موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

دو راهی عشق و وطن | گفتگوی روزنامۀ قدس با «محمد خسروی‌راد»

14 مرداد 1398 16:48 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
دو راهی عشق و وطن | گفتگوی روزنامۀ قدس با «محمد خسروی‌راد»

شهرستان ادب به نقل از روزنامۀ قدس: «نقل گیتی» یک‌رمان با صفحه‌های کم، اما با تصاویر و خرده‌داستان‌های زیاد است که در پستوی هرکدام تجربه‌های شخصی و انسانی خانه کرده است. خوش‌خوان و پرکشش و البته معناگرا و پرمحتوا و عمیق است. «سهیل» که در جمع سربازان صدام به‌عنوان نیروی احتیاط فراخوان شده و در خط مقدم قرار است با ایرانی‌ها بجنگد، با برخی آدم‌ها ارتباط می‌گیرد و فضا را مهیا می‌کند تا از جمع نیروهای صدام فرار کند و به ایرانی‌ها بپیوندد. حضور سهیل در جمع ایرانی‌ها و پس از آن در سپاه بدر به هشت‌سال جنگ ایران و عراق ختم نمی‌شود و پس از جنگ هم در شهر مشهد زندگی می‌کند. زندگی آرام و عاشقانه با یک‌همسر ایرانی به‌نام «گیتی».

درست زمانی که زندگی به این زوج، روی خوش نشان می‌دهد، آمریکایی‌ها به عراق حمله می‌کنند و در اندک‌زمانی دیکتاتوری صدام و حزب بعث فرو می‌ریزد و با شکل‌گیری عراقی جدید، سهیل فیلش یاد هندوستان می‌کند و فضا را برای خود و دوستانش مناسب رشد و پیشرفت می‌بیند.

سهیل به گیتی پیشنهاد می‌دهد به کربلا بروند و آن‌جا زندگی کنند؛ گیتی اگرچه عاشق زیارت است، اما ترجیح می‌دهد در شهر و کشور خود زندگی کند و این آغاز کشمکشی است داستانی که رمان «نقل گیتی» را شکل می‌دهد و داستان‌هایش را می‌سازد. رمان در قالب نامه‌هایی که گیتی و سهیل به هم می‌نویسند روایت می‌شود؛ نامه‌هایی که انگار قرار است آدم‌های داستان را در کشاکش یک‌دوراهی میان عشق و وطن قرار دهد و این وضعیت تا اندازه‌ای بغرنج توانسته لحظه‌هایی از سرگشتگی، استیصال، غرور، عشق و حماسۀ‌ آدمیزاد را به‌تصویر بکشد. سهیل تلاش می‌کند در نامه‌های خود گیتی را متقاعد کند که به عراق برود و زندگی را کنار هم ادامه دهند و با نقل چندداستان از جمله عشق پیرمرد و پیرزن ایرانی به سرزمین‌شان و همین‌طور از شرایطی که برای او در عراق پیش آمده و مقام و پست‌هایی که در انتظار اوست می‌گوید و گیتی نیز پاسخ‌هایی از جنس یک‌زن شرقی دارای درک بلند و عاطفۀ سرشار را برای سهیل ارسال می‌کند.

خسروی‌راد، از آن دسته نویسنده‌های کم‌گو و البته پرکاری است که نزدیک به 30 ‌سال است می‌نویسد. ویژگی نخستین مجموعه‌داستان‌های خسروی که اوایل دهۀ 70 توسط انتشارات سورۀ‌‌مهر چاپ شد، کوتاه‌بودن آن‌ها بود و همین موضوع، چه خوب و چه بد، در رمان نقل گیتی نیز به‌چشم می‌خورد؛ رمان کوتاه، کم‌گو و اما پر داستان. این کوتاه‌نویسی را در کارهای غیرداستانی خسروی هم می‌توان یافت.

محمد خسروی‌راد، متولد 1349 و نویسندۀ 28 عنوان کتاب در حوزۀ بزرگ‌سال و کودک و نوجوان است. آثار او تاکنون توانسته برندۀ دو دوره جایزۀ کتاب سال شود. از میان آثارش می‌توان به «فریاد در تاکستان» اشاره کرد، کتاب زندگی و خاطرات دکتر مرتضی شیخ که در پی استقبال مخاطب، این کتاب به چندین‌چاپ رسیده است.

گفت‌وگوی ما را با این نویسنده به‌انگیزۀ انتشار نخستین رمانش باعنوان «نقل گیتی» بخوانید.

