موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
آذریزدی اهل زیستن در این دوره و زمانه نبود

«مهدی آذریزدی» به روایت هادی حکیمیان

27 اسفند 1391 18:57 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.5 با 2 رای
«مهدی آذریزدی» به روایت هادی حکیمیان
مهدی آذر یزدی را نخستین بار در تابستان1380در نارنجستان حوزۀ هنری یزد دیدم. بنا بود انجمنی پا بگیرد برای نویسندگان و مترجمان جوان استان و پیرمرد هم مهمان ویژۀ این جمع بود. آذریزدی همانگونه که خودش بارها گفت از جمع و هیاهوی روزمرۀ مردمان فراری بود. سال‌ها بود که گوشۀ عزلت گزیده بود و رندانه و با همان صفای کودکانۀ خود از پذیرفتن عناوین پرطمطراق استاد و پیشکسوت و چیزهایی از این دست شانه خالی می‌کرد. در سال‌های منتهی به زندگی داستان‌وارش چندین بار در یزد و یکبار هم در انجمن آثار و مفاخر در تهران برایش بزرگداشت گرفتند و پیرمرد هر بار موقع ایستادن پشت تریبون به گریه می‌افتاد و حتی یکبارش خودم شاهد بودم که خطاب به جمع گفت من در زندگی‌ام هیچگاه تشویق ندیدم و حلا هم دیگر برای این کارها دیر شده. آذریزدی سند مظلومیت ادبیات این خاک بود؛ مردی که در جوانی از سازمان یونسکو جایزه گرفته بود، برندۀ جایزۀ سلطنتی کتاب سال شده بود و همچنین چندین کتابش برگزیدۀ شورای کتاب کودک شده بود اما همچنان همان پاکی و صفای کودکانه‌اش را به جای همۀ القاب و عناوینی که دیگران نثارش می‌کردند به یدک می‌کشید. شنیده‌ام که آذریزدی در جوانی دلبستۀ دختری از اقوام خود شده بود؛ اما بعد از چند سال که از تهران به یزد می‌آید متوجه می‌شود که دختر را با اجبار و اکراه به مردی پیر شوهر داده‌اند و گویا زندگی آن‌ها نیز طولی نمی‌کشد. دختر مریض می‌شود و آذریزدی تنها می‌تواند یکبار دیگر او را قبل از مرگ و در بستر بیماری ملاقات کند و بعد هم روانۀ تهران می‌شود. سال‌ها می‌گذرد و در میانسالی آذر یکی از دوستانش کسی را برای ازدواج به او پیشنهاد می‌کند که آذر قبول می‌کند اما شب روزی که بایست به خواستگاری برود آن هم بعد سالها دوباره خواب همان عشق اولش را می‌بیند، با گریه از خواب بیدار می‌شود و تلفنی به دوستش خبر میدهد تا قرار خواستگاری را به هم بزند. آذریزدی روحیاتی داشت که چندان مناسب زیستن در این دوره و زمانه نبود آذر دروغ گفتن بلد نبود. خدایش به رحمت بیامرزد.
هادي حکيميان


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • «مهدی آذریزدی» به روایت هادی حکیمیان
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.