موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده‌پرترۀ «مجید قیصری»

آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی» | یادداشتی از پری رضوی

08 آبان 1398 14:12 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی» | یادداشتی از پری رضوی

شهرستان ادب: پرونده‌پرترۀ مجید قیصری را با یادداشتی از خانم پری رضوی به‌روز می‌کنیم. پری رضوی در این یادداشت به نقد و بررسی مجموعه‌داستان «جشن همگانی» اثر نویسندۀ خوب کشورمان، مجید قیصری، پرداخته است. 

مجموعه‌داستان «جشن همگانی» تألیف «مجید قیصری» از انتشارات افق دارای شانزده‌داستان کوتاه با موضوع‌های متفاوت و رویکردهای نو است که در صدوچهل‌ونه صفحه به چاپ رسیده است. کتاب یک حُسن اساسی دارد که لذت آن را برای خوانش خواننده یا حداقل برای من مضاعف می‌کند. برخی داستان‌ها واقعاً کوتاه و در یک نشست قابل خواندن هستند. از آن‌جایی که قبل از این هم با آثار ایشان آشنایی مختصری داشته‌‏ام، در یک کلام بگویم قیصری بدون جانب‌داری خاصی دغدغۀ اسطوره‏‌ها و متون دینی و تاریخ را دارد. هرچند که نداشتن ایدئولوژی خود نیز نوعی ایدئولوژی است، ولی قیصری بیشتر سعی می‌کند واقعه را نشان بدهد، نه این که تحمیل کند؛ چرا که حداقل در آثار قبلی‏‌اش نیز این حس را دریافت کرده‌‏ایم. او دغدغۀ اسطوره‌‏ها را دارد، به‌خاطر همین برخی از داستان‌هایش موازی با اسطوره‌‏ها و برخی همسان با متون دینی می‌‏شود.

برای خواندن برخی آثار قیصری باید یک‌سری اطلاعات جامع داشته باشیم، وگرنه فهم بعضی از داستان‌های ایشان غیرممکن است. او به‌خوبی می‌‏تواند متون کهن و یا اسطوره‌‏ها را با به‌روزرسانی به خورد خواننده بدهد. مراجعه به مرجع برای درک آثار ایشان از ملازمات است. نمونۀ بارز آن «سفرنامۀ عیلامی» هاست؛ کلمه‌‏ای که شنیدنش برای خیلی‏‌ها آشناست و صورتش ناآشناست. به همین دلیل خواننده شک می‌کند. لذا برای فهم بیشتر باید مراجعه کند به سفرنامه‏‌ها و معنای عیلامی، این‌جاست که در پی خواندن تاریخ عیلام و نحوۀ تبدیل‌شدن آن به ایلام، وقتی درک می‏‌کنی و قدم‌به‌قدم به آگاهی می‏‌رسی، به‌نوعی موجبات خشنودی تو فراهم می‌‏شود. افسانه یا روایت مرگ بهرام ‏گور یکی از اسطوره‌‏های شاخص ایرانی، پیش چشمت باز می‌‏شود. نویسنده چقدر خوب و ماهرانه توانسته آن داستان را با داستان امروزی همسان کند. البته سلایق فرق می‌کند، شاید دیدگاه برخی در این مورد متفاوت بوده و این شیوه را پسند نکند.

یکی از شاخصه‏های اصلی کتاب، وجود تنوع دیدگاه است. در داستان «آب مطلق، آب مضاف» قیصری از راوی غیرهمجنس استفاده می‌کند که از نظر منِ زن، راوی داستان زیاد موفق نبوده و نوع واگویه و نگاه، مردانه است ولی زمینۀ داستان جزء دغدغه‏‌های اجتماعی است که مطرح‌کردنش خالی از لطف نیست. نویسنده بدون جانب‌داری این مسئله را مطرح کرده و قضاوت را به عهدۀ خواننده گذاشته است.

اگر بخواهیم داستان‌های جشن همگانی را دسته‌‏بندی کنیم، یک‌سری مرتبط یا موازی با اسطوره‏‌ها و یک‌سری برگرفته از متون دینی و تعدادی مستقل و موضوع‌های روز است. برخی طعنه به آیین و رسومات و برخی شوخی با داستان‌های تاریخی است که حالت طنز گرفته است. به‌عنوان مثال داستان‌های «موسای دیگر» و «قلعۀ گلی» برگرفته از متون دینی ‏است. در «سحرباطل» و «سفرنامۀ عیلامی» یک طنز تاریخی و طعنه زدن به تاریخ و نشان‌دادن تکرار تاریخ است. «سنگ اقبال»، «هرشب یکی از این گله گم می‏‌شود» و «بلور» اعتقادات خاص به متافیزیک و موجودهای فرا انسانی است.

