مهمترین جایزه ادبیات داستانی ایران برای انتشارات شهرستان ادب
شهرستان ادب: رمان «بی کتابی» نوشته محمدرضا شرفی خبوشان توانست جایزه ادبی جلال را با همراهی کتابی دیگر به دست آورد. این اثر ادبی شاخص را سال گذشته انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده بود و از همان ابتدا با استقبال منتقدان و خوانندگان رو به رو شده بود.
در آیین پایانی جایزه ادبی جلال که امروز شنبه شانزدهم دیماه از ساعت چهارده در تالار وحدت آغاز شد، اسامی برندگان و تقدیریهای این جایزه معتبر ادبی اعلام شد. بنا بر رأی هیئت داوران، جایزه اصلی به طور مشترک به دو رمان «بیکتابی» منتشر شده در شهرستان ادب و «این خیابان سرعتگیر ندارد» نشر مرکز رسید.
هیئت داوران دهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، «بیکتابی» نوشته «محمدرضا شرفی خبوشان» را به دلیل «استفاده از نثری شیوا در خدمت خلق شخصیتها و فضای داستان، نگاه نقادانه به جامعه امروز در گستره تاریخ، نگاهی و آفرینش فضایی رازآلود و پر رمز و راز و در عین حال داستانگویی قدرتمند و تصویرسازی بکر» شایستۀ این جایزه دانستند.
بیکتابی، همراه با «وقت معلوم»، به قلم مهدی کفاش، منتشر شده در شهرستان ادب در کنار سه اثر دیگر، با همدیگر در بخش رمان و داستان بلند رقابت کردند تا بدین ترتیب این انتشارات تنها انتشاراتی باشد که با دو اثر در این فهرست حضور داشته باشد. «الفبای مردگان»، اثر هادی خورشاهیان، انتشارات نیلوفر، «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته مریم جهانی، نشر مرکز و «تپه خرگوش» به قلم علیاکبر حیدری، انتشارات روزنه رقبای این آثار در دهمین دوره جایزه جلال بودند. شهرستان ادب به شرفی خبوشان، نویسنده توانمند، باتجربه و با قلمی پخته تبریک میگوید و برای ایشان آرزوی موفقیتهای بیشتر دارد؛ همچنین بار دیگر موفقیت آقای مهدی کفاش برای نامزدی این جایزه را قدر میدانیم.
شایستۀ یادآوری است که شرفی خبوشان پیش از این نیز با کتاب «عاشقی به سبک ونگوک» نامزد جایزه جلال شده بود و بسیاری از اهالی ادبیات معتقد بودند آن رمان شایستۀ هشتمین دورۀ جایزه جلال بود
گفتنی است رمان «بی کتابی» که با استقبال منتقدان مواجه شده بود توانست خیلی زود اعتماد مخاطبان را نیز جلب کند و به چاپ دوم برسد. برخی منتقدان، این اثر شاخص را اتفاقی تازه در فضای ادبی کشورمان دانستند. خبوشان، نویسنده و شاعر متولد 1357، در این کتاب، ماجرایی تاریخی را دستمایه خود قرار داده است که در دوران قاجار رخ داده است و عموم مردم از آن بیخبرند: مظفرالدینشاه کتابداری به نام لسانالدوله را به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب میکند اما او با خیانت در امانت، بخش عظیمی از این میراث غنی، شامل هزاران نسخ نفیس خطی را به فروش میرساند. هر نسخه و اوراقی از نسخ معروف در موزههای جهان است مربوط به این دوره است که این فرد از کتابخانهها خارج کرده است.
پیش از این شهرستان ادب سه بار در فهرست نهایی نامزدهای جایزه جلال قرار گرفته بود: «عاشقی به سبک ونگوک»، نوشته محمدرضا شرفی خبوشان، «برج قحطی»، نوشته هادی حکیمیان، و «وقت معلوم»، نوشته مهدی کفاش سه کتابی بودند که در دورههای مختلف توانسته بودند در دور پایانی این جایزه معتبر حاضر باشند. سال گذشته نیز هیئت داوران این جایزه از «برج قحطی»، تقدیر کردند.
مشروح بیانیه هیئت داوران:
ن وَ اَلْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ
هیئت داوران بخش رمان و داستان بلند دهمین دوره جایزه جلال آل احمد، ضمن اذعان به دشواری کار داوری آثار هنری و ادبی، که ماهیت بغرنج هر داوریای است، بیان میدارد که داوری در این دوره همراه با بحثها و جدلهای مفصل و جدی بود، بحثهایی توام با همدلی و همراهی. البته که ما باور داریم هیچ انسانی و از جمله هیئت داوران این جایزه مصون از خطا و اشتباه نیستند. در این دوره ناشران و نویسندگان استقبال خوبی از جایزه داشتند، ضمن تشکر از ناشرانی و نویسندگان که با سرمایهگذاری روی داستان و رمان ایرانی، چراغ ادبیات این مرز و بوم را روشن نگه داشتهاند بیان میدارد که متاسفانه سطح کیفی اکثر آثار رسیده به دبیرخانه جایزه جلال چندان مطلوب نبود به نحوی که هیئت داوران حتا در یافتن پنج نامزد بخش رمان و داستان بلند با مشکل مواجه شد. این نزول کیفی آثار منتشر شده در سال ۹۵ میتواند زنگ خطری برای ادبیات باشد و ضعفهایی را در حوزه نشر و داستاننویسی نمایان میکند که میتواند در آینده خوانندگان را بیش از گذشته با ادبیات ایران بیگانه کند. هیئت داوران دلیل این نزول کیفی را ضعف در آموزش نویسندگان، سطحینگری و آسانگیری در فرایند انتخاب و چاپ و نشر و تبلیغ آثار میداند. به طوری که هر کسی، با هر توانایی بعضا اندک و با آموزشی ناکافی و سطح ذوق و بینش کم، در این شرایط میتواند چیزی شبیه کتاب در قالب رمان و داستان منتشر کند، فاقد کیفیت و تنوع در تفکر و چه بسا کمعمق و بدون هستیشناسی و طبعا با عمری کوتاه، به کوتاهی عمر چند روزه، روزنامه. نویسندگان امروز تجربه زیستی محدود و ناکافیای دارند، این ناکافی بودن تجربیات، که پیامد جهانیسازی و شرایط زندگی بشر امروز است را میتوان با مطالعه گسترده و ذهن پرسشگر و پژوهیدن در وجود و هستی انسان و سپس شناخت گیتی جبران کرد، اما متاسفانه نویسنده معاصر، اهل پژوهش و کاویدن وجودش نیست، عجول مینماید و شهوتی افسارگسیخته برای انتشار و دیده شدن دارد نه کشف ناشناختههای روح بشر و نه صبوریای که محصول تامل و تدبر و عمیق شدن در پدیدههاست، از نویسنده عجول که اهل جستوجو نیست، رمان و داستان ماندگاری منتشر نمیشود. این دوره هم پر از آثاری بود با نویسندگانی عجول و ناشکیبا که تنها به دنبال انتشار چیزی شبیه کتاب هستند و ناشرانی که بدون توجه به کیفیت آثار و محتوای آن، این آثار را شاید به دلیل تولید انبوه و انبوهسازی منتشر میکنند و به بازار کتاب که روز به روز تنگتر و کوچکتر و فقیرتر میشود عرضه میکنند. آثار این دوره از نظر محتوا فقیر بودند.
پس عجیب نیست در این دوره، رمان و داستان بلند قابل اعتنا کم داشتیم و آن...
ادامه مطلب