ارتباط با ما
|
فارسی
|
العربية
|
English
|
Français
شعر
اتاق شاعر
داستان
اتاق نویسنده
نگارخانه
انتشارات
انتشارات
خرید اینترنتی (ادب بوک)
خانه
رادیو
موسیقی
درباره ما
پرونده ها
پرونده کتاب
من پناهنده نیستم
سایه های باغ ملی
گودال اسماعیلی
حوای سرگردان
کجا بودی الیاس
نعلین های آلبالویی
شاه کشی
خط مرزی
بی چشمداشت
شب های بی ستاره
لیلی آذر
بی کتابی
وقت معلوم
همه چیز مثل اول است
عطر عربی
دخیل هفتم
جشن باغ صدری
ویلای کاکایی ها
رمان رمق - مجید اسطیری
پرونده پرتره
پرونده علی اصغر عزتی پاک
هادی حکیمیان
مجید قیصری
حمیدرضا شاه آبادی
محمدحسین شهریار
قیصر امین پور
فردوسی
طاهره صفارزاده
سهراب سپهری
محمدرضا شفیعی کدکنی
نادر ابراهیمی
محسن پزشکیان
رضا امیرخانی
احمد عزیزی
زنده یاد امیر حسین فردی
Gabriel García Márquez
محمود دولت آبادی
حافظ
سیمین دانشور
محمد سرور رجایی
محمدرضا شرفی خبوشان
پرونده موضوعی
ده سالگی شهرستان ادب
شعر کرونایی
بررسی ادبیات در کتابهای درسی
ترانه خوانی
بهترین شعرها روز دختر
امام خمینی و ادبیات
ادبیات کودک و نوجوان
بهترین شعرها برای امام رضا
شعر عاشقانه
رمان معناگرا
ادبیات ضدآمریکایی
ادبیات و فوتبال
ادبیات عاشورایی
رمان فانتزی
ادبیات مقاومت
ادبیات انقلاب
شعر نیمایی
شعر فاطمی
بوطیقا
ادبیات جنگ و دفاع مقدس
پرونده مناسبتی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
شهید محسن فخری زاده
دیدار شاعران با رهبر انقلاب
برفیه
شعر پاییزی
عاشقان محمد
پرونده بهاریه
رمضانیه
سالنامه شهرستان ادب
شعر انتصار - میانمار
حماسه غواصان شهید، به روایت اهالی ادبیات
نامه هایی به آقای رییس جمهور
پرونده جشنواره خاتم
آیت الله جوادی آملی در دیدار با شاعران آیینی
از شعر کاری برمیآید که از نثر نمیآید
07 مهر 1392
14:58
|
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 2 رای
به گزارش خبرنگار «نسیم»، پنجشنبه هفته گذشته جمعی از شعرای آیینی مجمع شاعران اهلبیت(ع) در شهرستان دماوند با آیتالله جوادی آملی دیدار کردند. فرازهای مهمی از دیدگاههای آیت الله جوادی آملی در این دیدار به این شرح است:
- شعرای عزیز ما بدانند که مسئولیت آنها باز کردن گره انگیزه است. از آنها این کار برمیآید. از شعر کاری برمیآید که از نثر نمیآید. از آهنگ خوبی که یک مداح دارد کاری برمی آید که از دیگری برنمیآید. همین یا حسین و یا عباس را ما در کتب مقاتل میخوانیم، گاهی هم ممکن است چشممان تر شود اما وقتی که جناب آقای انسانی میخواند، آدم نمیتواند خودش را کنترل کند. پس آنچه انگیزه را میشوراند چیز دیگری است. تنها علم نیست، علم کار اندیشه را تامین میکند. این مقدمهای بود برای این که عزیزان ما که به لطف الهی در این وادی گام نهادند خدا را شاکر باشند، که بازکردن گره انگیزه برعهده آنهاست.
- بعضی افراد بخش انگیزهشان خیلی قوی است اما اندیشهشان ضعیف است. باید بوسیله شعر انگیزه اینها را تقویت کرد. هرچیزی که فقط میگریاند را نگوییم. هرچیزی که حق است و میگریاند را بگوییم. عاطفی سخن نگوییم، معقول مقبول سخن بگوییم. ممکن است انسان بگریاند، اما گریه بدون ادراک، آن ثمر را ندارد. انگیزه بی اندیشه مثل مقدس بی درک است. هرچه به مقدس بی درک بگویی باور میکند، هرچه به او بگویی انجام میدهد، اما نمیداند که صحیح است یا نه. او مثل نابینایی است که میتواند بدود اما نمیداند که کدام طرف برود.
- بعضی نه عقل نظر دارند که اهل اندیشه باشند، نه عقل عمل دارند که اهل انگیزه باشند. نه جزم عالمانه دارند و نه عزم مومنانه. بنابراین همانطور که اولا در بیرون، یک بخش علمی داریم و یک بخش عملی و ثانیا چهار گروه زیر مجموعه آن هستند. در درون ما هم یک سلسله نیروهایی داریم که مسئول اندیشهاند و یک سلسله نیروهایی که مسئول انگیزهاند که به چهار گروه تقسیم میشوند. عالم عادل داریم، عالم بی عمل داریم، مقدس بی درک داریم و جاهل متهتک که از هر دو جهت محروم است هم داریم.
- حالا اصل بحث این است که شعرای عزیز هم شعر خوب بگویند هم خوب شعر بگویند. هم بخش اندیشه را تامین کنند، هم بخش انگیزه را. از چیزی که عاطفی محض است ولی برهانی نیست پرهیز کنند. چیزی که سند دارد را به صورت نظم دربیاوند و اثر ببخشند. اگر شعر هم معقول بود و هم مقبول، هم اندیشه جامعه و هم انگیزه آن را تامین میکند. هم عقلا و دانشمندان را میگریاند، هم طبقه دیگر را مینالاند و اثر دارد.
- گذشته از ثواب و هزاران برکتی برای جریان سیدالشهدا سلاماللهعلیه در دنیا و آخرت است، ما باید بدانیم که به این جریان بدهکاریم. گفتهاند اسلام نبوی الحدوث است و حسینی البقاء. درست هم هست. اما انقلاب ما به برکت خود خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام، بدون تعارف هم حسینی الحدوث است هم حسینی البقاء. آنهایی که کاملا انقلاب را درک کردهاند میدانند، وقتی بختیار بحث حمایت از قانون اساسی را مطرح کرد، یک راهپیمایی چهارصد هزار نفره از ساواکیها و ارتشیها ترتیب داده شد که از خیابان انقلاب میگذشتند و چشم پر کن بود. خیال میکردند که این میتواند علیه انقلاب کارساز باشد. اما ما در برابر این راهپیمایی چهار تا راهپیمایی حسینی داشتیم که کار را یکسره کرد. تاسوعا، عاشورا، اربعین و 28 صفر. راهپیماییهایی که میلیونی بود. ما به جز این چهار تا راهپیمایی، تظاهرات میلیونی نداشتیم. میبینید که همه این 4 روز هم برای امام حسین است. پس این انقلاب حسینی الحدوث است.
- بعلاوه حسینی البقاء هم هست. برای این که همه ما دیدیم، پنجاه تا پرچم که روی دوش عزیزان ما بود همه اش یا زهرا و یا حسین سلاماللهعلیهما بود، یک عدد پرچم سه رنگ هم نبود. درست است که ایران پرچم دارد و مرز پر گهر است، ما برای حفظ این وطن تا مرز شهادت هم میرویم، اما دین به ما گفته که این کار را بکن. با این حال اینطور نیست که این پرچم سه رنگ کشور را حفظ کرده باشد. اینها که دیگر تاریخ نیست، همه ما با چشم خودمان دیدهایم. نظام و کشور ما بدهکارند. مرثیهای که در جبههها بود یا حسین یا حسین و کربلا کربلا بود، مرز پر گهر نبود. این مرز پر گهر در جنگ جهانی اول نتوانست کار بکند و ما شکست خوردیم. در جنگ جهانی دوم هم نتوانست کار بکند، هرچه گفتند گفتیم چشم، گفتند هفده شهر بدهید، گفتیم چشم، گفتند برده باشید، گفتیم چشم. این مرز پر گهر بود دیگر.
- شصت سال قبل بنده بیست ساله بودم و در مدرسه مروی تهران درس حوزه میخواندم. مرحوم آقای کاشانی رهبری نهضت ملی را برعهده داشت و غالبا طلبهها به احترام ایشان در میتینگها شرکت میکردند. در جریان ملی شدن صنعت نفت، وقتی که مصدق نفت را ملی کرد و انگلیسیها را بیرون کرد، شعار رسمی مردم تهران «مرگ بر شاه» بود. در خیابان مولوی میدانی هست به نام قیام که قبلا میدان شاه بود. 9:30 صبح روز 28 مرداد 32، یک دست فروش یک جعبه گلابی آنجا میفروخت و داد میزد که «آی، شاه میوه دارم». ریختند و بساطش را به هم زدند که چرا میگویی شاه. ساعت 10 شد، کودتا شد و مصدق و باندش به زندان افتاند و زاهدی دولت تشکیل داد. بعدازظهر همان روز در همان تهران گفتند جاوید شاه! ما کودتای ننگین 28 مرداد را دیدیم. شاه برگشت، نفت را دادند به انگلیس و گاز را دادند به شوروی و ما شدیم برده. این ها همان مرز پر گهر بود دیگر. اما وقتی که امام، مرجعیت، روحانیت، حسینیه و مسجد قیام کرد، شانزده شهریور گفتیم مرگ بر شاه، هفده شهریور در میدان شهدا آن همه شهید دادیم و گفتیم مرگ بر شاه، هجده شهریور هم گفتیم مرگ بر شاه. گفتیم تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد و این طور شد. پس این نهضت حسینی الحدوث است و حسینی و البقاء و این باید حفظ شود. این جایزه را خاندان عصمت و طهارت به ابی عبدالله سلاماللهعلیه دادند.
آیت الله جوادی آملی
تصاویر پیوست
امتیاز دهید:
1
2
3
4
5
نظرات
Website
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز
کد امنیتی را وارد نمایید:
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
10 خبر از جذابترین خبرهای کتاب و ادبیات در سال 1397
یکشنبه, 04 فروردین,1398
در اخبار نبشتهاست... | شماره چهاردهم
شنبه, 08 دی,1397
سخنرانی آیت الله جوادی آملی درباره فردوسی و اهمیت حماسه در شعر عصر انقلاب اسلامی
ﺳﻪشنبه, 04 دی,1397
امروز علی حاکم است | هرکس از ولایت دور شود حذف میشود
دوشنبه, 19 بهمن,1394
یادداشت تازۀ آیتالله جوادی آملی دربارۀ جهاد و مبارزه در راه خدا
شنبه, 19 دی,1394
مطلبی در این بخش وجود ندارد
مطلبی در این بخش وجود ندارد
فراخوان دوره یازدهم آفتابگردان ها
برای سپهبد قاسم سلیمانی
پرونده برفیه
پرونده شعر عاشقانه
پرونده رمان فانتزی