان است و نکات ریز زنانه زیادی از خود بروز می‎دهد. از جمله رنگ مو، های لایت طلایی، گردن بند دور گردن، نگاه حسودانه به ساناز ثقفی، ترم پایینی دانشگاه، شیطنت های شقایق با او، حرف‎های کاملاً زنانه و نگرانی‎های او از شوهر و خانواده. در طول داستان، بارها و بارها توصیفی از خود آلاله داریم که دست فیلمساز برای ساخت آنها کوتاه است. اما در دل داستان به راحتی گفته می‌شود.

ناهید طباطبایی با تکیه بر درونیات ذهنی آلاله، شقایق و فرهاد، بخش عظیمی از داستان را دنبال می‎کند و تلاش زیادی می‎کند که درونیات یک زن از دیدن معشوق سال‎های جوانی در «چهل سالگی» را بیان کند. سالی که زن ها خل می‌شوند و دوست دارند جوان‎تر به نظر برسند. نگرانی آن‎ها از شروع دوران پیری، حتی سه ماه مانده به چهل سالگی.

 

روایت مردانه از این داستان زنانه

چهل سالگی، جزو معدود کارهای نویسندگی «مصطفی رستگاری» است. و شاید بتوان گفت جزو اولین کارهایش. او قبل از آن بیشتر به کار جلوه های ویژه در فیلم‌های سینمایی مشغول بوده است. شاید به این دلیل است که معنا و مفهوم داستان چهل سالگی را درک نکرده است. در فیلم «چهل سالگی»، فرهاد شخصیت اصلی داستان است. مردی که روزی روزگاری، همسرش و معشوقش را در یک شب بازجویی دیده است و از همان جا مسیر زندگی خودش را تغییر داده است. عاشق و معشوق را با هم دیده و حالا با بازگشت معشوق، کاملاً به هم ریخته است.

در فیلم چهل سالگی، ما با درونیات یک زن چهل ساله که وجه تسمیه نام داستان است روبرو نیستیم. ما با درونیات یک مرد عاشق روبرو هستیم که تلاشی برای جلوگیری از دیدار عشق قدیمی همسرش با همسرش نمی‎کند. شخصیتی که عزت الله انتظامی نقش آن را بازی می‌کند، در نقش وجدان فرهاد در حال کمک کردن به او است تا با موضوع کنار بیاید.

تفاوت های عمیقی بین رمان و فیلم نامه دیده می شود و به قول مارکز «فاصله کتاب و فیلم، آن قدر هست که فیلم را اقتباسی از کتاب ندانیم...». تفاوت در دیدگاه و نگاه نویسنده رمان و فیلمنامه، در زاویه دید شخصیت اول است. شخصیت اول رمان، آلاله صبوحی است که به مرز چهل سالگی رسیده است و در تلاش است با کمک خانواده، از این مرز بگذرد. و در فیلمنامه، داستان فرهاد است که به صورت منفعلانه تلاش میکند خودش را با تغییرات چهل سالگی زنش که با بازگشت معشوق قدیمی او همراه شده وفق دهد و به همسرش هیچ کمکی برای رد شدن از این دوره گذار نمیکند. بنابراین برای نمود بهتر، بخش های مختلف شخصیت را در فیلم و رمان بررسی می کنیم.

چهل سالگی، رمانی زنانه و فیلمی مردانه است. شاید بتوان این گناه را بر گردن جنسیت نویسنده رمان وفیلم‎نامه انداخت. نویسنده فیلم‎نامه برای اقتباس، با رمانی روبرو شده است که بیش تر از آن چه فکرش را می کرده است ادبیات بوده است تا فیلم‎نامه. شخصیت‎های درونگرا، واگویه‎های ذهنی زیاد، بیان ذهنیت‎های شخصیت‎ها در طول  داستان و توصیفات غیر تصویری از وضع موجود. برای این که داستان، تبدیل به یک فیلم بشود، فیلم‎نامه نویس مجبور است که بخش‎هایی به داستان اصلی اضافه کند تا هم جذاب‎تر بشود و هم بینندگان را به سالن‎های سینما بکشاند. با توجه به این که نویسنده و کارگردان، هر دو مرد بوده‎اند، چاره کار را در این دیده اند که شخصیت اول را از زن داستان به مرد داستان تغییر بدهند تا با ایجاد حس خیانت و وفاداری در داستان، تعلیق بیشتری به کار اضافه کنند. اما این کار باعث شده است که رویکرد اولیه نویسنده رمان را تغییر دهند. به طوری که خوانندگان رمان از دیدن فیلم منزجر شده‎اند و بینندگان فیلم رغبتی به خواندن رمان پیدا نکنند.

اگر چه مسعود کیمیایی بعد از اعتراض محمود دولت آبادی به فیلم خاک، آن را اقتباسی آزاد معرفی کرد، اما باعث شد اعتماد نویسندگان زیادی به اقتباس اثر سینمایی از بین برود. سروش صحت هم در مورد فیلم اکباتان آن را اقتباسی آزاد بیان می‎کند. عبارتی که برای جلوگیری از حمله منتقدین به سازنده فیلم استفاده می‎شود. اما این برداشت آزاد یا اقتباس آزاد، نمی‎تواند ناتوانی کارگردان از ساخت فیلمی اقتباسی از روی داستان را پوشش بدهد. چهل سالگی، هم دچار یک چنین ضعفی در اقتباس است. اگر فیلم آن، به تنهایی و به طور مستقل حرفی برای گفتن داشت، این موضوع قابل اغماض بود، اما با تغییر در کلیت داستان و استفاده از اسم داستان برای فیلم، این ایراد بیشتر به چشم می آید. 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • فیلم مردانه از روی داستانی زنانه؛ درباره «چهل سالگی» ناهید طباطبایی و اقتباس سینمایی‎اش
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.