موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشتی از حسین آزاده

سوغات جادوی هانگژو l نگاهی به کتاب «دریاچۀ هانگژو» اثر علیرضا عیوضی

08 مهر 1404 22:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
سوغات جادوی هانگژو l نگاهی به کتاب «دریاچۀ هانگژو» اثر علیرضا عیوضی
شهرستان ادب: آنچه در ادامه می‌خوانید یادداشتی از حسین آزاده و نگاهی است به کتاب «دریاچۀ هانگژو» که به تازگی توسّط نشر شهرستان ادب روانۀ بازار کتاب شده است.

چین، سرزمین افسانه‌ها و اسطوره‌ها، سرزمین عجایب و جادو، مأوا و مکانی است که هزاران هزار راز در دل خود نهان دارد و دریاچۀ هانگژو، پهنه‌ای آبی که بانوی عزلت‌نشین آن، گره از مشکل مسافران ایرانی داستان می‌گشاید.
عیوضی در داستان خود، در پیرنگی سرراست و خطی از سفری عجیب می‌گوید که از مرگ، زندگی می‌زاید و از بُهت، عشق. «دریاچۀ هانگژو» داستان راوی و دوستش به نام «نصرت» است که به تقاضای «سایه» عشق دوران جوانی راوی، برای بازگرداندن جنازۀ «مسعود» همسر سایه، به چین سفر می‌کنند و در آنجا همراه با «یوسف» دوست چینی راوی، تلاش می‌کنند این کار را به انجام برسانند اما...
نویسنده در داستان خود در روایتی سفرنامه‌ای با ذکر ظرایف و جزئیات از فرهنگ، آداب، رسوم و فولکوریک مردم چین در لابه‌لای داستان محوری، ضمن آشنا کردن مخاطب با مردمان چین، خوانندۀ خود را در مواجهه با افسانه‌ای چینی دچار حیرت می‌کند.
نویسنده با دقت و قدرت قلم خود، خواننده را در حین خوانش داستان مرتباً با طعم، بو، مزه و رایحه‌های متفاوت از عودها و خوراکی‌ها مواجه و به نوعی مخاطب را مسافر مجازی چین می‌سازد. او با دستمایه قرار دادن ماجرای واقعی «بن مارک موهان» استرالیایی، شخصیت مسعود را در داستان خود با چنین چالشی روبه‌رو می‌سازد.
مسعود پس از زندگی دوباره، به طور عجیبی، گذشته و حتی زبان فارسی خود را فراموش می‌کند و اکنون فقط با زبان چینی قادر به صحبت کردن است. نویسنده با استفاده از این تمهید، به بازنمایی احساسات راوی، اقدام و احساساتی چون خشم، انتقام، حسادت و رضایت را در وی نشان می‌دهد و در ادامه راوی تحت تاثیر رفتار زن ساکن در اطراف دریاچه به او دل می‌بندد.
عیوضی در روایت خود نشان می‌دهد که عشق، احساسی فراتر از مکان و حتی زبان است؛ احساسی شگرف و قابل ستایش که بیشتر از آنکه در بند همزبانی باشد، در طلب همدلی است. دقیقاً همان رابطۀ احساسی که بین راوی و زن چینی شکل می‌گیرد و قابل تأمل آنکه این عشق نه عطشی برای تنانگی، بلکه به جهت آگاهی و آزادی است، عشقی که به قول یوسف باعث آزادی راوی ( از تضادهای درونی و گره‌های فکری) و بازگشت زن به زندگی عادی می‌شود.
راوی در پی کمک از زن ساکن دریاچه برای حل معمای مسعود، تحت تأثیر رفتارهای عجیب زن به او دل می‌بازد اما حتی خود راوی در تشخیص جنس این دل‌باختگی دچار تشکیک است، او می‌داند که به زن دل‌بسته شده، اما نمی‌داند در کجای این رابطۀ احساسی با زن چینی قرار گرفته است و باز زن دریاچۀ هانگژوست که با رفتار خود، حقیقت این عشق را به راوی بازمی‌نماید.
یکی از نکاتی که نویسنده بدون آنکه اشاۀ مستقیمی به آن داشته باشد اما به خوبی آن را تصویرسازی کرده است، جو امنیتی و پلیسی حاکم بر کشور چین است. در واقع پلیس کوچک‌ترین اتفاقات را زیر نظر دارد و در فضایی کنترلی، اجازۀ درز هیچ خبر التهاب‌آوری در جامعه را نمی‌دهد.
صید مخاطب از داستان «دریاچۀ هانگژو» را می‌توان تحفۀ زندگی از دل مرگ و همین‌طور عشق و آزادی از بهت و حیرت حاکم بر دریاچه دانست.
اگرچه ظاهراً در پایان مسافران به سلامت به ایران بازمی‌گردند اما بدون شک قصۀ «مرگ‌ و زندگی» و «عشق و حیرت» داستانی ازلی‌ابدی است و همچنان مثل رودی جاری ادامه دارد.

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • سوغات جادوی هانگژو l نگاهی به کتاب «دریاچۀ هانگژو» اثر علیرضا عیوضی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.