موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
از شش جزوه، تا شش دفتر
مقدمۀ عمادالدین شیخ­الحکمایی بر کتاب «شش دفتر»
از شش جزوه، تا شش دفتر
سرسلامتی
شعری از محمدعلی شاکری یکتا، به یاد محسن پزشکیان و نازنینش
سرسلامتی
نامي بر شيشه‌هاي سرد زمستان
مقدمۀ سیدعلی میرافضلی بر کتاب «شش دفتر»
نامي بر شيشه‌هاي سرد زمستان
کاش شعر او به پایان نمی‌رسید
یادداشت شفاهی دکتر محمدرضا ترکی دربارۀ محسن پزشکیان
کاش شعر او به پایان نمی‌رسید
ياد باد آن روزگاران!
محسن پزشکيان به روايت دوست و هم‎کلاسي‎‎‌اش محمدعلی شاکری یکتا
ياد باد آن روزگاران!
الهام مرگ
غزلی از مرحوم نصرالله مردانی، تقدیم به مرحوم محسن پزشکیان
الهام مرگ
ولی ما جدی بودیم
خاطره‌خوانی فرامرز طالبی از روزهای صحنه و نمایش محسن پزشکیان
ولی ما جدی بودیم
به مرگ بي‎زنهار سلام کردن
قلم‎مويه‎اي از محمد تمدن در سوگ محسن پزشکيان
به مرگ بي‎زنهار سلام کردن
قانون لوبیا
خاطرۀ محمدعلی اینانلو از محسن پزشکیان
قانون لوبیا
شاعري که درد مردم را مي‎فهميد
گفتگو با مصطفي رحماندوست از دوستان و همكلاسي‌هاي محسن پزشكيان
شاعري که درد مردم را مي‎فهميد
همچو شهاب مي‌گذرد از حصار شب
ميزگرد نقد و بررسي مجموعه ‎شعر شش دفتر محسن پزشکيان در شهر كتاب
همچو شهاب مي‌گذرد از حصار شب
شعر حرکت
یادداشت علی داودی به ياد شاعري که در جاده از ياد رفت
شعر حرکت
دو چشمت جنگل خاموشِ رازه
گفت‎وگو با مليحه کشاورز همسر محسن پزشکيان
دو چشمت جنگل خاموشِ رازه
بومي‎سروده‎‎هاي پزشکيان فراموش نمي‎شود
یادداشت شفاهی یوسفعلی میرشکاک دربارۀ مرحوم محسن پزشکیان
بومي‎سروده‎‎هاي پزشکيان فراموش نمي‎شود
شاعر پيشگام اما ناشناخته
مروري اجمالي بر زندگي کوتاه محسن پزشکيان
شاعر پيشگام اما ناشناخته
ققنوس شعر انقلاب
مقدمۀ پرونده‌ای برای مرحوم محسن پزشکیان
ققنوس شعر انقلاب
علیرضا قزوه جایزه کتاب فصل را به مرحوم پزشکیان تقدیم کرد
اهدای جایزه «صبح بنارس» به همسر مرحوم پزشکیان
علیرضا قزوه جایزه کتاب فصل را به مرحوم پزشکیان تقدیم کرد
مقدمۀ عمادالدین شیخ­الحکمایی بر کتاب «شش دفتر»

از شش جزوه، تا شش دفتر

از شش جزوه، تا شش دفتر
اولین‌بار در نوجوانی در منزل یکی از دوستانم در کازرون، صدای گرم و دلنشین شاعری را از نوار کاست شنیدم که اثری عمیق بر من نهاد. او در این نوار، چند قطعه شعر، دوازده غزل به لهجۀ کازرونی و چندسرود را همراه با نواختن پیانو اجرا می‌کرد. سرود جمهوری اسلامی او که در اسفند 1357 توسط خود او آهنگ‌سازی و اجرا شده بود، ظاهراً اولین سرود پیشنهادی در این زمینه است. بارها و بارها این نوار را شنیدم و تقریبا همۀ آن اشعار را از بر کرده بودم. این نوار در میان همۀ همشهریان دست به دست می‌گشت و تکثیر می‌شد. شاعر را با نام شهیدپزشکیان می‌شناختیم؛ چرا که حادثۀ دلخراش مرگ او، پدر و دختر خردسالش، و تصادف در جادۀ قم(خرداد 1358)، در حالی که همراه با کاروان فرهنگیان و مردم کازرون به دیدار رهبر انقلاب می‌رفتند