موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
مطالب موجود برای 'عراقی'
شعر عاشقانه از عراقی

شعر عاشقانه از عراقی

09 آذر 1397 | 17:52

چو آفتاب رخت سایه بر جهان انداخت جهان کلاه ز شادی بر آسمان انداخت سپاه عشق تو از گوشه ای کمین بگشود هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت حدیث حسن تو، هر جا که در میان آمد ز ذوق، هر که دلی داشت، در میان انداخت قبول تو همه کس را بر آشیان جا کرد مرا ز...
عاشقانه‌ای دیگر از عراقی

من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟ نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟ چه گنه کرد دلم کز تو چنین دور افتاد؟ من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟ جرمم این دان که ز جان دوست‌ترت می‌دارم از پی دوستی تو به بلا افتادم حاصلم از غم عشق تو نه جز خون جگر من ...
عاشقانه‌ای از عراقی

عاشقانه‌ای از عراقی

29 اردیبهشت 1397 | 14:59

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی؟ نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن، که خیالی شدم از تنهایی گفته بودی که بیایم، چو به جان آیی تو من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟ بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال عاقب...