 «دختر رز» و «آهنگی برای کشتار» تقریباً در یک سبک و سیاق هستند. این دو داستان، تراژدی‏‌ترین داستان‌ها در این مجموعه به‌حساب می‌آیند. داستان آهنگی برای کشتار از دیدگاه بنده بسیار عمیق است. در عمق می‌‏گوید که هنر جاودانه است. هنرها همه به یک زبان حرف می‏‌زنند؛ تو اگر ساز مرا شکستی، من می‏‌توانم با واژه‌‏ها منظورم را برسانم. این داستان پایان بسیار مبهم و قوی دارد. خواننده را میخکوب می‌کند تا جایی که بی‌‏اراده تا چند ثانیه به چند کلمۀ آخر زل می‌‏زند.   

 و «جشن همگانی» که اسم مجموعه را از آن خود کرده است؛ داستانی روان‏شناسانه و لایه‌‏دار است که می‌‏خواهد بگوید برای معرفی یک انسان نمی‌‏توانیم با دیدن یک فیلم چند دقیقه‌‏ای او را بشناسیم. شروع داستان بسیار عالی و پایان آن به تبعیت از متن داستان ایهام دارد. زندگی همانند فیلم، پشت صحنه و روی صحنه دارد. هنرمندها تنهاترین موجودات هستند، هرچند که در جشن همگانی باشند. این داستان و چند داستان دیگر نیاز به خوانش چندم دارد.

 داستان «شیرین» به مشکلات در حین جنگ و بعد از جنگ اشاره می‌کند که می‌‏تواند عوارض آن دامن‏گیر اطرافیان شخص هم بشود.

«قلعۀ گلی» داستان بومی است. نویسنده با توصیف و فضاسازی‏‌های خوب توانسته برای خواننده‌‏ای که قلعه را ندیده است، به‌خوبی آن را ملموس کند. در این داستان برخلاف هابیل و قابیل که به‌ترتیب نماد خیر و شر هستند، هابیل زنده می‏‌ماند و قابیل کشته می‏‌شود. قیصری از این بازی‌‏های ظریف در آثارش زیاد دارد.

داستان «فرار» به موضوع مهاجرت و آسیب‌‏شناسی در مورد آن برمی‌گردد؛ تلنگرزدن به درون جامعه و دلایل پیش پا افتاده که باعث می‏‌شود به‌سادگی نوعی فرار از خود و خانه و کشور اتفاق بیفتد. کلید اصلی در همین جمله است؛ «کسی که به فکر مهاجرت است، چرا باید به فکر خرید از خانه‌‏ای باشد که وسایلش را به خاطر مهاجرت به حراج گذاشته است؟». نویسنده با نشان‌دادن قسمت کوچکی از جامعه در پارک، خیلی ریز و ظریف می‏‌گوید که همین نیش و کنایه‌‏های کوچک هم باعث می‌‏شود یک نفر از خودش و کشورش بکند و برود. بعضی اوقات نباید دنبال دلیل باشیم، اگر خوب به خودمان و اطراف‌مان نگاه کنیم، به‌سادگی می‏توانیم ریشۀ برخی آسیب‌‏ها را دریابیم.

همۀ داستان‌های مجموعه دارای عمق و لایه هستند. منتها برخی عمیق‌‏ترند و به خاطر قدرت کار، تعابیر متفاوتی طلب می‌‏کنند و علت این قوت کار را باید در تقدیم‌‏هایی که نویسنده به برخی از شخصیت‏‌های هنری‌ـ‌ادبی ازجمله فتح‌‏الله بی ‌نیاز و بهرام بیضایی نموده، دید که هردو از چهره‌‏های نمونه در ایران و حتی جهان هستند و این هم‌نشینی به‌نوعی در نگاه نویسنده مؤثر بوده است.

با زاویه‌دیدهایی که در این مجموعه‌داستان داریم، نه‌تای آن‌ها من راوی است. شاید بدین علت است که مشکل جامعه، مشکل نویسنده است. نویسنده با این زاویه‌دید، مشکلات اجتماعی را مطرح می‌کند. شاید هم با حل‌شدن در موضوع، جسارت من راوی‌شدن را پیدا کرده است. مشکل داستان‌ها اصولاً عمومی بوده و بیشتر با توصیف و فضاسازی و مطرح‌کردن مسئله اوج می‏‌گیرد. شخصیت‏‌پردازی در آخرین داستان بیشتر از همه نمود دارد.

طرح جلد کتاب به معنای مجموعه، مرتبط است و اشاره‌‏ای دارد به فرهنگ و رسوم رسمی کشور که در حال فراموشی است. درهایی که کوبه‌‏های مخصوص زن و مرد داشته‌‏اند و شاید حتی رنگ خاکستری جلد کتاب، حس فراموشی فرهنگ گذشته را به ببیننده القا می‌کند.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در «جشن همگانی» | یادداشتی از پری رضوی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.