و نیز شعری که در آن به چگونگی مرگ خویش در این سفر اشاره کرده بود، آن روزها زبان‌زد مردم بود. چندسال بعد در مرکز تحقیقات سازمان صداوسیمای تهران به چندجلد از آثار او با عنوان قصه‌های کازرون، قصه‌های کمارج و ممسنی، و سنت‌ها و ضرب‌المثلهای کازرونی برخوردم و از همان‌زمان آرزو کردم تا شرایط انتشار آن‌ها فراهم آید. پس از تأسیس نشر کازرونیه در سال 81، خوشبختانه توانستم کتاب قصه‌های مردم کازرون او را منتشر کنم. انتشار این‌کتاب و انتخاب آن به عنوان اثر برگزیدۀ جشن فرهنگ فارس در سال 1384، بهانه‌ای شد تا برای تقدیم لوح و هدیۀ این انتخاب به کازرون بروم و با همسر گرامی و صبور ایشان، خانم ملیحۀ کشاورز گفت‌وگو کنم و آثار خوشنویسی و نقاشی‌های او را ـ که موضوع بیشترشان فرهنگ مردم کازرون بود ـ ببینم. این‌جلسه فرصت طرح پرسشی را پیش آورد که سال‌ها در ذهن داشتم که آیا او با چنین ذوق و قریحۀ سرشار و نمونه‌های درخشان شعر محلی، آیا اشعار دیگری هم داشته است؟ این پرسش من البته پاسخی شیرین داشت. شش جزوۀ شعر که شادروان پزشکیان خود آن‌ها را ـ شاید به قصد انتشار ـ تدوین و تایپ کرده بود. کپی آن آثار را کریمانه در اختیارم نهادند و من نیز به قصد انتشار آن‌ها را به حروف‌نگار سپردم. پس از بازبینی و نمونه‌خوانی اولیه، نام شش‌دفتر را برای آن برگزیدم و مجموع اثر را به دوست شاعر و دانشمندم جناب سیدعلی میرافضلی سپردم تا هم متن را با ذوق سرشارش بازبینی کند و هم مقدمه‌ای بر این اثر بنگارد. و او چون همیشه لطف بسیارش را دریغ نداشت. نسخۀ اساس ما همان نسخۀ تایپی سال‌های پنجاه و هفت و هشت بود که از خطا خالی نبود. از گفته‌های خانوادۀ محسن چنین برداشت کرده بودم که دفترهای دست‌نویس اشعار او در حادثه‌ای آب دیده و از میان رفته است. در مرحلۀ نهایی کار، یک‌بار دیگر موضوع را پی گرفتم و معلوم شد که آن نسخه‌های آب‌گرفته خوشبختانه موجود است و توانستم یک‌بار دیگر متن را با دستنویس شاعر تطبیق دهم. در این میان با برادر گرامی محسن، آقای حسین پزشکیان(ساکن تهران) آشنا شدم که محسن در ایام تحصیل در تهران و بوشهر نزد او زیسته بود. خاطرات او از محسن و فعالیت‌های هنری و فرهنگی او مرا بیشتر با روحیات لطیف و فعالیت‌های فرهنگی او آشنا کرد. از کار همزمان با تحصیل او در مرکز تربیت معلم ارتش تهران تا فعالیت‌های سیاسی و هنری او و نیز جلسات و شب‌نشینی با اهل شعر و هنر که او در منزل خویش در تهران و بوشهر با حضور محسن برگزار می‌کرده است. حضور محسن پزشکیان در عرصۀ فرهنگ ملی عملاً با انتشار کتاب قصه‌های مردم کازرون آغاز شد. اما پیش و پس از آن نیز مطالبی در معرفی او و اشعار بومی‌اش منتشر شده است که در این‌جا لازم می‌دانم گزارش کوتاهی از آن‌ها ارائه کنم: ظاهراً نخستین معرفی از او و آثارش را شادروان منوچهر مظفریان، در مجلۀ رشد معلم منتشر کرده است. وی در این نوشته، سطوری از زندگی او را به نقل از آقای حبیب‌الله بهزادی گنجانده بود. شادروان محمد...
ادامه مطلب