 

 در «نقل گیتی» به دومفهوم عشق و وطن پرداخته‌ و داستان‌تان را بر این دوبستر روایت کرده‌اید. چه‌طور شد این دومفهوم برای شما دست‌مایۀ نوشتن نخستین رمان شد؟

 دست‌مایۀ بسیاری از آثار ادبی، عشق بوده است و البته در آثار به وطن هم پرداخته شده است. حب وطن علاوه‌بر این‌که مسأله‌ای ملی است، اما دینی هم هست و در متون دینی هم بر آن تأکید شده است، اما برای من دغدغه این بود که وقتی آدمی‌ سر دوراهی عشق و وطن قرار گیرد، چه می‌کند. طبیعی است نویسنده نباید پاسخ پرسش‌هایی را که در ذهنش شکل می‌گیرد، در داستانش دیکته کند. فقط باید طرح سؤال کند و نتیجه‌گیری بر عهدۀ مخاطب است.

در کتاب، طرح سؤال کردم و موقعیت‌های مختلفی هم برای پاسخ‌های متفاوت ایجاد کردم، اما تلاش داشتم حکم ندهم. به‌هرحال در نخستین اثر به‌دنبال طرح دغدغه‌های ذهنی‌ام بودم.

 
 معنای عشق و وطن در کتاب درحال تغییر است و این‌که برای وطن مرز جغرافیایی قائل نیستید.

در داستان دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ مفهوم وطن وجود دارد. نخستین مفهوم دربارۀ علت حضور رزمندگان در جبهه است و این‌که حضور این‌ها بر چه اساسی بوده؛ دفاع از خاک و مرز جغرافیایی و یا مسائل مهم‌تر؟ من موقعیت‌هایی را ایجاد کرده‌ام که آدم‌ها نگاه‌شان را در مورد وطن می‌گویند. پیرمرد و پیرزن و سهیل و گیتی نمایندۀ آدم‌هایی هستند که هرکدام نگاهی به مفهوم وطن دارند. ممکن است در مفهومی، ‌مخاطب به این نتیجه برسد خاورمیانه وطن است و یا بگوید هم‌زبانان او هم‌وطنانش هستند. من دست‌کم در این اثر به مرز جغرافیایی قائل نبودم، اما افرادی هستند که قائل به مرز جغرافیایی صرف هستند.

 

البته بخش بزرگی از هدف جنگ ایران و عراق و ادامه‌دارشدن این جنگ، حفظ همین مرز جغرافیایی بوده؛ چون جنگ بین دو کشور مسلمان بوده است.

 بله همین‌طور است. به‌هرحال من تلاش کردم دیدگاه‌های مختلف را بیاورم و درنهایت مخاطب به جمع‌بندی برسد. یکی از معیارهای وطن، مرز جغرافیایی است، اما سؤال این است آیا فقط همین است و پرسش مهم‌تر این است که وطن با همۀ تعاریفش چه جایگاهی در مقابل عشق دارد؟ آیا وطن مهم‌تر است یا عشق؟ دغدغۀ گیتی در همین مرز جغرافیایی مانده است و حاضر نیست این مرز را ترک کند. در این اثر فرصت داده شده همۀ دیدگاه‌ها مطرح شود.

 

 چرا مفاهیم مختلف «وطن» این‌قدر برای شما اهمیت داشت؟

 از زمانی که خواندن و نوشتن را آغاز کردم، به وطن و مفهوم وطن علاقه‌مند شدم و خواستم حد و مرز را بدانم. در مورد وطن، پرسش‌های زیادی در ذهنم به‌وجود می‌آمد. مثلاً این‌که چرا کسی که برای وطن شعر گفته حالا در خارج از ایران دفن است؟ چرا بر سر تبار شاعران و نویسندگان جنگ است و ملت‌ها به‌دنبال این بوده‌اند قله‌های ادبی و فرهنگی ما را مال خود کنند، درحالی‌که زمانی همه متعلق به یک‌جا بوده‌اند. برای این پرسش‌های ذهنی، پاسخ قطعی نداشتم و حس کردم این پرسش‌ها در ذهن بسیاری باشد. وظیفۀ ادبیات همین طرح پرسش‌ها و بیان دغدغه‌های جمعی است.

 

 وقایع این رمان چقدر حاصل تجارب زیستی شماست؟

رمان هیچ‌وقت نمی‌تواند خارج از تجارب زیستی نویسنده‌ها باشد، اما مسلماً همیشه عین چیزی که اتفاق می‌افتد، نقل نمی‌شود. تجربۀ مفهوم است که موقع نوشتن خیال به کمک می‌آید و آن را دراماتیزه می‌کند و در خدمت داستان قرار می‌دهد و یا شاید نویسنده، تجارب خردی داشته باشد و آن‌ها را به‌صورت دیگری در داستانش مطرح کند که همۀ این‌ها محصول خیال نویسنده است و واقعی نیست.

 

 پیش از نوشتن این رمان شما سال‌ها در زمینۀ تاریخ شفاهی جنگ فعالیت می‌کردید و آثار زیادی نوشته‌اید. تجاربی که در زمینۀ نوشتن در این حوزه داشتید، چقدر در نوشتن این داستان به شما کمک کرد؟

 آن‌چه به‌عنوان تاریخ شفاهی و خاطره از من منتشر شده، مستقل از این رمان بوده‌اند و هیچ‌کدام از آن‌ها به کارم نیامده است، اما حتماً کسب تجربه و شناختی که باتوجه به نوشتن آن‌ها از درک آدم‌ها و موقعیت‌های مختلف پیدا کرده‌ام در نوشتن این رمان به کمک من آمده است.

مسأله‌ای که در شخصیت‌پردازی این کتاب وجود دارد، خاکستری‌بودن آن‌ها و تلاش شما برای حفظ این شخصیت‌های خاکستری است. اتفاقی که کمتر در حوزۀ داستان‌های دفاع‌مقدس رخ می‌دهد به‌جز شخصیت پیرمرد و پیرزن داستان که اغراق‌آمیز به‌نظر می‌رسند. چه‌طور به سمت این نوع شخصیت‌پردازی رفتید؟

 اصل کلی داستان، خلق شخصیت خاکستری و موقعیت خاکستری است. آدم‌های داستان در سن‌وسال خاصی هستند که نظرها و عملکرد آن‌ها در حال تغییر است، اما پیرمرد و پیرزن داستان به سن مطلق‌گرایی رسیده‌اند و دیگر تغییر رویه برای آن‌ها آسان نیست، برای همین دیالوگ‌های تکراری از زبان این دو می‌شنویم و حاضر به پذیرش خیلی چیزها هم نیستند، اما هرچه شخصیت‌ها به سمت سیاه و سفید بروند، ضمن این‌که می‌خواستم با خلق این دو شخصیت، جذابیت‌های داستانی خاصی برای مخاطب ایجاد کنم و البته آدم‌های مطلق‌گرا در اطراف ما کم نیستند. هم‌چنین خواستم مفهوم عشق و وطن را در دونسل و دوزوج سهیل و گیتی و پیرمرد و پیرزن نشان دهم و به مقایسۀ دونسل و تغییر تعریف‌شان از این دومفهوم بپردازم.

 
 در مورد شخصیت «سهیل» پر چالش‌ترین شخصیت این کتاب صحبت کنید. شخصیتی که اگرچه در نگاه مخاطب منفور است، اما مابه‌ازای خارجی دارد و در میان مردم زندگی می‌کند.

 بله، بسیاری به من گفتند از این شخصیت به‌تدریج متنفر می‌شوند. آدم آرمان‌گرایی که در ابتدای کتاب به‌خاطر عقایدش جلای وطن می‌کند، اما می‌بینیم در ادامه به جایی می‌رسد که منافع و شرایط بهتر را بر هرچیزی ترجیح می‌دهد. مابه‌ازای شخصیت سهیل زیاد دیده می‌شود، هم در کسوت آدم معمولی و متأسفانه هم در کسوت مدیر و مسئول و البته این جملۀ معروف و مشهور از زبان آن‌ها شنیده می‌شود که «هرجا بتوانم خدمت کنم، آن‌جا هستم». جنسی از لیبرالیسم در نهاد این شخصیت‌ها وجود دارد که منفعت‌طلبی، اصل اساسی آن‌هاست و براساس این منفعت، عشق، وطن و هرچیزی تعریف می‌شود. این آدم‌ها دغدغۀ ذهنی من بودند و با همۀ انزجاری که از این نوع آدم‌ها داشتم، خواستم از آن‌ها بنویسم و البته خیلی تلاش کردم انزجارم را پنهان کنم. متأسفانه تفکر لیبرالیسم همۀ جهان را فرا می‌گیرد و نسل‌های بعد از ما را هم فراخواهد گرفت. آدم‌هایی که دائم درحال تغییر در جهت کسب منافع بیشتر هستند و حرف و عمل‌شان یکی نیست.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • دو راهی عشق و وطن | گفتگوی روزنامۀ قدس با «محمد خسروی‌راد»
  • دو راهی عشق و وطن | گفتگوی روزنامۀ قدس با «محمد خسروی‌راد»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.