موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

ویلای کاکایی ها

پرونده‌کتاب «ویلای کاکایی‌ها» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
شانزدهمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب:

پرونده‌کتاب «ویلای کاکایی‌ها» در سایت شهرستان ادب گشوده شد

«ویلای کاکایی‌ها» داستان‌های ده نویسنده برای محیط زیست منتشر شد
تازه‌ترین مجموعه‌داستانِ «قصه زمانه» شهرستان ادب به انتخاب محمدرضا بایرامی

«ویلای کاکایی‌ها» داستان‌های ده نویسنده برای محیط زیست منتشر شد

چاه عمیق | معرفی کتاب «ویلای کاکایی‌ها» به قلم امیرمحمد واعظی

شهرستان ادب به نقل از روزنامۀ جوان: رابطۀ گذشتگان ما و بسیاری از سایر انسان‌های ساکن بر روی این کرة خاکی با طبیعت، بسیار متفاوت از رابطۀ انسان مغرور مدرن با آن بود. روزگاری که در آن طبیعت روح داشت؛ روحی که برای ملتی تسبیح‌گوی پروردگار بود و برای ملت دیگری محل بازگشت ارواح مردگان و برای دیگری شایستة تقدیس و بعضاً حتی پرستش! اما بعد از انقلاب صنعتی، انگار که بشر با خودش عهد بسته بود تا کل زمین را مطیع و رام خودش نکند، دست برنخواهد داشت. طبیعت هم گویا این را پذیرفته باشد، یکی دو قرن با این طمع بشری کنار آمد، ولی به‌مرور دیگر تاب طبیعت برای کرنش در برابر تنشِ حاصل از میل سیری‌ناپذیر بشر برای کنترل و بهره‌برداری از آن طاق شد و نتیجتاً بشر ماند با چیزی که بحران محیط‌زیست می‌نامدش! کشورهایی که زود کاپ صنعتی‌شدن را ربوده‌بودند، زودتر هم به مشکلات زیست‌محیطی برخوردند و زودتر هم به فکر راه حل‌هایی افتادند و بعضاً هم مشکلاتشان را به کشورهای دیگر صادر کردند. اما کشورهای کمتر توسعه‌یافته که خود را در بازی صنعتی‌شدن باخته می‌دیدند و برای جبران عقب‌ماندگی خودشان خیلی عجله داشتند، کورکورانه و با شتاب به دنبال غربی‌ها راه افتادند و بدتر از خود آن‌ها در چاه عمیق بحران‌های محیط زیستی گرفتار شدند. کتاب «ویلای کاکایی‌ها» که مجموعه داستان گروهی به انتخاب «محمدرضا بایرامی» است، سعی دارد روایتی از این حرکت کورکورانه و باعجله برای توسعه و عمران در ایران امروز ما ارائه بدهد. حرکتی که نه در دو-سه قرن بلکه در عرض چیزی کمتر از یک قرن، طبیعت ایران را به فریاد درآورده، به نحوی که هر روز فغان از جایی‌اش برمی‌آید! قصة داستان‌های موجود در کتاب حول عنصر ارتباط انسان و طبیعت شاکله یافته‌اند و روایت‌هایی از نقاط مختلف جغرافیای ملی ایران را به مخاطب عرضه می‌کنند. از ویلاهای کنار تالاب انزلی تا چاه‌های عمیقی که فلات مرکزی را مانند آبکش سوراخ کرده‌اند و از آن‌جا هم تا کنار رود اروند و نخلستان‌هایی که نفت می‌خشکاندشان. نویسندگان جوان داستان‌های کتاب در روایت‌هایشان در کنار تلاش برای حفظ جذابیت دغدغه‌های محیط زیستی در فضای ادبی ایران، با توجه به تازه‌کاریشان، ضعف‌هایی هم دارند که شاید ترجیع‌بند آن در بیشتر داستان‌های کتاب شباهت قصة داستان به فیلم‌نامه‌های سریال کلیشه‌ای «کلید اسرار» باشد! قصه‌هایی که در آن شخصیت محوری داستان در جایی به ساحت طبیعت تعدی می‌کند و مدتی بعد از قضای روزگار، طبیعت انتقامش را از او و عزیزانش می‌گیرد! بله، در بسیاری از موارد تهاجم ما به طبیعت علاوه‌ بر سایرین بر زندگی خود ما نیز تأثیر منفی می‌گذارد، ولی در بسیاری دیگر از موارد، آسیب‌زنندگان اصلی به طبیعت ارگان‌های دولتی یا ثروتمندان ذی‌نفوذی هستند که جایشان در پایتخت و شهرهای بزرگ حسابی گرم و نرم است و شیرة طبیعت سایر نقاط کشور را دارند می‌کشند. فارغ از این موضوع قصه‌های کتاب، تنوع و جذابیت قابل قبولی در میان این سبک از کتاب‌ها دارند. روایت‌های داستان‌ها، اغلب چندان بهره‌ای از تعلیق نبرده‌اند و بر روایت‌های خطی و کلاسیک‌تر تکیه‌دارند. خود این موضوع در میان انبوه کتاب‌هایی که داستان‌هایشان با تعلیقات فراوان و تودرتو، مغز خواننده را به سوت‌زدن می‌کشانند، شاید جزء جذابیت‌های این کتاب باشد! قصه‌های کوتاه کتاب کوچک ویلای کاکایی‌ها،‌ مخاطبانشان را در میان نماد‌هایی از محیط‌زیست ایران و دشمنانش می‌برند. قصة قنات حاج میرزا و چاه عمیق میرزا آقا که سیل رودخانه‌ای خشک داستان را به اتمام می‌رساند، تا دختر دیده‌بان طبیعتی که مهندس نجفی ویلاساز می‌خواهد سرش را زیر آب کند تا آنجایی که معلوم نیست چه کسی آخرین زوج درنای سیبری را خورده‌است. بعد هم می‌گویند از زباله‌های بیمارستانی و ر...

ادامه مطلب