شهرستان ادب: امروزه دوگانهای ایجاد شده در بازار داستان، که یک طرفش کارهای پرفروش قرار دارند که به مذاق عامه خوش میآیند، و طرف دیگر آثاری که ارزش ادبی بالایی دارند و مورد توجه اهل ادبیات قرار میگیرند. معمول پرفروشها از نظر ادبی چندان کیفیت بالایی ندارند و داستانهای ششدانگ هم کمتر مورد توجه عموم مخاطبان قرار میگیرند. انتشارات شهرستان ادب از همان ابتدای راهاندازی، سعی کرده است تا از این دوگانه فرار بکند. یعنی در عین حال که استانداردهایی غیرقابل عدول از لحاظ کیفیت ادبی آثار برای خود در نظر میگیرد، کتابها را به مخاطبان عام بشناساند و از بازار جدا نیفتد. هرچند که شکاف موجود بسیار بزرگتر از تلاش چند موسسه و نشر است، با این حال لیست پرفروشهای «انتشارات شهرستان ادب» نشان میدهد که این موسسه تا حدودی توانسته در رسیدن به این هدف موفق باشد و بین کیفیت ادبی اثر و پذیرش مخاطب کتابخوان گامهای مهمی بردارد. در ادامه، ده کتاب داستانی پرفروش شهرستان ادب را مرور میکنیم تا محکی باشد بر مدعای این نوشته:
قاف
به ویرایش یاسین حجازی
این کتاب حاصل بازخوانی زندگی رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله از سه کتاب کهن، به نام های تفسیر سورآبادی حدود 470 هجری قمری، سیرت رسول الله صلوات الله علیه و آله به سال 612 هجری قمری و شرف النبی حدود سال های 577 و 585 هجری قمری است. علاوه بر این سه منبع نویسنده از کتاب سیره صحیح رسول اکرم نوشته سید جعفر مرتضی عاملی نیز بسیار بهره برده، ضمن آنکه در تمام مراحل نیز هر چه را که منطبق با روایات و قرائت شیعیان از زندگی پیامبر نبوده را حذف کرده و حاصل کتابی شده که موافق نظر عامه و شیعه است. یاسین حجازی برای نوشتن این کتاب سه سال زمان گذاشته تا تصویری روایی و مبتنی بر مستندات تاریخی را برای خواننده به صورت خطی روایت کند.
باغ خرمالو
نوشته هادی حکیمیان
این رمان نوجوانان که در فضای شهریور سال ۱۳۲۰ نوشته شده است، روایت گر استعفا و تبعید رضاشاه پهلوی به خارج از کشور است، زمانی که کشور در اشغال متفقین قرار دارد. این داستان بلند همزمان با جنگ جهانی دوم، در روستایی در حومه یزد و خود یزد می گذرد. در آن هنگام پهلوی دوم با خانواده سلطنتی به شهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان، یزد، بندرعباس سفر می کند و در این سفر چند نوجوان با آنان دیدار میکنند. نویسنده در این کتاب حقیقت وجودی دیکتاتوری پهلوی دوم را به نمایش میگذارد. این رمان در نهمین جشنواره داستان انقلاب اثر برگزیده شناخته شد. هم چنین این رمان برنده بخش رمان نوجوان جایزۀ ادبی و مردمی «شهید اندرزگو» با محوریت مبارزۀ ادبی با تحریف تاریخ معاصر و همچنین بیان حقایق و روشنگری دربارۀ رژیم پهلوی، شده است. در «جشنواره قلم زرین» نیز به عنوان کتابهای تقدیری داستان در مقطع نوجوانان به دریافت جایزه نایل شد.
زندانی کوچک
نوشته سيدحسن حسينی ارسنجانی
«زینالعابدین» ملقب به زینل، تنها باسواد نوجوان روستای «ارجینان»، شخصیت اصلی رمان زندانی کوچک است که ویژگی های یک قهرمان واقعی را دارد. البته آقای مدیر مدرسه شروع کننده وقایع داستان است و با حرکت انقلابی او، شعار نویسی علیه حکومت طاغوت روی دیوار خانه یکی از روستاییان، جرقه حرکت های انقلاب در روستا زده می شود. در مقابل، چند ضد قهرمان هم در داستان حضور دارند که اغلب از درجه داران پاسگاه هستند که سر راه مبارزان قرار می گیرند. کلیت داستان در گرو کشمکش دور گروه مبارزان انقلابی و ماموران پاسگاه است. با شعار نویسی آقای مدیر مدرسه روی دیوار کاهگلی خانه رضاقلی، یکی از روستاییان، کدخدا برزخی شده و به ماموران پاسگاه اطلاع می دهد. ماموران هم به مدیر مدرسه شک کرده و او را دستگیر و با خود به پاسگاه می برند. زینل و رسول(دو شخصیت نوجوان)کنجکاو و پیگیر کار مدیر مدرسه می شوند و در ادامه، موقعی که متوجه می شوند اگر شعار نویسی روی دیوارهای روستا ادامه پیدا کند ماموران دیگر به مدیر مدرسه شک نخواهند کرد، دست به کار شده و روی دیوار خانه کدخدا شعار می نویسد. آنها آن شب از دست ماموران فرار می کنند اما در ادامه زینل دستگیر شده و به زندان منتقل می شود.
وقتی دلی
نوشته محمدحسن شهسواری
وقتی دلی رمانی است تاریخی در مورد یکی از اصحاب خاتم پیامبران «مصعبابن عمیر». فردی که از خانواده ای ثروتمند زاده شده و زیبارو است. پدر او «عمیر» و مادرش «خناس» از ثروتمند ترین افراد مکه اند. کفار وقتی که میفهمند او به دین اسلام ایمان آورده است، عصبانی میشوند. آنها همیشه در این فکر بودند که فقرا به سمت حضرت محمد جذب میشوند و این اتفاق هرگز برای پسر یکی از خانوادههای ثروتمند رخ نمیدهد. ماجرای ازدواج زیباروترین جوان حجاز که در سفرهای تجاری پدرش بر سر زبانهای قبایل و خانوادههای اعیان مکه افتاده بود، روایت تاریخی این داستان را لطیفتر میکند. خُناس،مادر مصعب، زلفا، دختر یکی از تجار بزرگ عرب را برای مصعب در نظر گرفته بود اما بعد از اسلام آوردن مصعب داستان به نحو دیگری رقم میخورد. مصعب بن عمیر شخصت اصلی رمان وقتی دلی، ملقب به اولین قاری قرآن اسلام است چرا که قرآن را به زیبایی تلاوت می کرد. رسول خدا(ص)، او را برای تبلیغ اسلام به یثرب فرستاد. وی نخستین معلم قرآن بود و نخستین کسی بود که در مدینه نماز جمعه برگزار کرد. مصعب در جنگ احد با از دست دادن دو دست خود و مورد اثابت نیزه قرار گرفتن به شهادت می رسد و اولین شهیدی است که بدون کفن دفن می شود.
بیکتابی
نوشته محمدرضا شرفی خبوشان
این اثر اولین بار در نمایشگاه کتاب پاریس عرضه شد. رمان بی کتابی در ژانر رمانهای تاریخی طبقه بندی می شود و به موضوع «کتاب» میپردازد و سعی کرده ارزشگذاری به کتاب توسط ایرانیان را زیر ذرهبین قرار دهد. مظفرالدین شاه کتابداری به نام لسانالدوله را به ریاست کتابخانه منصوب میکند. هر نسخه و اوراقی از نسخ معروف در موزههای جهان است مربوط به این دوره است که این فرد از کتابخانهها خارج کرده است. در این دوره ۵ هزار جلد از نسخ نفیس کتابخانه گلستان به سرقت میرود. این موارد با به توپ بسته شدن مجلس تنیده شده، شخصیت اصلی دلال کتاب است که در این اثر به کتابسازی، کتابداری و صحافی و برخی هنرهای مرتبط با کتاب میپردازد و مخاطب را از زوایای دیگر از تاریخ کتاب پردازی مطلع میکند . میرزا یعقوب، خاصه فروش و آنیتکه فروش و دلال، شخصیت اصلی رمان بیکتابی است، نه از خواص است و نه از عوام. میرزا علاقه زیادی به نسخ خطی و چاپ سنگی کتاب دارد و برای دستیابی به کتابها حاضر است هزینههای بسیاری کند. «بی کتابی» برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد شده است.
زغال سرخ
نوشته سيدحسن حسينی ارسنجانی
زغال سرخ روایت ظلم خوانین قبل از انقلاب است. زورگویانی که دسترنج اهالی روستا را تصاحب میکنند و آن را حق مسلم خود میدانند. داستانی خواندنی راجع به مرگ مشکوک یکی از اهالی روستای سرخآباد به نام اسماعیل که پسرش «شجاع» که شخصیت اصلی ماجراست در صدد شناخت قاتل او برمیآید و در این میان، با جریانات انقلاب و ظلم دستگاه سلطنت و نقش آن در قتل پدرش، آشنا میشود. در زغال سرخ به راستی میتوان روح عدالتخواهی و مبارزه با دولت خودکامه را در چهرۀ شجاع مشاهده کرد. داستان زغال سرخ روایتهایی از اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی دورۀ محمدرضا شاه است. در ابتدا افراد خان، قتل را به غلامسبیل، همکار اسماعیل نسبت میدهند اما سپس مشخص میشود وی بیگناه است. روحانی روستا که فرد بسیار مؤمن و متعهدی است در پیدا کردن قاتل اسماعیل، کمکهای فراوانی به شجاع میکند. داستان، تجربههای گویا از ظلم را در جریان اوضاع و احوال حکومت محمدرضاشاه در اختیار خوانندگان خود قرار میدهد.
نشانههای صبح
نوشته ابراهیم حسنبیگی
این کتاب داستان درگیری های شهر پاوه در سال ۵۸ است. داستان به شخصیت فیلمبرداری پرداخته که برای تهیه تصاویر به پاوه آمده و در روزهای بحرانی پاوه و حضور شهید چمران در آن حضور دارد. در روزهاي پر آشوب كردستان، گروه سه نفره خبر تلوزيون عازم پاوه مي شوند. بين راه دو تن از آنها به دست گروه هاي مسلح به شهادت مي رسند و تنها سعيد طهماسب فيلمبردار و مسئول گروه جان سالم به در مي برد و مي گريزد و خود را به خانۀ پاسداران در پاوه مي رساند. او كه انگيزه اي براي شركت در جنگ داخلي ندارد، پيشنهاد پاسداران را براي ماندن و ثبت تصويري تاريخ پاوه رد مي كند، اما در آغاز راه بازگشت اسير دموكرات ها مي شود و كم مانده است، به جرم جاسوسي اعدام شود كه در آخرين لحظات با نظر دكتر محمدي، رهبر دموكرات ها ي منطقه رهايي مي يابد و به مقر سپاه باز مي گردد و با بسته شدن راه ها به اقامت اجباري در پاوه تن مي دهد. طهماسب در اوج درگيري تصميم مي گيرد به طمع تشويق اداري، از وقايع پاوه تصوير برداري كند. وي با همه عزيز از پاسداران كرد دوست مي شود و از وقايع سر بريدن پاسداران در بيمارستان فيلمبرداري مي كند. بعد از آنكه دكتر چمران، وزير دفاع و تيمسار فلاحي، جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش به پاوه مي آيند و همراه با اوج گيري دوباره جنگ، طهماسب بار ديگر به فكر فرار مي افتد.
آواز بلند
نوشته علیاصغر عزّتیپاک
داستان در همدان سالهای جنگ میگذرد. شهری که زیر بارش موشکهای صدام به سختی نفس میکشد. مخصوصا وقتی انبار نفت را هدف قرار میدهند و صبح که مردم از خواب بیدار میشوند روی همه چیز را قشری از خاکستر گرفته. داستانی از موشک باران شهرها در دهة شصت و مردمانی که باید در سایة جنگ زندگی کنند؛ عشق بورزند و به دنبال گم شده های خویش باشند. دایی حبیب، شخصیت نوجوان قصه، یعنی «هادی» مفقود شده است و دایی دیگرش «مصطفی» با جست جوی فراوان در جبههها و گردانها سعی میکند از وی خبری بیابد. در این میان، کوملهها با فریب و گرفتن پول از «حاجی» سعی میکنند اخبار دروغی به حاجی تحویل دهند و «مصطفی» نیز در پی جست جو در مییابد که «هادی» وسیلة معاملهای بین کوملهها و صدام شده و جنازهاش زیر یک پل، هنگام عملیات یخ زده است. حبیب نوجوانی است که میخواهد جای خالی داییِ مفقودش را در خانواده پر کند، اما از سوی دیگر سودای دانشگاه و ماجرایی عاشقانه او را پایبند زندگی و شهر و خانه و مدرسه کرده است. عزیز خانم (فهیمه) مادری است که فرزندش به جبهه رفته و خبری از او نیست. او که مادربزرگ راوی است بسیار مضطرب و دلنگران است و با رنجهایی که این مادران متحمل شدند دست به گریبان است. حبیب، راوی رمان، جوانی در آستانه کنکور است که عشقی جوانانه نیز در وجودش پاگرفته و در کنار علاقه حجت (جوان روستایی) به خالهی حبیب (مهناز) نمادی از جریان داشتن زندگی در کنار جنگ و درگیری است. «آواز بلند» تصویری از جریان داشتن زندگی در کشاکش جنگ ارائه میکند.
وقت معلوم
نوشته مهدی کفاش
شخصیت اصلی داستان «وقت معلوم» روحانیای است به نام «فواد فریمان» که مشغول به تحصیل در سطوح عالی حوزه علمیه است. در ابتدای رمان «وقت معلوم» او در اتاقی با دیوارهای سپید و چراغهای همیشه روشن و سفیدفام به هوش میآید. در ادامهی این داستان پر پیچ و خم و به بهانهی روایت زندگی این روحانی، ماجراهای مختلفی از تاریخ ایران پیش و پس از انقلاب روایت میشود. همه چیز از ماجرای پروندههای عموی فواد شروع میشود. با این که فواد بیش از چهارده سال بود که طلبه بود و دوست داشت که شبیه عموی طلبهاش باشد. فواد میخواست پس از پاپان تحصیلاتش قاضی شود. همه شرایط تحصیلی و نمره مناسب را داشت و یقین داشت که با سابقه انقلابی و مبارزاتی و جبهه و جنگ پدرش مصاحبه و تحقیق هم ختم به خیر شود. موی فواد سه جعبه به او میدهد روی جعبهها به خط تحریری خوش نوشته شده است ۱٫علی حجت کاشانی، ۲٫ علی پهلوی ۳٫ یحیی عدل. پروفسور عدل جراحی بود معروف، مشهور به پدر جراحی ایران، اما پا به عالم سیاست گذاشته بود. پس از اسدالله علم، مرد پرنفوذ و قدرتمند دوره پهلوی، ریاست حزب مردم را بر عهده گرفته بود و بعد از انقلاب تا سال ۱۳۸۰ در ایران بود و فوت کرد. سپهبد حجت به دلیل سابقه ارتشیاش و ریاستش در سازمان تربیت بدنی، حساسیت بیشتری در موردش بود. او در پروندهسازی و دست داشتن در قتل برادرزادهاش، بهمن حجت کاشانی و همسرش کاترین عدل نقش داشته است. همین اتهام به پروفسور عدل هم وارد بود که در قتل دامادش بهمن حجت کاشانی و دخترش دست داشته است. اما علی پهلوی به اتهام همدستی با بهمن حجت کاشانی و عملیات مسلحانه و اقدام به قتل در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ بازپرسی شده بود. پرونده عجیبی که فواد در طی دورانی که در آن اتاق زندانی است به آن فکر میکند در حالی که نمیداند چرا و توسط چه کسی در آن اتاق عحیب محبوس شده است. وقت معلوم فضایی دارد مبهم، پر از پرسش و همراه با اتفاقاتی نابهنگام که در ساختار کتاب خوش نشسته است.
