برگزاری نشست نقش شعر در بیداری اسلامی در غرفه خبرگزاری فارس
04 شهریور 1391
12:18 |
0 نظر
|
امتیاز:
2 با 72 رای
بیداری اسلامی و نسبتی که با شعر و ادب پیدا میکند، موضوعی است که تجلی آن را در مسابقهها و جشنوارههای شعری دیدیم اما تاکنون درباره این حقیقت و پیوندی که این واقعیت بیرونی با شعر و شعرا پیدا میکند سخنی گفته نشده بود.
به همین مناسبت از محمدحسین نعمتی و محمدرضا وحیدزاده که هم از شاعران جوان، خوش سابقه با سبقه ادبی و شعر قوی در محافل ادبی مطرح هستند و هم در جریان بیداری اسلامی جز شاعران فعال ما در این عرصه به حساب میآمدند، دعوت کردیم تا به غرفه خبرگزاری فارس در نمایشگاه مطبوعات بیایند و رابطه شعر و ادب با بیداری اسلامی را به بحث بکشانیم. این مصاحبه خواندنی که پای بحث مافیای روشنفکری در کشور و ارتباط شعر انقلاب و بیداری اسلامی را هم به میان کشید به شرح زیر است:
**شاعران را از تودههای مردم جدا نکنید لطفا!
* فارس: سئوال اصلی ما در ابتدا این است که این شاعران بودند که باعث بیداری اسلامی شدند یا این بیداری اسلامی بود که شاعران را بیدار کرد؟
*نعمتی: قطعا نقش روشنفکران و خواص و اهالی فرهنگ در جامعه را نمیتوان در پدیدههای اجتماعی منکر شد. مثلا در انقلاب اسلامی طبقه فرهیخته جامعه و هنرمندان و شاعران نقش کلیدی داشتند اما آیا برای به نتیجه رسیدن یک جریان حضور جماعت هنرمند کفایت میکند یا نه درباره این میشود بحث کرد. جماعت هنرمند میتوانند به عنوان کاتالیزور، تسریع کننده این حرکات باشند اما حرف اول و آخر را باید تودههای مردم بزنند. بسیار دیده شده که بعضی انقلابها بعد از مدتی شکست خوردهاند چون حضور مردم با این انقلاب همراه نبوده است و اینکه شاعران زبان ملتشان باشند و اگر غیر از این باشد نتیجه نخواهد داد از آن طرف توده ملت به افرادی احتیاج دارند که حرفها و آرمانهایشان را به یک زبان هنری مطرح کنند و برای ماندگاری در تاریخ و انعکاس بین ملل مختلف بماند. وقتی شما میخواهید خواستههای یک انقلاب را پیگیری کنید، در گام اول به یک کلام گویا و ادبیات موفق احتیاج دارید تا خواستههای ملت را که سالها برای آن تلاش کردهاند، در چند کلام ماندگار کنید.
*فارس: پس شما معتقدید اول توده مردم بعد شاعران؟
*نعمتی: اگر شاعران را از توده مرم جدا کنید، صحیح نیست. هنرمندان اگر جزء حرکت کلی کشور خود قرار نگیرند نمیتوانند زبان حال مردم باشند.
**تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بیشتر شاعر
*وحیدزاده: درباره جایگاه شعر و شعرا در اتفاقات اخیر یک نگاه و انتظاری وجود دارد که به جایگاه گذشته شعر برمیگردد و به فرهنگ و تاریخ ما و بشریت مربوط میشود. در گذشته شاعر جایگاه بسیار حائز اهمیتی داشت و یکی از عرصههای اصلی جامعه همین بحث شعر بوده استاست و این جایگاه با الان متفاوت است. بر اساس همین انتظار نگاهی به شاعر امروز وجود دارد که نسبتی با جایگاه فعلیش ندارد. شعر آن روح بیدار جامعه است که از ریشه شعور میآید و و نبض بیدار جامعه است، اما دیگر شعر به معنای دیروزش نیست. البته از این قضیه نمیتوان نتیجه گرفت که کم کاری شاعران یا نزول جایگاه شعر باعث این اتفاق شده است. بلکه این به دلیل تقسیم وظایف است. الان بخشی از وظایف قدیمی شعر را رسانهها برعهده گرفتهاند، بخشی را متفکران و بخشی دیگر را سینما و هنرهای دیگر. لذا باید توقع ما از شعر واقعی باشد و نه آرمانی و آن وقت با این مسئله مواجه شویم. در این مسئله شاعر هم مثل بقیه اقشار جامعه میتواند مواضع مختلفی داشته باشد با حقیقتی همراه باشد یا انکار کند. آن چیزی که مهم است، مسئله تأثیرپذیری بیشتر شاعر و به همان اندازه تأثیرگذاری بیشتر شاعر است. یعنی از اتفاقات اطراف بیشتر از بقیه متأثر میشود و حسگرهایش به تحرک میافتد و از طرف دیگر به خاطر ماهیت شعر، اثرگذاری بیشتری در جامعه دارد و بیداری اسلامی هم این قضیه مستثنی نیست.
* فارس: پس میتوانیم نتیجه بگیریم شاعران با تأثیرپذیری بیشتر میتوانند در اتفاقات مهم جامعه با زبان شاعرانه خود تأثیر بیشتری بگذارند.
وحیدزاده: اولا زود متأثر میشوند و دوم اینکه این تحرک را بیشتر به عرصه ظهور بمیرسانند و حسشان را بهتر منتقل کنند.
* فارس: سئول اولیه این بود که شاعران قبل از بیداری اسلامی بیدار بودند یا بعدا بیدار شدند؟
* وحیدزاده: من هم مثل آقای نعمتی تفکیک نمیکنم شاعران را از توده مردم. بعضی از آنها از قبل بیدار بودند، بعضیها بیدار شدند و بعضیها هم اصلا بیدار نمیشوند.
**شاعر باید زبان ملت خودش باشد
* فارس: با توجه به این صحبتها به این نکته رسیدیم که شاعرها هم زودتر اثر میپذیرند و هم زودتر اثر میگذارند با وجود این قابلیت در عرصههای مهم مثل بیداری اسلامی وظیفهای برای شاعران متصور هستید یا اینکه شاعر وظیفه ندارد و این کار دلی است؟
* نعمتی: در بحث هنر و شعر تکلیف کردن موضوعیت ندارد شاید هنرهای دیگر نوع ساختگیش شاید مورد توجه قرار گیرد اما در شعر و موسیقی این قضیه محسوس است که آیا محصول یک اتفاق درونی در شاعر است یا اینکه نه به یک سفارش جواب میدهد. ولی درباره بیداری اسلامی و اتفاقات مشابه شاعران میتوانند با پیوستن به این موج به ماندگاری خود در این قضیه کمک کنند همان طور که انقلابها با شعر تسریع پیدا میکنند خود شاعرها هم اگر اثرشان هویت انقلاب را بگیرد، یک نقش تاریخی ایفا کرده است و به ماندگاری نام خود کمک کردهاند. مثلا ما در پدیده انقلاب اسلامی میبینیم با توجه به اینکه شاعران چپ تا زمان انقلاب سرآمد شاعران زمان خود بودند، انقلاب شعر را بین توده مردم توسعه داد و شاعران انقلاب از دل مردم برخواستند. شاعر باید زبان مردم خودش باشد همان طور که در جنگ هم همین اتفاق افتاد، شاعرانی مثل قیصر امینپور، سید حسن حسینی، نصرالله مردانی و دیگران توانستند در آن برهه زبان حال مردم خود باشند و کمک کنند به تثبیت گفتمان انقلاب اسلامی. نکته اینجاست که گفتمان انقلاب در وجود چنین شاعرانی درونی شده و تمام فکر و ذهنشان معطوف ثمر نشستن آن پدیده است. مثلا وقتی قیصر درباره امام میگوید: «لبخند تو خلاصه خوبیهاست/ لختی بخند خنده گل زیباست»
نمیتواند حاصل سفارش هنری باشد بلکه حاصل درک درست از امام خودش است. یا مثلا وقتی سلمان هراتی میگوید «فردا جمهوری گل محمدی است» این حاصل یک درک است.
** در میان این همه قشر فرهنگی در بحرین یک شاعر آرمانها را جاودان کرد
در خصوص وقایع اخیر هم نقش شاعران خیلی مطرح است. ما که در شهرستان ادب فعالیت میکنیم در برههای بحث دستگیری آیات القرمزی پیش آمد اگر همین پدیده را بررسی کنیم میبینیم چه قدر تأثیرگذار بود.
ما در مؤسسه این کلیپ را پخش کردیم با وجود اینکه به زبان عربی محلی صحبت میکرد، فوقالعاده تأثیرگذار بود و توجه کنید میان این همه قشر فرهنگی در بحرین این شاعر بود که توانست مفاهیم را منتقل کند و میبینیم بین همه شخصیتهای حاضر در جمع، حکومت بحرین روی این خانم زوم میکند. ما حتی وقتیجستو جو کردیم، شاعران منتسب به حکومت بحرین با همان لحن آیات ، شعر گفته بودند یا حتی شاعران منتسب به سعودیها در کشورهای همسایه شعر گفته بودند تا اثر شعرخوانی او را خنثی کنند. یا وقتی ما خودمان مسابقه و شب و شعر برگزار کردیم درباره آیات، حدود 100 شاعر درباره او شعر گرفتند. چون زبان شعر بینالمللی است، جان مردم را هدف قرار میدهد. الان همین شاعر دو ملت را به هم نزدیک کرد. همچنان که این اشعار در آزادیش موثر بود. کلا سرنوشت ملتها برای هم مهم است و شاعران خیلی میتوانند به این عرصه کمک کنند و آیات به عنوان یک سمبل مطرح شد.
**جریان روشنفکری عملا با سفارش گرفتن، کارهایش را به اسم کار جوششی قالب میکند
* وحیدزاده:این سؤال کمی شبیه سؤال سفارش است که آیا ادبیات را میشود سفارش داد؟ پاسخهای زیادی داده شده به این پاسخ ما باید درباره این مسائل باید یک بار دیگر فکر کنیم که اصلا ماهیت شعر، هنر و ادبیات چیست؟ سفارش چگونه تعریف میشود، تکلیف، وظیفه و دل چیست؟ خیلی وقتها این تعابیر جایشان را با هم عوض میکنند. مثلا جریان روشنفکری با همین تعبیرها و انگ سفارشی بودن کارهایی که بچههای انقلاب را محکوم میکنند و با جمله مشهور هر چیزی که سفارشی باشد محکوم به شکست است و هر چیز دلی پیروز خواهد شد، همه کارهای ارزشی را زیر سؤال میبرند. در حالی که همین جریان عملا با سفارش گرفتن و کارهای دیکته شده، کارهایش را به اسم کار جوششی قالب میکنند . از آن طرف کارهایی که واقعا جوششی و از دل شاعر برآمده است به اسم اینکه کار متعهدی است و مثلا انقلاب اسلامی ، افقهایش با این کار همسو است را زیر سؤال میبرند.
آن چیزی که تعیین میکند، گره خوردن موضوع با روح و جان شاعر است ممکن است شاعر احساس تکلیف کند و این تکلیف نه از بیرون و بلکه از درون است و بر اساس وجدانش و حس بیدار وجودش در این عرصه قدم بگذارد و این هیچ منافاتی ندارد با اینکه یک کار ارزشمند ببینیم.
بارها دیده شده یک هنرمند و شاعر شعری گفته که در راستای ارزشهای انقلاب بوده و کار ماندگاری شده و از سوی دیگر شاعرانی با سفارش گرفتن و سرودن شعری که حالت اپوزیسیون دارد و درست مخالف جریان است، شعری ضعیف گفته.
* نعمتی: متأسفانه از آنجایی که جریان چاپ و انتشار کتاب وابسته به جریان روشنفکری بوده این جور تلقی ایجاد کردند که هنر باید برای هنر باشد در صورتی که اگر نگاه اجمالی داشته باشیم به شعرای مطرح دنیا مثل نرودا، نذار قبانی، ناظم حکمت، احمد مطر ودیگران هیچ یک به اتفاقات پیرامون بیتفاوت نبودهاند. مثلا نرودا که به عنوان شاعر عاشقانهها در ایران مطرح است، به مسائل اطرافش بیتفاوت نبود. نرودا کتابی دارد با نام «نیکسون کشی و انقلاب شیلی» و در آن کتاب مواضع ضد آمریکایی دارد و به دلیل سانسوری که گفتم در ایران منتشر نمیشود یا اگر شود کمتر دیده میشود انگار قرار بر این است که اصلا مواضع شاعران بزرگ پنهان شود. یا قبانی ، شعرهای متعددی دارد از عاشورا شعر دارد تا غزه . مثلا در یک شعر میگوید «شکایت رژیمهای عربی را به خدا بردم. خدا گفت هیس آیا در را پشت سرت بستهای» یا غزه را به یک قوطی کنسرو ساردین تشبیه کرده است.
**بازار نشر دست جریان روشنفکر بوده و دیدگاههای سیاسی شاعران مطرح را سانسور میکنند
یا در شعری میگوید: «در عروسی همه چیز آمریکایی بود، موسیقی آمریکایی بود، غذا آمریکایی بود، حتی مهریه به دلار تعیین شد و دستمزد عاقد به دلار پرداخت شد» از عربها انتقاد میکند. در کتاب « چه کسی معلم تاریخ را کشت» یا عشق پشت چراغ قرمز نمیماند میبینیم همراهش موضعگیری صریح سیاسی دارد. یا ناظم حکمت سالها تبعید بوده یا احمد مطر هم همین طور و چه قدر در شعرهایش وحشت حاکم در نظام صدام را مطرح می کنند. اینها شاعران مطرح دنیا هستند اگر بخواهیم الگو بگیریم حتی اگر نگاه ایدئولوژیک هم نداشته باشیم، نتیجه میگیریم شاعر باید ابتدا بومی باشد تا جهانی شود، حتی اگر هیچ حس مسئولیتی هم نداشته باشد، باید به دغدغههای مردم خودش احترام بگذارد.
متاسفانه به علت اینکه کل بازار نشر دست جریان روشنفکر بوده، اینها سانسور شده و قبانی را به عنوان شاعر عاشقانههای زن مطرح کردهاند. شعرهای اعتراضی را از کتابها حذف کردند تا این الگوبرداری پیش نیاید که شاعر معتقد میتواند جهانی باشد. یا الان یک تلقی ایجاد شده که اگر شاعری از اعتقادات و دغدغههای ایدئولوژیکیش بگوید با بحث رکود شعرش میشود.
** اینهمه جان و انسان نمیتواند عامل تحریک شما برای شعر گفتن باشد؟
با نگاه حرفهای و غیر ایدئولوژیک، میبینیم از مردم خود سخن نگفتن، عین غیر حرفهای بودن. البته در تکمیل صحبتهای آقای وحیدزاده بگویم ما بر عکس سفارش معنوی هم داریم یعنی که بعضی شاعران بعضی دیگر را متهم به حکومتی بودن میکنند و میبینیم شعرهای خودشان سفارشی هستند.
نکته دوم سانسور بعضی وقایع است. بعضی مسائل را هم کلا سانسور میکنند شما درمیان شاعران بزرگ جریان روشنفکری میبینید پدیدهای به اسم انقلاب اسلامی رخ میدهد و آنها سکوت میکنند. جنگ میشود ساکت هستند به قول قیصر که
«ما که این همه برای عشق
آه و نالهی دروغ میکنیم
راستی چرا
در رثای بی شمار عاشقان
-که بی دریغ-
خون خویش را نثار عشق میکنند
از نثار یک دریغ هم
دریغ میکنیم؟»
ما در جنگ 260 هزار شهید دادیم و یک میلیون مجروح و آواره. اینهمه جان و انسان نمیتواند عامل تحریک شما برای شعر باشد؟ از طرف دیگر شاعرانی که منصف هم بودند و شعری در حمایت از انقلاب گفتهاند به دلیل ترس از برچسبت خوردن، و همراهی با این جریان ،شعرهای خود را در چاپهای بعدی حذف میکنند یا اگر به شهید یا جانبازی تقدیم شده بود، این عنوان تقدیمی را حذف میکنند.
**انصافا انکار هشت سال دفاع مقدس توسط جریان روشنفکری کار بزرگی است!
*فارس: در همین رابطه شما به سانسور به این شکل از طرف جریان روشنفکری اعتقاد دارید؟
*وحیدزاده: تخصصش را ندارم و نیاز به کار جدی پژوهشی دارد اینکه فضای روشنفکری با ابزارهایی که دارد دست به تحریف وقایع میزند، بدیهی است. مثلا نمیآید به سادگی یک کلمه را حذف کنند. سانسور مد نظر آنها به شکل دیگری است.
