از جلسات چهارشنبههای شعر l گزارش مشروح و تصویری جلسۀ ۲۵ آبان
28 آبان 1401
17:00 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب: بیستوپنجم آبان ماه، جلسۀ دیگری از چهارشنبههای شعر شهرستان ادب برگزار شد. در ادامه، گزارش مشروح این جلسه به همراه گزارش تصویری، در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
جلسۀ دیگری از چهارشنبههای شعر در مؤسّسۀ فرهنگیهنری شهرستان ادب با حضور علاقهمندان شعر و به دبیری علی داودی برگزار شد. شعرخوانی با خواندن دو نیمایی توسّط ابوالفضل صدقی آغاز شد که آغاز یکی از آنها، اینگونه بود:
«از همین امشب
تا همان صبحی که موی هر دومان جوگندمی باشد
من برایت باز خواهم خواند
شعرهای شاطرعبّاس صبوحی را»
خانم شوندی، دومین شاعری بود که غزلی با مطلع زیر را تقدیم حاضران کرد:
«مرا عریانتر از باران به آغوش زمین دادی
خیانت کردم و تاوان من را اینچنین دادی»
یکی از جذّابیتهای جلسات شعر چهارشنبهها، گفتگوهای آموزندۀ پیرامون شعر است. در همین رابطه و در پاسخ به سؤال یکی از شاعران جوان مبنی بر سختی شعر گفتن، علیمحمّد مؤدّب دلیل این امر را این موضوع دانست که شاعران جوان صرفاً به دنبال شعر گفتن هستند و از این رو، دچار وسواس میشوند، در حالی که باید به درون نگاه کرد و بیشتر از تلاش برای سرودن، برای شاعر بودن و نگاه شاعرانه به پیرامون تلاش کرد.
در ادامۀ جلسه، مهدی گرایی غزلی خواند با این مطلع:
«تو شور رودخانه من امّا کجاییام؟
مردابم و اسیر غم ایستاییام»
کمیل رضازاده از دیگر شاعران جوان حاضر در جلسه بود که دو رباعی و غزلی با این مطلع قرائت کرد:
«شاید مرا غرق غم و افسرده میخواهی
شاید دل بیجان من را مرده میخوهی»
علی حاجیزاده، حسین خزایی، ولیزاده، سمانه خلفزاده و هانیه احمدینژاد نیز از دیگر شاعران جلسه بودند که غزلخوانی کردند. در ادامه غزل خانم احمدینژاد را میخوانیم:
«خداحافظ! ولی این بار هم لطفاً مردّد باش
شبیه نبض من، تکرار یک اجبار ممتد باش
وضویت را بگیر از خاطراتم، بعد نیّت کن
نماز «دوستت دارم» بخوان، قدری مقیّد باش
شبیه اوّلین باری که گفتی دوستت دارم
بیا یک بار دیگر اوّلین بار مجدّد باش
در این دلسردی ممتد، تو از مبدأ شروعم کن
لگد کن دلخوریها را فقط دلگرم مقصد باش
در این تردید بیپایه، اسیر پایداری شو
برای کوریِ «شاید»، بیا تضمین «باید» باش
ردیف شعرهایم «رفت» و «بود» و «نیست» است امّا
میان مصدر «رفتن» بیا و فعل «آمد» باش»
در ادامه، میثم جعفری نیز غزل خود را با این مطلع ارائه داد:
«عاشقی را با نگاهت ساده معنا کردهای
دوستت دارم برای اینکه غوغا کردهای»
از دیگر شاعران حاضر در جلسه، وحید اشجع بود که برای حاضران دو رباعی خواند. یکی از رباعیات او را میخوانیم:
«در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم
قرآن نرود بر نی و ناظر باشیم
حتّی اگر اهل کوفه هستیم، ای کاش
از جنس حبیب بن مظاهر باشیم»
بعد از شعرخوانی میثم یوسفی و خانم فراهانی، علی بهاری غزلی با این مطلع را خواند:
«سبز است سبز، رنگ زمین و زمان ما
سرخ است سرخ، قصّۀ هر قهرمان ما»
سپس حامد فلّاحیراد قصیدهای را برای حاضران خواند و بعد از او علیرضا میرزایی شعر محاورهای را تقدیم حاضران کرد:
«عصر یک روز گرم بهمن بود، که توو بیداد رعد، زاده شدیم
پی آرامش آخر از طوفان، دم رنگینکمون پیاده شدیم»
پایانبخش این جلسه شعر، خواندن چند رباعی توسّط مبین اردستانی و شعرخوانی علیمحمّد مؤدّب بود.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.