شهرستان ادب: شب گذشته عباس کیارستمی، کارگردان شهیر سینمای ایران زندگی را بدرود گفت. امروز بیش از همه یاد شعری میافتیم که دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی سالها پیش به -زندهیاد- عباس کیارستمی تقدیم کرده بود. شعری که «کبوترهای من» نام داشت.
پیش از خوانش آن شعر نیمایی زیبا، یادآوری میکنیم که کیارستمی چندسال پیش در مصاحبهای از شعر شاملو انتقاد کرده بود اما شعر شفیعی را به این شکل ستوده بود: « شعرهای شفیعی کدکنی زندگینامه واقعی اوست. در 22 سالگی معشوق، رقیب در شعرهایش بوده، در 25 سالگی چه اتفاق افتاد که همه اینها از شعر بیرون رفتند. معشوق بدل شده است به باغ، درخت، صدای پرندگان. در اشعار هیچ شاعری به اندازه شفیعی کدکنی باغ وجود ندارد و طبیعی هم هست. نیاز روزمره ما اکنون به باغ و سبزی و طبیعت است. از شهر بیرون میزنیم به خاطردیدن باغ و سبزه و طبیعت بکر. همه می خواهند باغچهای کوچک در اطراف شهر بخرند. عشق کدکنی به طبیعت باورنکردنی است. مرا بیخواب میکند. شبها حتی با اینکه پنجره اتاق من تاریک است، وقتی شعرش را میخوانم احساس میکنم که صبح شده است. صدای جیک جیک گنجشکها را انگار میشنوم. بیآنکه نامی از نیشابور بیاورد با تو کاری میکند که انگار میخواهی بیرون بزنی و به سمت نیشابور بروی. کدکنی تو را به طبیعت میخواند.»
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز