موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

محسن پزشکیان

از شش جزوه، تا شش دفتر
مقدمۀ عمادالدین شیخ­الحکمایی بر کتاب «شش دفتر»

از شش جزوه، تا شش دفتر

06 تیر 1392 | 12:36
شعرهای بومی محسن برای من نمونۀ کامل شعر است. این‌اشعار، هم تسلّط کامل او بر گویش، امثال و فرهنگ کازرونی را نشان می‌دهد و هم مضامین نو و تصویرهای بدیع شاعرانه دارد
سرسلامتی
شعری از محمدعلی شاکری یکتا، به یاد محسن پزشکیان و نازنینش

سرسلامتی

06 تیر 1392 | 12:33
و باغ، دسته گلی / که بر مزار شهیدان عشق می‎پژمرد / ز قله‎‎های سربی و سرد سحرگهان، دیدم / که اشک می‎آمد / به سرسلامتی باغ مرده دل من
نامي بر شيشه‌هاي سرد زمستان
مقدمۀ سیدعلی میرافضلی بر کتاب «شش دفتر»

نامي بر شيشه‌هاي سرد زمستان

06 تیر 1392 | 12:21
نارضایتی از وضعیت موجود و چشم‌انتظار آیندة مطلوب موعود بودن از مضامین اصلی شعرهای پزشکیان است، آنچنان كه در اشعار اغلب شاعران متعهد آن روزگار اين مولفه به چشم مي خورد.
کاش شعر او به پایان نمی‌رسید
یادداشت شفاهی دکتر محمدرضا ترکی دربارۀ محسن پزشکیان

کاش شعر او به پایان نمی‌رسید

06 تیر 1392 | 11:45
من در شعر مرحوم پزشکیان، سلامت روانی شعر قیصر امین‌پور را می‌بینم. حماسۀ شعر مرحوم نصرالله مردانی را می‌بینم. روح انقلابی و در‌ عین ‌حال پر از صمیمیت خاص سلمان هراتی را می‌بینم.
ياد باد آن روزگاران!
محسن پزشکيان به روايت دوست و هم‎کلاسي‎‎‌اش محمدعلی شاکری یکتا

ياد باد آن روزگاران!

06 تیر 1392 | 11:43
زمستان 52 براي همه، فضايي ابرآلود و تيره بود. اعدام گلسرخي و دانشيان در بهمن آن سال، سنگين و ناباورانه بود. استعاره گل سرخ کم کم در شعر آن روزگار به نمادي سياسي تبديل مي‎شد.
انتشار طرح‌هایی از محسن پزشکیان برای اولین‌بار
تصاوير نمايشگاه طرح‌هاي محسن پزشكيان را خانم مرضيه هاشمي، از هم‌كلاسي‌هاي آقاي محسن پزشكيان در پيش از انقلاب در اختيار ما قرار داد. از ايشان براي اين امانتداري سي و نه ساله و لطفي كه به ما داشته‌اند صميمانه سپاسگزاريم.
الهام مرگ
غزلی از مرحوم نصرالله مردانی، تقدیم به مرحوم محسن پزشکیان

الهام مرگ

04 تیر 1392 | 21:00

اي شاعر شهيد زمانه سلام تو / با گوش جان شنيد به خلوت امام تو / ما مرده‎ايم و زنده تويي در ديار عشق / پاينده تا هميشه به دوران کلام تو
ولی ما جدی بودیم
خاطره‌خوانی فرامرز طالبی از روزهای صحنه و نمایش محسن پزشکیان

ولی ما جدی بودیم

04 تیر 1392 | 20:54
هر وقت که به یاد تمرین‌های تئاتر در اداره فوق برنامه‌ی دانشگاه تهران می‌افتم، محسن پزشکیان را به یاد می‌آورم که روی زمین نشسته است و تکیه به دیوار داده است و دست راستش را کنار گوشش گذاشته است و فائز می‌خواند.
به مرگ بي‎زنهار سلام کردن
قلم‎مويه‎اي از محمد تمدن در سوگ محسن پزشکيان

به مرگ بي‎زنهار سلام کردن

04 تیر 1392 | 20:49
جوانمرگي نيست! به مرگ بي‎زنهار سلام کردن و سر شيرانه مردن داشتن و پيش از آن‎که روزگار و زمانه دو پا و دو چشمت را به آهو بسپارد در قابي جوان در ذهن ماندگار شدن. اين ‎جاودانگي روح است!
قانون لوبیا
خاطرۀ محمدعلی اینانلو از محسن پزشکیان

قانون لوبیا

04 تیر 1392 | 20:33

محمد شاکري رو به من نشسته بود و با دقت گوش مي‎داد، مي‎دانستيم که شاعر است، اما نمي‎دانستيم که شاعر چه جور چيزي است! زمزمه آرام ادامه داشت، دلنشين و ژرف، خارج از دنياي شلوغ ما:
صفحه 1 از 2ابتدا   قبلی   [1]  2  بعدی   انتها