بعضی وقتها این قدر پیرامون بقیه موارد سر و صدا میکند که موضوع اصلی دیده نشود و شما نمیتوانید با ابزارهای خودشان، آنها را متهم به سانسور کنید به آن معنا سانسور نکردهاند اما به معنای توجه بیش اندازه به موضوعی و پررنگ کردن چیزی که مهم نیست به طوری که تمام دنیا و تمام فضا را میگیرد و عملا ظلم میکنند به مسائل دیگر این کار را انجام میدهند. بخش عمده تحریفی که صورت گرفته، همین است از چیزی به راحتی میگذرند که اصلا نمیشود گذشت.
مثلا انقلاب، یا 8 سال دفاع مقدس. شما با نگاه مذهبی یا ملی یا سیاسی هم نگاه نکنید اگر دید انسانی داشته باشید ۸ سال ملتی همه داشتههایش را کف دستش گرفت و وسط میدان رفت. وقتی یک جریان شعری این اتفاق 8 ساله که مدت طولانی هم هست را ندید، اتفاقی که تا کوچه پس کوچههای هر شهر و روستایی رفت و هر کوچه شهید و جانبازی داد، انصافا انکار این موضوع کار بزرگی است و باید از اینها تقدیر کرد که چطور اتفاق به این بزرگی را ندیدند!
**عملا از رسانههای معاند سفارش میگیرند
ولی اینها با انکار این موضوع و پرداختن به مسائل دیگر، عملا تحریف میکنند در حالی که موضوع کوچکی مثل ندا آقا سلطان پیش میآید، شاعری 22 شعر برای ندا دارد و اصلا یک کتاب شعر میگوید، موضوعی که هنوز معلوم نیست چیست و همه سوال دارند درباره صحتش، میآید و یک کتاب شعر میگوید.
اینکه میگویم جریان روشنفکری خودش سفارش میگیرد و شعر دستوری و تکلیفی میگوید را با مثالی روشن میکنم. یکی از شاعران که به ادعای خودش شاعر مستقل و آزادی است،ْ در سایت شخصیش شعری درباره دریاچه ارومیه و اعدامها گذاشته بود و در یک پیام خصوصی برایش نوشتم شما شاعر سفارشی هستی یا دوستان دیگر؟ شما سفارشی را که رسانههای معاند و معارض میدهند، سرفصل قرار میدهی و میپردازی و چون وجهه اپوزیسیونداری و شکل مخالف خوانداری، ادعای شعر آزاد و مستقل بودن هم داری. در حالی که این شعر سفارشی است اگر ادعای به روز بودن هم دارید، باید درباره ترور سفیر عربستان هم شعر بگوید و هزاران موضوع دیگر که به روز است.
**دفتر شعر شاعران باید آلبوم خاطرات ملتش باشد
*نعمتی: اینها درباره انقلاب و امام شعر ندارند ولی تقدیمیهایشان به یک شاعر آمریکای لاتین است. در مواقعی به یک دهکده خاص یا فرد خاصی در کشوری در شعرشان اشاره شده، به نظر من این شعرها درونی نیست و سانسور به این شکل یعنی ندیدن اتفاقات اصلی و پرداختن به حاشیهها آخر سر باعث سانسور خود شاعر خواهد شد. وقتی دفتر شعر شاعری آلبوم خاطرات ملتش نباشد، قطعا به آن مراجعه نخواهد شد. ما باید تصویری از خودمان در تصاویر هنری ببینیم تا مشتاقشان شویم. الان یکی از بحثها تقلید از شاعران خارجی است اگر خیلی در این مرحله پیش بریم یکی مثل او میشویم. اگر به معیارهای بومی خودمان توجه کنیم و خواسته ملتمان را بگوییم ماندگار میشویم. انقلاب اسلامی واقعا حرف نویی برای دنیا دارد و صرف نظر از همه کاستیهایی که در اجرای آن در کشور هست و هم اشراف بر آن دارم و هم دغدغه رفع شدنشان را، ولی ایده انقلاب اسلامی یک ایده نویی است و همه دنیا متوجه این قضیه شدهاند اما جالب است دوستان روشنفکر ما به هر چیزی را که این جریان را تایید کند، حساس هستند. مثلا در جریان آیات القرمزی به ما و شاعرانی که درباره او و بحرین شعر داشتیم توهین میکردند.
