موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

جوهر سرخ

بگو به مردم کنعان ... به شهدای دانش دیگر صلاح نیست پریشان بایستند مردان شهر تشنه ی باران بایستند مردان شهر آمده اند از بهار خون تا روز های مرگ زمستان بایستند همدوش با سه رنگ ، سپیدند و سبز و سرخ پای شکوه پرچم ایران بایستند از نقش...

همان ساعت که سر می‎زد سپیده به خاک افتاد آن سیب رسیده همه تن خون و پیراهن تر از خون میان آن‎همه تکذیب و تأیید برای ادعاهایش نمی‎دید دلیلی واضح و روشن‎تر از خون

شعری از حديث كلانتر هرمزى

05 شهریور 1391 | 19:22
تطهیر خواهم کرد .. در میان رج به رج ، آسفالت به خون آمیخته ، ریشه خواهم دواند ! - به فراخی ِ تقدس ِ سپر ِ سینه ات در تمسخر ِ عبثیّت ِ خنجریان ِ از پشت در کمین .. - و کمر، - به ارتفاع بغض های نشتر نخورده به سمت روشنای نامت -...

شعری از صفیه کوهی

05 شهریور 1391 | 19:21
همیشه حرکت ازشانه های شما غیرت را با تب چند درجه بالاتر از زندگی به این خاک بخشیده این را همه فهمید ه اند که آستین جنایت را از رکود استخوان ها یشان بالا می برند تا در مغز بامهای شما عشق را نشانه بگیرند سقوط در گسل است دریغ که نمی دانند ...

ترانه ای از عزیز عباسی

05 شهریور 1391 | 19:20
با رنگ خونـــشون بازم دوباره روسفــــید میشن بازم مردای این کشور با فکراشون شهید میشن ما از ایـــــــــن اتفاقای بد و تیره زیاد دیدیــــم دلامون خون شده اما ... یه لحظه هم نترسیــدیم شبیه شهریاری ها هزارتا بی گـــنا رفتن تــــوی تاریکــ...

شعری از بهرام مژدهی-رشت

05 شهریور 1391 | 19:18
همین که آمدند انقلاب را جشن بگیرند جنگ را لای قنداق هی مان پیچیدند همین که هشت سال فتح المبین کردند آمدند از بین رنگ ها رنگی را انتخاب کردند و سر از میدان های انقلاب و آزادی در آوردند همین مان مانده بود سی سال داشته هایمان را با نداشته...
بسم الله الرحمن الرحيم تقديم به شهيد مصطفي احمدي روشن 1- در سرش انفجار توطئه بود سايه... در رفت و آمدي تاريك شب: پر از سردي زمستان...نه.... شب فراسوي ممتدي تاريك پيش از آن كه طلوع خنده كند و زمان صبح را پرنده كند سايه ... آمد... سي...

غزلی از حمیدرضا نظری-طبس

05 شهریور 1391 | 19:14
تردید را رد کن قدم بردار راه عاشقان باز است دنیابه بن بست زمین خورده است اما آسمان باز است انسان زبان بسته است هرگز آه مردیم و دهان بستیم وقتی در آن سو یک دهان درخدمت زخم زبان باز است اما به عشق زر دهان عده ای بسته است وقتی آه در...
( غریو شهامت ) تقدیم به شهید راه دانایی و فن آوری میهن اسلامیمان شهید مصطفی احمدی روشن ایـران زمیـن کـه آیـنـه ی استقـامت است هـر جـای آن بلنـد ، غـریـو شهامت است چشم حسود کـور ، کـه دانش دریـن دیـار معجونی از سیاست و عشق و...
ترانه ای تقدیم به شهدای دانش دی ماه سردی نیست دی ماه سردی نیست اما تو رفتی که با خورشید برگردی توو روضه های اربعین رفتی با هفت سین عید برگردی بغض اومده اما نمی ریزه اشکی تو چشم مردای این شهر از کوچه های خیس بالا شهر تا کوچه های سرخ پای...
صفحه 3 از 9ابتدا   قبلی   1  2  [3]  4  5  6  7  8  9  بعدی   انتها