موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
نقدی بر گرایشات متعصبانه و بی‌مبنای ملی‌گرایی

افسانۀ عرب سوسمارخور و روح پاک آریایی

27 اسفند 1391 19:28 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 2 رای
افسانۀ عرب سوسمارخور و روح پاک آریایی

یکی از مشهورات گفتمان جریان روشنفکری در ایران مواجهۀ نژادپرستانه و متعصبانه با ملت‌های عرب است. برای شناخت بهتر زمینه‌های شکل‌گیری این رویکرد باید نگاهی به تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران مشروطه انداخت. در آن دوران همگام با ورود مدرنیسم به ایران، جریانی به علمداری تعدادی از مورخان غربی چون گریشمن، موری بویس و گلدزیهر و بعدها شاگردان و دست‌پروردگان آنان همچون حسن تقی‌زاده، حسن پیرنیا، ابراهیم پورداوود و بسیاری از شبه‌روشنفکران غربزدۀ دیگر، به استناد برخی پژوهش‌های تاریخی مدعی گذشته‌ای شکوهمند و افسانه‌ای براخی اقوامی مهاجر به نام آریایی‌ها شد. این تفکر که رفته رفته شکل افراطی‌تری به خود گرفت، در ادامه به پان‌ایرانیسم و شوونیسم منجر گردید و یکی از تناقضات جالب دنیای مدرن را با حرکت به سوی تعصبات قومی‌قبیله‌ای در عصر تکنولوژی و ارتباطات رقم زد. این جریان با وجود خدمات فراوانی که در جهت تثبیت پایه‌های حکومت استبدادی پهلوی و ایجاد تفرقه و جدایی میان ملت‌های مسلمان منطقه و کمک به تقویت هرچه بیشتر دولت نژادپرست اسرائیل کرد، با انقلاب اسلامی تا حدودی از رمق افتاد؛ اما هیچگاه از پای ننشست. هم‌اکنون نیز سردمداران اصلی این جریان فرهنگی‌سیاسی، به مناسبت‌های مختلف جهت بازسازی خود و به روزکردن عواطف و احساسات سرسپردگانشان، اقدامات مؤثر و نتیجه‌بخشی را پی‌‌ریزی و اجرا می‌کنند که از آن جمله می‌توان به ایجاد مناقشات پرسر و صدا پیرامون موضوعاتی چون نام‌گذاری خلیج فارس، مالکیت جزایر سه‌گانه و تصاحب مفاخر فرهنگی و ملی ایران اشاره کرد. از این روست که روزی را نمی‌توان سراغ گرفت که در آن شاهد خبر، گزارش یا تبلیغاتی در خصوص تعارضات ایرانیان و کشورهای عربی در اینترنت و رسانه‌های جمعی دیگر نباشیم. گاهی باید طومار حمایت از نام خلیج فارس را امضا کنیم، گاهی گریبان سایت‌های اینترنتی‌مان را برای اصلیت ابن سینا چاک دهیم و گاهی فریاد وااسفا برای بادگیرهای یزد به آسمان بلند کنیم، و از سوی دیگر همزمان با این اقدامات فرهنگی، شاهد هجمه‌ها‌ی گسترده و سازماندهی شده به برخی سیاست‌های دولت جمهوری اسلامی در خصوص حمایت از ملت‌های مسلمان منطقه و در ضلع دیگر، حمله به باورها و اعتقادات ریشه‌دار مردم مسلمان ایران باشیم. گاهی برای نام‌گذاری فرزندانمان به اسامی عربی مورد شماتت قرار بگیریم، گاهی برای سفرهای زیارتی به کشورهای عربی تمسخر شویم و گاهی دلیل خواندن نماز و ادعیۀ خود را به زبان عربی زیر سؤال ببینیم. اما این همۀ ماجرا نیست. در نگاهی دقیق‌تر می‌توان به نکات مهم‌تری نیز دست یافت. در اینجا باید از خود پرسید عمدۀ اقدامات تفرقه‌انگیزی که در بالا ذکر شد، از سوی چه کسانی صورت می‌گیرد؟ اگر نگاهی اجمالی به بخشی از مناقشات سال‌های اخیر بیندازیم، متوجه خواهیم شد که در همۀ این ماجرا، عرب‌های متخاصم نه همۀ کشورهای عربی و مردم عرب‌زبان آن‌ها، بلکه گروه خاصی از دولت‌های تحت حمایت کشورهای غربی و در مسیر مدرنیزاسیون هستند. دولت‌هایی که با پشتیبانی نظام سرمایه‌داری غرب با سرعت هرچه تمام‌تر در جهت مدرنیته گام برمی‌دارند و دیگر باید آن‌ها را حیاط خلوت‌هایی برای نظام سلطۀ جهانی دانست. در همۀ این مشکلات رد پای امارات و قطر و عربستان و کویت دیده می‌شود و یک پای دعوا همیشه حاکمان مستبد و وابستۀ آن‌ها هستند که با ترغیب و فشار کشورهای اروپایی، هر چند وقت یکبار روی به هذیانات و رفتارهای ناسالم می‌‌آورند؛ و بسیار جالب است که در این بازی ابلهانه مقصر کودکان آوارۀ فلسطین و شیعیان مظلوم لبنان و ملت ستمدیدۀ سوریه هستند. حاکمان نفتی قطر و امارات با حمایت کشورهای غربی دست به رفتارهای مخاصمه‌جویانه می‌زنند و شبه‌روشنفکران، باز هم با حمایت همان کشورهای غربی، علیه سیاست‌های ایران در قبال مردم فلسطین و بحرین و لبنان و سوریه، جنجال به پا می‌کنند. امیران و امیرزادگان حاشیۀ خلیج با کشورهای غربی نرد عشق می‌بازند و برای ایران چنگ و دندان نشان می‌دهند و سفر شیعیان ایران به عتبات عالیات و تلاش مردم مؤمن این کشور برای بازسازی حرم‌های مطهر‌ اهل بیت مورد تمسخر شبه‌روشنفکران غربزده قرار می‌گیرد. دست‌نشانده‌های کشورهای غربی در کاخ‌ها و شهرهای مدرن عربی خیال خام در مغز خود می‌پزند و اسامی عربی فرزندان و زبان نماز و دعای مسلمانان ایران مورد هجمه قرار می‌گیرد. البته این نمایش خنده‌دار و عصبی‌کننده یک پردۀ دیگر هم دارد. در سوی دیگر ماجرا، مواجهۀ علاقه‌مندان به خون پاک آریایی و تبار نژادۀ ایرانی با همین شکم‌گنده‌های دشداشه‌پوش نیز جالب توجه است. در حالی که سفر زیارتی شیعیان به این کشورها جنایتی نابخشودنی محسوب می‌شود، کنسرت‌ها و برنامه‌های به اصطلاح هنری خوانندگان لوس انجلسی در دوبی و دوحه و ابوظبی با استقبال گستردۀ شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان همراه است. در بین هر شو و فیلمی، هر پنج دقیقه یکبار یک میان‌برنامۀ تبلیغی جهت تشویق ایرانیان به سرمایه‌گذاری در آغوش شاهزاده‌های عربی پخش می‌شود و در هر فرصت ممکن، توضیحات تفصیلی و کاملی در خصوص شرایط سفرهای توریستی به جزایر آل خبیثه‌ها به خورد مخاطب داده می‌شود و در هیچ‌یک از آن‌ها نیز ‌اندکی غبار ملال بر خاطر نژاده و پاک آریایی مخاطبان نمی‌نشیند.
حقیقت آن است که جریان شبه‌روشنفکری دهه‌هاست که با این فرمول‌های نخ‌نما و فرسوده، در حالی بازی دادن عواطف و احساسات مردم شریف ایران بوده و متأسفانه همیشه نیز دست خالی از میدان باز نگشته است. اما باید به خاطر داشت دشمنی ملت ایران نه با نژاد سامی کشورهای عربی است و نه با نژاد آنگلوساکسونی کشورهای غربی. عربی و غربی برای شیعۀ منتظر و قائل به انّ اکرمکم عندالله اتقاکم به اندازۀ همین یک نقطۀ عین و غین نیز تفاوت ندارند. مشکل ما با مستکبران و گردنکشانی است که سودای آقایی جهان را دارند اما بندۀ اهواء نفسانی خویشند، چه با شکم‌های گنده و چفیه و عقال و چه با کراوات و کت و دستکش مخملی. ما خود را متعهد به حمایت از مردم مستضعف می‌دانیم، چه کودکان محروم بشاگرد، چه آوارگان غزه، چه جنبش نود و نه درصدی وال‌استریت. به راستی تعصبات قومی‌قبیله‌ای برازندۀ همان ‌شبه‌روشنفکران متحجر مدرن است، نه گفتمان الهی انقلاب اسلامی.

محمدرضا وحیدزاده

رجانیوز


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • افسانۀ عرب سوسمارخور و روح پاک آریایی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.