*فارس: حرف حسابشان چیست؟
*نعمتی: ما اصلا نمیدانیم حرف حسابشان چیه. به هر چیزی که به جریان انقلاب منتسب است حساس هستند. اگر به قضیه آیات به دید ملی هم نگاه کنید و بحرین تا 51 عضوی از ایران بوده است و ما ویژگیهای ملی مشترکی با بحرینی ها داریم. حتی ببینید وضع چه طور است کهوقتی یکی از دوستان در صفحه شخصیاش نوشته بود من به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم که نخستوزیر اسرائیل چنین آدم جنایتکاری با ما دشمن است به او هم حمله کرده بودند و در دفاع از سخرنارنی نخست وزیر اسرائیل حرف زده بودند! در کل این جریان به هرچه که گفتمان انقلاب اسلامی مربوط میشود، حمله میکند.
شاعرانی که در جریان فتنه تا دیروز منفور جریان روشنفکری بودند و شاعر حسابشان نمیکردند با یک چرخش ۱۸۰ درجهای در عقاید محبوب آنها شدند یا آدمهایی که تا دیروز از شعر برای شعر میگفتند در وقایع فتنه مدعی بودند که ما باید برای این وقایع شعر بگوییم. با فرض اینکه در این جریان بر موضع حق هم بودید، جنگ و انقلاب اسلامی، واقعهای نبود که از آنها هم بگویید؟
خیلی از شعرهایی که برای جنگ گفته شده برای خویشان شهید شاعر سروده شده، شعر گفتن درباره این شهیدان هم شمارا منتسب به حکومت میکند؟ این یک سفارش درونیاست و شاعر احساس میکند در قبال فردی که جانش را داده مسئول است و باید کاری کند هرچند کوچک. واقعاً شعر گفتن در مقام مقایسه کار یک شهید و از جانش گذشته، چیزی نیست.
**اگر طرفدار تودهها هستید چرا از جریان ۹۹ درصدی وال استریت حمایت نمیکنید؟
* وحیدزاده: حرف اینها پر از تناقض است و اگر بتوانیم با آرامش و سعهصدر تمام این تناقضها را نشانشان دهیم و از جنجال و هو کردنشان نترسیم، تناقضهایشان آشکار میشود.
در همین حوادث بیداری اسلامی از ما انتقاد میکردند که ملیت و حوادث و گرفتاریهای داخل کشور را رها کردهاید و به کشورهای عربی و شاعران عرب چسبیدهاید. بعد از آن طرف، خودشان درباره فلان شخص در فلان روستای آمریکای لاتین شعر دارند و از بیربطترین موضوعات که به ملیت و سرزمینشان ربطی ندارد شعر میگویند به جهت وجهه روشنفکری که برای خود قائل هستند.
این افراد مدتها از تودهها سخن میگویند آن وقت واقعههایی مثل انقلاب اسلامی و جنگ و بیداری اسلامی را انکار میکنند. الان در وال استریت چه اتفاقی میافتد؟ تودهها میگویند ما ۹۹ درصد هستیم و انکار میشویم. چرا این توده مردم را نمیبینند؟ در انتخابات اخیر معلوم بود غلبه با کدام سمت است و این جریان مقابل مردم ایستاده بود. یکی از حرفهای مهم ما این است که آقایان سر حرفتان بایستید اگر میگویید ملت، پای حرفتان بایستید اگر مخالف کار سفارشی هستید، سفارش نگیرید. عملاً از رسانههای ضدانقلاب سفارش میگیرند. شاعری با سایت روز آنلاین که از دولت هلند بودجه میگیرد مصاحبه میکند و میگوید هنرمند مستقل هستم اما خودش با یک سایت دولتی مصاحبه میکند. خیلی خندهدار است. با بیبیسی مصاحبه میکنند. دولت انگلیس با واسطه بیبیسی وسط خانه من میآید و با من حرف میزند و آدمی با پشتوانه حکومت انگلیس با من مکاتبه میکند و میگوید تو دولتی هستی و من مستقل هستم!
بیبیسی دولتیتر است و منتسب به قدرت و حاکمیت یا جمهوری اسلامی که یک تنه مقابل همه قدرتهای زرورگوی جهان ایستاده؟ این رفتارها پر از تناقض است.
