موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پرونده‌کتاب «ویلای کاکایی‌ها»

ایرانگردی با «ویلای کاکایی‌ها» | یادداشتی از فاطمه‌زنده‌بودی

14 اسفند 1397 12:23 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای
 ایرانگردی با «ویلای کاکایی‌ها» |  یادداشتی از فاطمه‌زنده‌بودی

شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری تسنیم: ویلای کاکایی‌ها مجموعه‌داستانی منتخب از جشنوارۀ باغ ملی است که توسط محمدرضا بایرامی در سال 1396 جمع‌آوری شده و انتشارات شهرستان ادب این کتاب را منتشر کرده است.

مجموعۀ ویلای کاکایی‌ها شامل ده داستان به نام‌های ویلای کاکایی نوشتۀ مصطفی مردانی، بار/ علی‌الله سلیمی، من درنای سیبری را خوردم/ فرناز شهید ثالث، نفرین قنات حاج میرزا میر/ مهدی کفاش، مالکین اصلی/ معصومه میرابوطالبی، هوایی که در آن نفس می‌کشم/ سید محمد قارونی، ماه خواهر ندارد/ مرتضی فرجی، خشک و خالی/ محمد سرابی، نخل‌ها ایستاده می‌میرند/ ناهید قادری، اگر باران ببارد؟ اگر باران نبارد/ صبا چزانی است.

این داستان‌ها همگی با موضوع حفاظت از محیط زیست نوشته شده‌اند و محیط زیست سراسر ایران را به تصویر کشیده‌اند؛ از کاکایی‌ها و درنا‌ها تا باتلاق‌ها، تالاب‌ها، کوه‌ها و جنگل‌های شمال گرفته تا ریزگردهای اهواز و نخلستان‌های جنوب. از دست رفتن مناطق بکر را به تصویر کشیده تا آلوده کردن رودخانه‌ها و آب‌های کشاورزی به وسیلۀ سموم و آلاینده‌های کارخانه‌های صنعتی. برای این روزها که همۀ ما در شهرها و روستاهای این سرزمین شاهد این مسئله هستیم، این مجموعه می‌تواند خواندنی باشد؛ چون هرروز نظاره‌گر این اتفاقاتیم و بارها از کنارش با چشم بسته می‌گذریم.

انسان تنها موجودی است که محیط زیست خود را دانسته و یا با سهل‌انگاری از بین می‌برد و خودش را با خطر مواجه می‌کند. مجموعۀ ویلای کاکایی‌ها می‌تواند زنگ خطری باشد برای همۀ ما.

در این مجموعه، داستان‌هایی موفق‌تر هستند که به‌صورت‌مستقیم به موضوع اصلی جشنواره نپرداخته‌اند و به خودی خود داستان‌اند، نه فقط بستری که موضوع را در آن نوشته‌اند و سوای پرداختن به حفاظت از محیط زیست از شخصیت‌پردازی و پیرنگ خوبی برخوردارند. داستان نفرین قنات حاج میرزا میر نوشتۀ مهدی کفاش داستانی است که صرفاً برای جشنواره نوشته نشده؛ فضاسازی و شخصیت‌پردازی در خدمت داستان است. از این رو از داستان نفرین قنات حاج میرزا میر می‌توان به عنوان تأثیرگذارترین داستان‌های این مجموعه نام برد.

داستان من درنای سیبری را خوردم نوشتۀ فرناز شهیدثالث داستانی است که با لحن کودکانه نوشته شده و قصۀ دختری را روایت می‌کند به نام درنا که با پدرش برای دیدن آخرین درنای مهاجر از سیبری به سفر می‌رود و... این داستان نسبتاً متفاوت از دیگر داستان‌های مجموعه است. داستان بار نوشتۀ علی‌الله سلیمی نیز به دلیل پرداختن غیرمستقیم به موضوع جشنواره داستان موفقی است.

داستان‌های منتخب جشنواره‌ها را می‌توانیم مشتی نشانۀ خروار بدانیم. مطالعۀ این داستان‌ها می‌تواند برای نویسندگانی که در آغاز راه هستند، راهگشا باشند. آن‌ها با خواندن و نقد و بررسی این داستان‌ها و مقایسۀ آن‌ها با آثار خود، کاستی‌ها و نقاط ضعف خود را تا حدودی می‌شناسند و از لحاظ دیگر می‌توانند با سلیقۀ داوران که معمولاً نویسنده‌های پیشکسوت هستند، آشنا شوند.

 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  •  ایرانگردی با «ویلای کاکایی‌ها» |  یادداشتی از فاطمه‌زنده‌بودی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.