موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
مطالب موجود برای 'رهی معیری'
در پناه موسیقی l نگاهی گذرا به کارنامۀ رهی معیّری
یادداشتی از علی جوان‌نژاد

در پناه موسیقی l نگاهی گذرا به کارنامۀ رهی معیّری

24 آبان 1401 | 10:00

شهرستان ادب: رهی معیّری شاعر و تصنیف‌سرایی که علی‌رغم کم‌کاری، برای اهالی ادبیات، نامی آشنا محسوب می‌شود و توانسته در بدنۀ اجتماع، رسوخ پیدا کند. به مناسبت سالروز درگذشت این شاعر خوش‌قریحه، علی جوان‌نژاد، جهان شعری او را از منظری متفاوت به تماشا نشست...
سیری کوتاه بر ترانۀ ایران؛ از تصنیف‌های عارف قزوینی تا سروده‌های پس از انقلاب
یادداشتی از نیلوفر بختیاری در پروندۀ تخصصی «ترانه‌خوانی»

سیری کوتاه بر ترانۀ ایران؛ از تصنیف‌های عارف قزوینی تا سروده‌های پس از انقلاب

07 اردیبهشت 1398 | 16:22

شهرستان ادب: بی‌شک خاموشی، شرط اول شنیدن و نیک شنیدنِ زمزمه‌های درون، مقدمۀ به سخن درآمدن است و سخن اگر به معنای حقیقی، تر و تازه و ترانه باشد، حتماً از درونی عاشق سرچشمه گرفته است. در پروندۀ ترانه برآنیم تا جلوه‌های ترانه و ترانگی را در آثار ترانه‌س...
شعر عاشقانه از رهی معیری

چون صبح نودمیده صفا گستر است اشک روشنتر از ستاره روشنگر است اشک گوهر اگر ز قطره باران شود پدید با آفتاب و ماه ز یک گوهر است اشک با اشک هم اثر نتوان خواند ناله را غم پرور است ناله و جان پرور است اشک بارد ازو لطافت و تابد ازو فروغ چون گوی سینه ب...
۴۰شعر از بهترین شعرها برای امام رضا (ع)
سلام شاعران به ماه خراسان در پرونده شعر رضوی

۴۰شعر از بهترین شعرها برای امام رضا (ع)

15 آبان 1397 | 22:40

شهرستان ادب: نخستین مطلب پرونده تخصصی شعر رضوی را اختصاص می‌دهیم به انتشار چهل شعر از بهترین شعرها برای حضرت امام رضا (علیه السلام). این شعرها پیش از این به صورت جداگانه در این سایت شهرستان ادب منتشر شده‌اند. در این مطلب تصمیم گرفتیم برای آسان‌تر شدن...
عاشقانه‌ای دیگر از رهی معیری

آن که سودازدهٔ چشم تو بوده‌ست منم و آن که از هر مژه صد چشمه گشوده‌ست منم آن ز ره ماندهٔ سرگشته که ناسازی بخت ره به سر منزل وصلش ننموده‌ست منم آن که پیش لب شیرین تو ای چشمهٔ نوش آفرین گفته و دشنام شنوده‌ست منم آن که خواب خوشم از دیده ربوده است ت...
عاشقانه‌ای از رهی معیری

عاشقانه‌ای از رهی معیری

04 شهریور 1396 | 15:39

خیال‌انگیز و جان‌پرور چو بوی گل سراپایی نداری غیر از این عیبی که می‌دانی که زیبایی من از دلبستگی‌های تو با آیینه دانستم که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق‌تر از مایی به شمع و ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را تو شمع مجلس‌افروزی تو ماه مجلس‌آرایی منم ابر ...