**شعر انقلاب هیچ وقت منفعل و عقب نبوده است
* فارس: با توجه به این بحثها و جوشش درونی که شاعر را وادار به شعر گفتن میکند شما مشارکت شاعران ایرانی را در جریان بیداری اسلامی چه طور ارزیابی میکنید به طور کافی و وافی وارد این عرصه شدهاند؟
*وحیدزاده: یکی از مهمترین داشتههای انقلاب اسلامی که در آن حوزه حرف برای گفتن دارد، حوزه شعر است در حوزه سینما شاید ایرادهای جدی باشد یا در داستان و بقیه عرصهها نتوانسته باشیم زبان انقلاب را در آن متجلی کنیم اما در حوزه شعر، داشتههای زیادی داریم و توانستهایم آرمانها و حقیقت انقلاب را بیان کنیم. در انقلاب و جنگ و شعر اجتماعی و در همه ساحتها شعر انقلاب حرف برای گفتن دارد. در قصه بیداری اسلامی هم یکی از جاهایی که خیلی زود بیدار شد و پا به صحنه گذاشت، شعر بود و دو مجموعه شعر درباره بیداری اسلامی منتشر شد، شاعران زیادی آرمانها و تفکرات خود را بیان کردند و پابهپای انقلابیون و تودههای مردم مسلمان به میدان آمدند شعر انقلاب اسلامی هیچ وقت عقب نبوده و منفعل نبوده و یکی از عرصههایی که این را ثابت میکند، بیداری اسلامی است.
* فارس: از صحبتهای هر دو دوست بزرگوتر این طور برداشت میشود که شما هم بیداری اسلامی و هم شعر بیداری اسلامی را در امتداد شعر انقلاب میدانید.این تلقی درست است؟
*وحیدزاده: مسئله شعر انقلاب اسلامی، مسئله بسیاری مهمی است که شعر انقلاب اسلامی منحصر به یک دوره خاص نیست. شعر انقلاب، گفتمان انقلاب اسلامی است. انقلاب یک نگرش نو به در جهان پدید آورده و این نگرش در امتداد و منتسب به آن گفتمان در همین جهت منتشر میشود. شعر انقلاب مجزا از این گفتمان نیست و در هر پدیده اجتماعی، تجلی خودش را دارد. در حوادث و کوران انقلاب یک تجلی دارد پس از جنگ یک تجلی دارد. در روایت ۸ سال دفاع مقدس تجلی دارد در شعر عدالتخواه و شعر بیداری اسلامی متجلی است. همه اینها انعکاسهایی از نور انقلاب اسلامی است و پایان نخواهد یافت و با پدیدههای مختلف جلو میرود و همیشه حرف برای گفتن دارد و در هر زمینه فعال است. بیداری اسلامی را تجلی حقیقت کلی انقلاب اسلامی میدانم.
**ادبیات انقلاب وامدار هیچ جریانی نیست
* نعمتی: همانطور که بیداری اسلامی، دنبالهرو گفتمان انقلاب اسلامی است و گفتمان انقلاب برخواسته از فطرت انسانها است. این گفتمان طرفداران زیادی در دنیا دارد. وقتی ما صحنههای انقلابهای کشورهای مسلمان را در تلویزیون میینیم. این صحنهها آدم را به یاد سال ۵۷ میاندازد یا همان نمازهای جماعت، ابراز شادمانی با تکبیر و دیگر نمادها همه نشانی از انقلاب اسلامی دارند.
در بعضی کشورها هم که رسماً عکس امام و مقام معظم رهبری را حمل میکردند شعر هم تابع این حرکات است.
انقلاب اسلامی پازل اولیهاش در ایران شکل گرفته و بقیه کشورها قرار است آن را تکمیل کنند و منحصر به ایران نمیشود. جرقهاش در ایران زده شد و قطعاً این پدیده تکثیر خواهد شد و ادبیات در راستای این تولید میشود. انقلاب اسلامی هم شاعران خود را پیدا کرد. اینکه روشنفکران به انقلاب اقبال نشان ندادند، خیریتی داشت و انقلاب، شاعران و نویسندگان خود را پیدا کرد که هویت مشخصی دارند و اگر آن جریان وارد این قضیه میشد ما وامدار آن جریان میشدیم. الان ادبیات انقلاب ویژگیهای خاص خود را دارد و به هیچ جریانی وابستگی ندارد.
مصاحبه و تنظیم: مهناز سعیدحسینی
منبع :
خبرگزاری فارس
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.