جلسه هفتگی نقد شعر حلقه «آفتابگردانها»
27 خرداد 1395
17:02 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب :با اجرای محمدرضا طهماسبی، شاعر، روز چهارشنبه 12 خرداد 1395 در محل این موسسه فرهنگی هنری برگزار شد. در ابتدای این محفل ادبی که با حضور شاعران حرفهای و نوآموزان ادبیات برگزار شد، توحیدیه ای از مهدی اخوان ثالث قرائت شد که با این بیت آغاز میشود: «آن که راه دل ما سوی تو بگشود تویی/و آن که بر وی دلم از غیر وی آسود تویی».
طهماسبی در ابتدای این جلسه با اشاره به برخی تجربیات قدیمی در ادبیات کلاسیک فارسی، شاعران جوان را تشویق کرد که زیاد بسرایند و در عین حال از حذف کردن نترسند: «شاعران جوان نباید به سرودن هفته ای یک رباعی اکتفا کنند. این کافی نیست. آنها نباید از حرف زدن و نقد دیگران بترسند. بلکه باید مضمون پردازی کنند و حرف خود را بزنند تا عیار آنها مشخص شود.» او همچنین درباره اجرای شعر و تفاوت آن با متون ساده توضیحاتی داد.
در ادامه، امیر مرادی، شاعر، کتاب مرصاد العباد، نوشته نجمالدین رازی را معرفی کرد. به گفته امیری، «مولف این اثر، تقریبا در دوره مولانا زندگی میکرد، در 573 زاده شد و در 654 درگذشت. زیست او تقریبا در دوره مولانا بوده است. او از آوارگان حمله مغول نیز بوده است. او از اوضاع ری و حاکم وقت نیز ناراضی بوده است. به همین خاطر از شهری به شهر دیگر میرفت. تا اینکه به بغداد رسید و در همانجا درگذشت.» وی ادامه داد: «مرصادالعباد دو بخش دارد: یک مرحله شرح روح و مراحل آن است که ثقیل است. بخش دیگر، حکایت وار است و در این بخش از نظر ادبی در اوج است. فروزانفر درباره همین بخشها میگوید که وقتی آنها را میخوانم سرمست میشوم.» او سپس بخشهایی از آن که را مربوط به خلقت انسان بود برای حضار خواند.
سپس شعرخوانی و نقد کارگاهی ادامه یافت و یکی از شاعران جوان غزلی کم و بیش طولانی خواند که با این بیت آغاز میشد: «قفس را دوست دارم مثنویهای رها را هم/قفس را میسرایم نغمههای آشنا را هم». آقای نورزائی شعری به شیوه قدما خواند که درباره گذر عمر بود: «چو عمر از سی گذشت و یا که از بیست/نمیشاید مثال غافلان زیست.» او همچنین درباره برخی الفاظ موجود در ادبیات کلاسیک فارسی از جمله «راوی» و «ترانه» توضیحاتی داد. وی همچنین یکی از نوشتههای شاعرانه خود را برای حضار خواند.
محمدمهدی سیار، شاعر، نیز یک شعر نیمایی در حال و هوای ماه رمضان خواند که به قرآن تقدیم کرده بود: « نه سواد عربی.../نه صناعات و فنون ادبی.../آیههایش باری / نه "مفسر"، که "مسافر" میخواست / درک این نامه دیرینه فقط / اندکی درد معاصر میخواست...». او در ادامه غزلی خواند که با این بیت آغاز میشد: «از میلههای مترو آویزان، در زیر و روی خاک، سرگردان/ مثل زمین همواره آواره، مثل همین افلاک، سرگردان».
حمید درویشی، که بیشتر در سرودن ترانه طبع آزمایی میکند نیز شعری درباره پا به سن گذاشتن خواند: موسفید، ابرو سفید، ریش سفید/تو که زنجیری به اون گذشتهها/بگو از روزای خوب زندگی/بگو از قشنگترین نوشتهها». شرکت کنندگان درباره تفاوت ترانه و شعر صحبت کردند و بر این نکته تأکید کردند که تنها با همراهی صدای خواننده است که میتوان به یک سروده اطلاق ترانه کرد. همچنین بهمن بنیهاشمی، شاعر، در این باره گفت: «شعر به عنوان یک هنر جدا از موسیقی تا قرن ششم میلادی معنا نداشت. تنها اعراب آن را به عنوان هنری مجزا میپذیرفتند و مثلا در دربار ساسانی شعر هنری همراه با موسیقی بود.»
بهروز آورزمان سروده خود را در ادامه خواند که با این بیت آغاز میشد: «نشسته بخت سیاهم بر آب، چشم ترم من/چو باد بی وطنم تا همیشه در به درم من». سیار با اشاره به وزن شعر و نیز تکرار «من» در پایان هر بیت گفت: «این دو نکته به شعر شما تفاخری میدهد، نیز طنین کهنی در این سروده دیده میشود. این تفاخر با مضمون شعر که نوعی شکسته دلی در آن هست جور درنمی آید. بهتر بود وزنی صمیمانه انتخاب میشد.»
در ادامه، یکی دیگر از شاعران حاضر در جلسه شعری خواند که به «شهدای تاریخ» تقدیم کرده بود و مورد تحسین اعضا قرار گرفت. آن شعر با این بیت آغاز میشد: «در پهنه آسمان هدف گم شد/انگشت من و اشارهها ماندند/مقصود از استعارهها رفتند/اما خود استعارهها ماندند».
مجتبی رمضانی، شاعر دیگری بود که اشعاری با مضمون عاشقانه خواند که از جمله با این ابیات آغاز میشد: « ترسم که نباشی و شبی در بزند / ناخوانده بیاید و به من سر بزند /کاری بکن ای عشق بیا و نگذار... /تنهایی من به سیم آخر بزند».
در این سلسله جلسات که به صورت کارگاهی در محل این موسسه فرهنگی هنری برگزار میشود، جوانان و نوآموزان شعر در کنار شاعران حرفهای با خوانش اشعار خود از نقدهای آنان بهره مند میشوند. جلسه بعدی هفته آینده برگزار خواهد شد. شرکت برای عموم علاقمندان در این جلسه آزاد است.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.