«پس از بیست سال» روایتی داستانی از مذهب علیه مذهب | یادداشتی از صادق فرامرزی
16 شهریور 1398
14:46 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 2 رای
شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری مهر: دستِ تخیل را درون گیسوی تاریخی دینی بردن و جسم و روح آن تاریخ را سالم نگاه داشتن از سختکارهایی است که یک نویسنده میتواند شهامت انجامش را به جان بخرد. بر همین منطق و مقدمه رمان «پس از بیست سال» را میتوان از آثار موفق اخیر در زمینۀ ادبیات داستانی دانست. رمانی تاریخی که در بستر زمانی دوران خلافت معاویه و مبارزات ابوذر با وی آغاز میگردد و تا دورۀ جنگ صفین نیز ادامه مییابد و مرحلهبهمرحله بر مدار توصیف یک اسلامِ بهیغمارفته ایدهپردازی میکند. زمانیکه اثری رو به توصیف بازۀ تاریخی از دوران صدر اسلام میآورد، با چند مشکل ثابت مواجه میگردد که آشناییِ نسبی مخاطب با سرانجام وقایع، علم به حق و باطل بودن اشخاص و جریانات از جملۀ آنها میباشد. در چنین وضعیتی به کارگیری قوۀ تخیل برای خلق شخصیتهایی که در این میان روایتهای داستانی خلق کنند و به اصل آن دستبرد نزنند، سخت میشود؛ از همین جهت نیز در عمدۀ موارد چنین آثار رو به خلق اشخاصی به عنوان «شاهد» تاریخی، نه «عامل» در تاریخ میآورند. اما پس از بیست سال این شهامت را داشته که به خلق شخصیتهایی جدید، که نه تنها شاهدِ صرف نیستند که در میدان حوادث تعیینکنندگی نیز دارند، بپردازد.
پس از بیست سال، شرح روایی شخصیتی به نام «سلیم بن هشام» است که به عنوان آقازادهای مشهور و معتبر در جوار معاویه زیست میکند و کنجکاو «عدالتخواهی» ابوذر میگردد و همین نهیبها به روند اتفاقات جاری در داستان کمک میکند. نقش کلیدی ابوذر در چنین فضایی باعث میگردد تا عمدۀ حوادث آن برهه از دریچه استانداردهای این صحابی پیامبر به چشم آید و کمتر حادثهای باشد که حتی پس از مرگ ابوذر نیز به بازخوانی هشدارهای او نپردازد. همچنین روایت پس از بیست سال از شخصیت حضرت امیر (ع) نیز نه روایتی بر مبنای کرامات، که دامنۀ مخاطب شیعه را صرفاً جذب خود نماید، که روایتی شکل گرفته بر مبنای استانداردهای یک حاکم عادل بوده است که میتواند برای هر انسانی با هر اندیشه و مذهبی جذاب به نظر آید. ذات پرسشگر و مردد «سلیم بن هشام» خود باعث میشود تا معرفی حضرت در میان فضای غبارآلود ایام صفین صورت گیرد و همین امر کمک میکند تا روایتها و توصیفات آسمانی از امیرالمومنین (ع) جای خود را به شرحی زمینی از حاکمی دهد که دو عنصر عدالت و آگاهیبخشی به تصمیمات فردی او جهت میدهد.
اختصاراً میتوان پس از بیست سال را نسخهای داستانی شده از «مذهب علیه مذهب» مرحوم شریعتی دانست؛ آنچنانکه در جایجای این داستان نیز میتوان شاهد بود تلاش نویسنده بر تأکید آسیبپذیری مذهب از عالمان و حاکمان گمراه در زمانی بوده است که اسلام بزرگترین دشمن خارجی خود را نیز شکست داده است. ویژگی این تقابل درونمذهبی باعث میشود تا بهرغم تاریخی بودن بستر اتفاقات، تقابلها و تضادهای موجود در آن هنوز برای مخاطب، دارای مابهازای خارجی و ملموس باشد.
تضاد حقیقت و واقعیت اسلام مهمترین خط محتوایی اثر را شکل میدهد؛ بهگونهای که چالش اصلی میان حقیقت امر دینی در بستر واقعیت یک جامعۀ مسلمان است و دوگانه شخصیتهای حاضر در داستان همگی براساس این تضاد شکل میگیرد، از همین رو میتوان پس از بیست سال را رمانی تاریخی دانست که از ظرف زمانی خود نیز فراتر میرود و روحی از تاریخ بشریت را دربرمیگیرد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.