موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
مطالب موجود برای 'شعر برای امام کاظم'
خورشید | شعری از احمد حیدری

شهرستان ادب: ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امام کاظم علیه‌السلام، شما را به خواندن شعری از «احمد حیدری» _ اعضاء دوره چهارم آفتابگردان‌ها_ در سوگ این حضرت دعوت می‌کنیم: زمین دست توسل زد به پایش آسمان حتی ستاره در ستاره پیرو اش شد ...
سجن غم | شعری از کاظم رستمی
به مناسبت شهادت امام کاظم علیه‌السلام

سجن غم | شعری از کاظم رستمی

29 اسفند 1398 | 18:55

شهرستان ادب: ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام شعری از «کاظم رستمی» در رثای ایشان می‌خوانیم: گذشته از کتیبه‌ها قصۀ داغ دیده‌ها قصۀ ساق و سلسله کشیده تا قصیده‌ها از تب ظهر و صیحه‌ها، آتش و ن...
آفتاب حُسن | شعری از سیدرضا مؤید
به مناسبت میلاد امام موسی کاظم علیه‌السلام

آفتاب حُسن | شعری از سیدرضا مؤید

31 مرداد 1398 | 12:46

شهرستان ادب: ضمن تبریک به مناسبت ولادت امام موسی کاظم علیه‌السلام شعری می‌خوانیم از استاد «سیدرضا مؤید» در مدح این امام همام: ای آفتاب حُسن به زیبائی‌ات سلام وی آسمان فضل به دانائی‌ات سلام در صبر شاخصی به شکیبائی‌ات سلام تنها تو کاظمی...
صاحب سرّ ولایت | شعری از اهلی شیرازی
به مناسبت میلاد امام موسی کاظم علیه‌السلام

صاحب سرّ ولایت | شعری از اهلی شیرازی

10 شهریور 1397 | 12:33

شهرستان ادب: ضمن تبریک به مناسبت ولادت امام موسی کاظم علیه‌السلام شعری می‌خوانیم از اهلی شیرازی در مدح این امام همام : صبح انوار هدایت موسى كاظم بوَد صاحب سرّ ولایت، موسى كاظم بود آن گلستان ولایت كز نسیم او دمید گلبنى در هر ولایت، موسى كاظم بود...
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
شعری از سیده فرشته حسینی در رثای امام موسی کاظم علیه السلام به مناسبت شهادت ایشان

جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی

21 فروردین 1397 | 16:54

شهرستان ادب: ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام شعری از سیده فرشته حسینی در رثای ایشان می خوانیم : جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی تمامِ مردمِ ایران سرِ خو...
آه ای خورشیدِ پنهان در ضریحِ کاظمین
غزلی از فاطمه سلیمان‎پور

آه ای خورشیدِ پنهان در ضریحِ کاظمین

04 خرداد 1393 | 18:54

خواستم چیزی بگویم از کبوتر در قفس | یادِ زندانِ تو افتادم، بُرید از من نفس | از همان روزی که کامت را نشد شیرین کنند- | سخت می‎سوزد گلویِ نخل‎ها از این هوس