موهای تو خانه ماهیهاست
نوشته محمدرضا شرفی خبوشان
«موهای تو خانه ماهیهاست» روایت زندگی نوجوانی است در یکی از روستاهای ورامین که دخترکی عرب مکاشفهوار بر او ظاهر می شود و حرفهایی عجیب از زمان و مکانی نامعلوم میگوید. گاهی به واقعهای انگار نه چندان دور اشاره میکند و گاهی به حادثهای نزدیک. پسرک به طبع ایام نوجوانی و صدق دل، در پی دختر روان میشود تا کاشف راز حرفهای او شود و در این پیرفتن، به اقتضای نوجوانیاش با مشکلاتی مواجه میشود؛ مصائبی چون کینه همکلاسیها و جدی گرفته نشدن توسط بزرگترها... . در این مکاشفه به محل وقوع حادثهای دلخراش در روستای وکیلآباد ورامین میرسد و شاهد قتل عامی میشود که در خود نطفه تحول عظیمی را برای سالهای دورتر حمل میکند. داستان بیانگر گوشه ای از قصه مردمانی است که با عیان کردن شرافت و عزت خود در صفحات کتابهای تاریخ ماندنی شدند و البته الان کمتر کسی به آنها توجه میکند.
پس از بیست سال
نوشته سلمان کدیور
رمان از کربلا آغاز میشود و با یک چرخش زمانی به روزگار خلافت خلیفه سوم و حکمرانی معاویه در شام تا جنگ صفین میرود و تصویری از آن روزگار را به خواننده نشان میدهد تا دوباره به واقعه کربلا برگردد. کتاب با ملاقات سلیم و برادرش زید در شب عاشورا، در چادر و خرگاه زید آغاز میشود. سلیم در سپاه امام حسین علیهالسلام است و زید جزء سرکردگان سپاه یزید. زید از عبیدالله بن زیاد برای برادرش اماننامه گرفته است. روایت «سلیم» از سرگذشت خود در شب عاشورا، روایتی از خانوادۀ خود برای یک نفر از سپاه یزید است. سلیم شروع میکند به روایت آنچه بر او گذشته، تا بتواند عقبۀ جبههبندیِ فعلی را نشان بدهد. مخاطب با محوریت سلیم، قهرمان رمان، هم به شام وارد میشود و از اوضاع اجتماعی، سیاسی آن دوران از خلافت عثمان مطلع میشود و هم در زمره یاران علی علیهالسلام در میآید. سلیم بن هشام که حیات خود را (به واسطه نقل مادرش) مدیون امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میداند، به سبب همراهی پدرِ از امام جداشدهاش که به معاویه پیوسته و از یاران اوست، در عنفوان جوانی از یاران و فرماندهان جنگی معاویه بهحساب میآید و در جنگ با رومیان از فرماندهان پیروز و سرفراز اوست. و با دختر ذوالکلاع، روحانی مفتی دربار معاویه ازدواج میکند. سلیم بهرغم همراهی با معاویه به سبب محبت و علاقهای که از طرف مادرش نسبت به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در جانش مینشیند و به سبب مواجههاش با ابوذر در هنگام تبعیدش در شام و دسیسهچینیهای امثال مروان بن حکم و عمروعاص، به تدریج از معاویه گسسته میشود. رمان با اتمامِ روایت سلیم پایان نمیپذیرد. حتی سراغ نبردِ روز عاشورا هم نمیرود. فصل آخر، تازه آغازِ روایتی جدید است. حالا «راحیل»، همسرِ سلیم، شروع میکند به گفتن. این بار در بند اسارت و برای جاهلانی دیگر در سرزمینی دیگر.