یادداشت علیمحمد مودب بر رمان «برکت» ابراهیم اکبریدیزگاه
19 تیر 1395
17:14 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب به نقل از روزنامه شهرآرا: توفیق داشتم رمان خوب برکت از ابراهیم اکبریدیزگاه را خواندم که نشر خوب کتابستان منتشر کرده است. خیلی هم مشتاق بودم دوباره بخوانم تا بتوانم نگاه دقیقتری به این کتاب خوب داشته باشم؛ ولی متاسفانه کثرت مشغلهها و گرفتاریها زمینه این توفیق را از من سلب کرده است. فعلا همینقدر مینویسم تا بهحد وسع حقگزار این کتاب خوب باشم که لحظات خوبی برای من رقم زد.
برکت، رمانی است که سراغ موضوعی ناب رفته است. پیشتر فیلمهای مستند گزارشوار از زندگی طلبهها در سفرهای تبلیغی دیده بودم؛ ولی رماننوشتن دراینزمینه کار تازهای است. برکت رنج مومنانهزیستن و درگیری با شیطان و وسوسهها را خوب نوشته است. یونس برکت طلبهای است جوان که همسری ناسازگار دارد. او در گریز از مشکلات خانوادگیاش در سفری تبلیغی بهدنبال خلوتی است تا تامل کند. یونس، نام پیامبری است که از مردمانش خسته شد و نفرینشان کرد و دچار گرفتاریها و ابتلاهایی شد و برکت هم ، از مهمترین کلیدواژهها در هستیشناسی دینی است که متاسفانه کمتر مورد توجه ماست.
استاد ارجمند جناب مرتضی فرهادی در مطالعات خودشان در حوزه فرهنگ یاریگری بسیار به این موضوع دقت داشتهاند و با عناوین خیرخیزی و گوالیگری به آن پرداختهاند که برای علاقهمندان، مطالعه مقدمه کتاب انسانشناسی یاریگری دراینزمینه میتواند مفید باشد. ابراهیم اکبریدیزگاه بهخوبی توانسته است جهان یک طلبه درگیر با مشکلات طبیعی زندگی خودش را در مواجهه با مردم نشان بدهد و دشواری او را در تحمل مسئولیت دشوار تبلیغ روایت کند. در این مسیر خود او هم درمعرض حزنوخوف و وسوسههاست؛ ولی به میزان مجاهدهاش حمایت و هدایت الهی را دریافت میکند.
برای جوانان امروز که پرسشهای زیادی درزمینه دینیزیستن دارند، این رمان میتواند پیشنهاد خوبی باشد تا آنها را در گذر از تردیدها یاری کند.
توجه نویسنده به عنصر رویا در برکت ستودنی است و شاید قدری اغراق در رویاپردازی و فضای تخیلی در نیمه دوم رمان را بتوان با ضرورت جذابکردن یک گفتگوی درونی سنگین درباره دشواری مومنانهزیستن توجیه کرد. بههرحال خیال عشوههایی دارد که میتواند مخاطب را بهدنبال خود بکشاند.
شخصیتهای مختلف رمان و حوادث بهخوبی وارد میشوند و در تکمیل جورچین رمان نقش ایفا میکنند و گونههای مردم را نمایش میدهند. دیوانهای که در نخستین صحنه رمان سیبی گندیده را بهسوی برکت پرتاب میکند تا دخترکی که سوال ایمانی دارد و چوپانی که بهطور گذرا وارد جهان قصه میشود، همه در خدمت جورچین رمان خوش نشستهاند.
در میان اینهمه آثار هنری وارداتی و صادراتی که فقط وسوسه و شیطان را مینویسند و معمولا هم روایتگر غلبه شیطان هستند، برکت، کاری است کارستان که قهرمان دارد و قصه دارد و جذابیت و تخیل دارد و درعینحال عمق و محتوا هم دارد و بهخوبی به مفاهیم و باورهای عمیق دینی تکیه میکند: و لو ان اهلالقری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات منالسماء و الارض
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.