موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

کتابی که باید نذر فرهنگی شود | یادداشت سیدعلیرضا شفیعی بر «سفرنامه با صاد»

28 مهر 1397 14:26 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
کتابی که باید نذر فرهنگی شود | یادداشت سیدعلیرضا شفیعی بر «سفرنامه با صاد»

شهرستان ادب:‌ «سفرنامه با صاد» از جمله کتاب‌های شهرستان ادب است که به موضوع شعر آیینی پرداخته است. این مجموعه اما، به ایام اربعین اباعبدالله و راهپیمایی بزرگ این واقعه اختصاص پیدا کرده است. یادداشت سیدعلیرضا شفیعی بر این کتاب را با هم می‌خوانیم:

۱- «سفرنامه با صاد» کتابی است از آقای سیدمهدی موسوی که مشتمل است بر ۴۰ شعر نیمایی با موضوع سفر اربعین. نشر شهرستان ادب، بهار امسال آن را روانه‌ی بازار کتاب کرده است. این کتاب را باید اثری از جنس کتاب «گنجشک و جبرییل» اثر مرحوم سیدحسن حسینی دانست که آزادبودن قالب و وحدت موضوع آیینی آن شاهدِ صوری و قالبی این مدعاست.

۲- نگاه جامعی که موسوی به مسئله‌ی زیارت اربعین داشته است، سهم عمده‌ای در جذابیت این کتاب دارد. سفرنامه با صاد تلفیقی از مصیبت، حماسه و عرفان عاشورا، سوزوگداز و عشق جاری در پیاده‌روی اربعین، نگاه اجتماعی و انتقادی به جهان پیرامون و پرداختن به مسائل امت اسلام (خانواده‌های شهدای راه حق، جانباران، برائت از آل سعود و...) و رابطه‌ی سفر اربعین با این همه است.

نه گرایش‌های اجتماعی او را از حکایت حال و هوای معنوی و روایت سلوک فردی‌اش بازداشته و نه فردگرایی مانع پرداختن او به تحولات جامعه و تأثیرگذاری جهانی راهپیمایی میلیونی اربعین شده است.

۳- آنچه بر اهمیت و ارزش سفرنامه باصاد می‌افزاید، این است که آن نگاه جامع و چندبُعدی، با توصیفات دقیق و ریزبینانه‌ی شاعر همراه شده است. شاعر ذره‌بین به دست گرفته و از ترسیم هیچ تصویری -ولو جزیی- در سفر اربعین نگذشته است.

چه 

آسمان‌تر بودن مسیر پیاده‌روی از مسیر ماشین‌رو 

چه 

 انعکاس آسمان نیلگون / روی شیشه‌های استکان چای

 و چه 

مشت مال گرده‌ها/ شستشوی پای د‌ل‌سپرده‌ها

۴- کتاب «سفرنامه با صاد» قابلیت این را دارد که «نذرفرهنگی» شود و توسط مساجد و هیئات و تشکل‌های دینی ترویج شود؛ تا هم مسافران زیارت اربعین را با جلوه‌های گوناگون این سفر آشنا کند و نگاهشان را عمق دهد و هم جامانده‌ها از سفر اربعین را با توصیفات دقیقش به آن حال وهوا ببرد.

۵- این یادداشت کوتاه را با خوانش هفتمین شعر این کتاب به پایان می‌بریم:

دشت

گام‌های جابر و عطیه را

یک هزار و چارصد بهار

در بغل گرفته است

خاک ، زیرپوستش 

ردّپای این دو را هنوز  

مثل خون تازه حفظ کرده است 

اولین مسافران اربعین هنوز هم 

در کنار ما پیاده سیر می‌کنند 

از عطیه در خیال خود سؤال می‌کنم:

«جابرِ هزار و چاصد بهار پیش

مدفن غریب و بی‌نشان دوست را 

بی فروغ دیده‌اش چگونه یافت؟ 

با کدام سوی چشم 

بی‌امان به سوی کربلا شتافت؟» 

پاسخ عطیه یک کلام بود:

«بوی تربت حسین!»



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • کتابی که باید نذر فرهنگی شود | یادداشت سیدعلیرضا شفیعی بر «سفرنامه با صاد»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.