موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
اشعاری فاطمی از بشری صاحبی

شأن نزول آیه‌های قرآن! شعر، تو رو چطور روایت کنه!؟

06 فروردین 1394 23:02 | 2 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.78 با 9 رای
شأن نزول آیه‌های قرآن! شعر، تو رو چطور روایت کنه!؟

شهرستان ادب: بشری صاحبی  از شاعران دوره‌ی تکمیلی آفتابگردان‌هاست. او اهل تهران است و اعضای انجمن صبح، همواره اشعار زیبایی از او در خاطر دارند. اشعار فاطمی ایشان را به پرونده‌ی فاطمیه پیوند می‌دهیم و برای ایشان آرزوی ادامه‌ی توفیقاتشان را داریم.


یک 

با این که فروردین شده، دنیا معطر نیست
آن شور و شوق سال‌های قبل، دیگر نیست

قرآن ناطق، بی‌کس و بی‌هم‌زبان مانده
هم‌صحبتش چاه است از وقتی که کوثر نیست

هر ضربه‌ی در، می‌کَنَد از جا دل او را
آهسته می‌گوید ولی «تقصیر این در نیست»

با آه می‌گوید : «بمان با من، بهارِ من
دست از دعا بردار که رفتن مقدر نیست»

طوفان چه کرده که به فکر کوچ افتادی؟
این روزها که موسم کوچ کبوتر نیست

هربار می‌پرسم که حالت بهتر است آیا؟
می‌خندی، اما خوب می‌دانم که بهتر نیست

دنیای من با رفتن تو رو به پایان است
بی تو که گفته روزهایم روز محشر نیست!؟

بعد از تو پنهان می‌کنم بغض گلویم را
بعد از تو خندیدن برای من میسر نیست

دیگر نمی‌بیند بهاری را به خود، دنیا
وقتی گل لبخند بر لب‌های حیدر نیست

آغاز پاییز است این نوروز، بی مادر
امسال، مادر نیست، مادر نیست، مادر نیست


دو

دلم می‌خواد ماهو تماشا کنم
تو این شب تاریک بی‌ستاره
اسمتو آوردم و ناخودآگاه
چشمای آسمون داره می‌باره

خدا با آفرینش تو بانو
خواسته به آدما محبت کنه
شأن نزول آیه‌های قرآن!
شعر، تو رو چطور روایت کنه!؟

دلخوشی پیامبره که هر روز
بشینه و تو رو تماشا کنه
جذبه‌‌ی عشق پدری می‌تونه
یه دخترو ام ابیها کنه

بین تموم آدمای دنیا
فقط کنار توئه جای علی
با عطر خنده‌های شیرین تو
بهار میشه زمستونای علی

خنده‌ی تو بهشتو آفریده
میره تا آغوش خدا راه تو
نفرین تو جهنمو می‌سازه
بهارو پاییز می‌کنه آهِ تو

اشکای تو یه شعر عاشقونه س
اشکای تو واسه علی مرهمه
عشق تو دریاست و ترانه کوزه
ترانه واسه از تو گفتن کمه

هوامو از بس که همیشه داشتی
منو به مهربونیت عادت دادی
باعث افتخارمه که حالا
چادرتو بهم امانت دادی

یه روز میاد که زائر تو میشم
این آرزو اگرچه مثل خوابه
دارم دعای فرجو می‌خونم
میگن تو بارون، دعا مستجابه


سه

تنها علی ساقی‎ست وقتی کوثری تو
شأن نزول هل أتایی، اطهری تو

ام ابیها هستی و بنت الهدایی
هم دختر و هم مادرِ پیغمبری تو

یک شهر طوفان در مصاف شاخه‌ای یاس
انگار حتی از علی تنهاتری تو

بغض حسن، اشک حسین و آه زینب؛
وقتی که می‌بینند بین بستری تو

ما را دعا کردی و رفتی فاطمه جان
آخر برای شیعیانت مادری تو

ای کاش پیدا بود مادرجان مزارت
هرچند گه‌گاهی مرا قم می‌بری تو


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • شأن نزول آیه‌های قرآن! شعر، تو رو چطور روایت کنه!؟
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: