روزنامه آرمان امروز منتشر کرد
یادداشت سیداکبر میرجعفری بر «سفر بمباران» علیمحمد مودب
06 مرداد 1394
17:52 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.33 با 6 رای
شهرستان ادب: روزنامه آرمان امروز به تازگی یادداشتی از منتقد گرامی آقای سیداکبر میرجعفری بر مجموعه شعر «سفر بمباران» علیمحمد مودب منتشر کرده است. این یادداشت را در ادامه میخوانید:
«شعر مستند، شعر آوخ »
نویسنده کتاب شازده کوچولو، وقتی میخواهد خوانندگان کتابش را متقاعد کند که موجودی به نام «شازده کوچولو» وجود دارد، مینویسد: «دلیل اینکه شازده کوچولو وجود داشت، این است که او بچه شیرینزبانی بود و میخندید و گوسفند میخواست و هرکس گوسفند، بخواهد، دلیل بر این است که وجود دارد»! من هم میگویم: دلیل اینکه میشود شعر سیاسی گفت، این است که از این نوع شعر خواندهام و زمزمه کردهام و گاه و بیگاه از آن حظ بردهام و حظ بردن از یک چیز، مهمترین دلیل بودن آن است! گیرم بسیاری از بزرگان-از گذشته تا اکنون- با شعر سیاسی کنار نمیآیند؛ چون معتقدند: «آنچه به نام شعر سیاسی معروف و مشهور است، صراحتی در خود دارد، این صراحت با ذات شعر مغایر است»! این صاحب نظران معتقدند: «اگر صراحت در شعر پسندیده بود، حتما شاعر بزرگی چون حافظ، از آن بهره میبرد... اما با وجود تمام این سخنان که در صحت آنها تردیدی نیست، « شعر سیاسی» بخشی از ادبیات امروز ماست؛ در این حوزه آثار خلق میشود و بسیاری از آن حظ میبرند. کتاب «سفر بمباران» علی محمد مودب که شهرستان ادب آن را منتشر کرده است، مجموعه شعری اجتماعی سیاسی است. تمام شعرهای این کتاب در قالب آزاد سروده شدهاند. کسانی که این نوع شعر را پیگیری میکنند، آگاهاند که چه شاعرانی در دوره معاصر با این شیوه آثاری خلق کردهاند؛ اما ریشههای شعری علیمحمد مودب را باید در آثار طاهره صفارزاده، سلمان هراتی و علیرضا قزوه جستوجو کرد. در عین حال شعرهای این کتاب چند ویژگی عمده دارد که باعث تشخص آن شده است.
مستندنگاری
مودب در پانوشت یکی از شعرهایش میگوید: «همه نامها و اتفاقات واقعی است. برای رویاهایمان دعا کنید.» این نکته اشاره به فصل جدیدی است که در شعر معاصر گشوده شده است که میتوان آن را «شعر مستند» نامید؛ شعری که اگر روزی در آینده چیزی به نام تاریخ هم نداشته باشیم، این نوع شعر میتواند بازگوکننده حقایق برای آیندگان باشد. در این نوع شعر، اسامی و اتفاقات با واقعیات منطبقاند؛ اما شاعر آنها را از حد و ظرفیت «واقعی» خارج کرده به عالم ادبیات آورده است. به نظرم یکی از نمونههای خوب شعر مستند، شعر مشهور دکتر قیصر امینپور با نام «شعری برای جنگ» است. در این شعر گاهی وقایع بدون هیچگونه دخل و تصرفی (بینیاز از خیال!) در شعر ثبت شدهاند؛ آنجا که قیصر وضعیت شهر خودش دزفول را ترسیم میکند. در شعر مودب، «هاجر نویدی» همان هاجر نویدی است؛ اما میتواند نماد و نماینده هزاران هاجر نویدی دیگر باشد. اتفاقا این دست مستندنگاریهای از ظرفیتهایی است که قالبهای آزاد شعر در اختیار ما گذاشته است. نگاه مستند به وقایع و تبدیل آنها به گزاره ادبی در عمده شعرهای این کتاب دیده میشود. این ویژگی را از توفیقهای این کتاب باید دانست.
عاطفه
معتقدم اگر شاعری بتواند همین یک عنصر را به درستی در شعرش به کار گیرد، میتواند شاعر موفقی باشد. گفتم به کار گیرد؟ نه اتفاقا عاطفه شعر باید ذاتی آن باشد، نه اینکه عاطفه را با کلمات یا شگردهای گوناگون به آن تزریق کنیم. شعرهای این کتاب اغلب از عاطفهای سرشار بهرهمندند. عاطفه در شعرهای مودب بهطوری است که شاعر با همه اجزای دور و بر خود یکی میشود و آنها را جزئی از خود میداند: «پیامکی برای غزه/ سلام، جنوب عزیز!/ سلام غزه مجروح/ این آخرین پیامک من است/ روزی با قطرهای از خونتان مرا زنده کنید/ که دارم آسفالت میشوم/ (ص29)» گویی مودب با عناصر اطرافش نسبت خونی دارد، خونی که عواطف آدمی را به هیجان درمیآورد: «برادرم!/ باران انگشتان تو را فرا میگیرد/ که تا همیشه عموی سبزه باشد/ ماه از دست تو روسفید میشود/ و دریا به دستگیری رودخانهها سرمست/ که آب از دست تو نمیشوید/ که دست تو تطهیر هستی است. (ص66)»
استفاده از ظرفیتهای طعن و طنز
بی هیچ توضیحی این سطرها را بخوانید: «ما شما را بیهوده زنده نمیگذاریم/ شما زندهاید/ تا با لیبرال دموکراسی تفاوت را حس کنید/ زندگی دکمه بازگشت ندارد/ اما هرگاه میلتان بکشد/ دکمههای مرگتان را میفشاریم.../ (ص8)» میبینید که چگونه از زبان طنز برای بیان مقصود خود استفاده کرده است. خوانندگان این نوشته شاید بگویند: این موضوع در شعر متقدمان مودب نیز سابق دارد؛ میگویم همین طور است. سلمان هراتی و بعدها علیرضا قزوه نیز از همین شگرد برای به سخره گرفتن ناخشنودیهای جامعه کمک میگرفتند. در واقع فصل مشترک شعر مودب و قزوه اتفاقا همین نکته است با این تفاوت که مودب دقت بیشتری در انتخاب مضمون و موضوعش دارد. برای همین شعرش تا حدودی از شلختگی به دور میماند.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.