شهرستان ادب: در تازهترین مطلب پرونده ترانهخوانی یادداشتی میخوانیم از الهام فرجی که «لالایی» را در بستر ترانه مورد بررسی قرار داده است.
«لالالا گل سمبل/ جهان شد پر گل و بلبل
بیا باهم رویم صحرا/ برای هم بچینیم گل» (مرادی، 1394: 91)
لالاییها یکی از قدیمیترین انواع ترانهها هستند که بهعنوان بخشی از ادبیات شفاهی در کنار ضربالمثلها، افسانهها و آوازهای محلی سینهبهسینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند. لالایی در هرمنطقۀ جغرافیایی متناسب با ویژگیهای آن اقلیم و باتوجه به گویش، زبان و سبک زندگی خاص آن منطقه سروده میشود و بههمیندلیل تفاوتهایی میان لالاییهای هرمنطقه وجود دارد، اما به طورکلی محتوای هر لالایی مجموعهای از آرزوها، گلایهها، امیدها و نیایشهایی است که با زبانی بیتکلف و صمیمی بیان میشود.
اگرچه لالایی را وسیلهای برای تعامل میان مادر و فرزند میدانیم، اما مفاهیمی که در قالب لالایی سروده شده است معمولاً برای مخاطب کودک قابل درک نیست و آنچه بیشترین میزان تأثیرگذاری را بر کودک دارد، نغمۀ جادویی و خیالانگیز مادر است که با تکانهای موزون گاهواره همراه شده و سبب ایجاد احساس امنیت و آرامش کودک میشود. پس بهطورکلی در لالایی با دو عنصر موسیقی و محتوا سروکار داریم.
لالاییها را از جهت محتوا میتوان به این صورت تقسیمبندی کرد:
1-دعا ونیایش: دعا برای حفظ سلامتی و طول عمر کودک یکی از مضامین پرکاربرد در لالاییهاست.
«لالا، لالا گل لاله/ دل از مهر تو خوشحاله
الهي زنده باشي تو/ شوي دهساله، صدساله» (کاشمر) (مهاجری،1391: 85)
**
«بخواب ای گل بخواب ای گل/ بخواب اي خرمن سنبل
گلم در خواب، گلم بيدار/ گلم هرگز نشه بیمار
اگر خواهد شود بیمار/ خداوندا نگاهش دار» (حسنلی،1382: 69)
2ـ دلتنگیهای مادرانه: دلتنگی از نبود همسر بهدلایلی چون سفر، تجارت و جنگ، یکی دیگر از موضوعهای فراگیر لالاییهاست که تقریباً مضمون مشترک همۀ اقلیمها محسوب میشود.
«لالا لالا گل لاله/ پلنگ در كوه چه ميناله
لالا لالا گل گردو/ بابات رفته توي اردو » (بوشهر) (جهازی، 1388: 67)
**
«لالا لالا گل نازي/ بابات رفته به سربازي
لالا لالا گل نعناع/ بابات رفته خودش تنها» (بوشهر) (همان)
**
«لالا لالا گُل گردو/ بابات رفته ردِ اردو
لالا لالا گُلِ پونه/ که دنیا بیتو زندونه
لالا لالا گُل آبی/ بابا رفته صید ماهی» (کردستان) (مهاجری، 1391: 88)
**
«لالالالا گل قالي/ بابات رفته جایش خالي
لالالالا گل پونه/ بابات رفته دلم خونه» (حسنلی، 1382: 69)
**
«لالالالا گل پنبه/ بابا میاد روز شنبه» (مشهد) (مهاجری،1391 :97)
3ـ اعتقادات مذهبی: یکی دیگر از مضامین لالاییها اشاره به عناصر مذهبی است که این مضمون نیز در اغلب لالاییها به چشم میخورد.
مو لالات ميكنم تا تو بموني/ بري در مكتب و قرآن بخوني
مو لالات ميكنم تا زنده باشي/ كنيز حضرت معصومه باشي (بوشهر) (جهازی، 1388: 64)
**
«لای لا گلی الله/ محمد یارسولالله
محمد قبلهای دینه/ خُردوام جان شیرینه» (سمنان) (طباطبایی، 1395: 88)
**
«لالا لالا به صحرا شی/ به پای تخت زهرا شی
اگر زهرا بفرماید/ غلام شاهِ رضا شی» (مشهد) (مهاجری، 1391: 93)
**
«خداوندا تو پيرش كن/ خط قرآن نصيبش كن
كلامالله تو پیرش کن/ زیارتها نصيبش كن» (حسنلی، 1382: 68)
4ـ ترس از تنهایی: یکی دیگر از دغدغهمندیهای مادران که در لالاییها منعکس شدهاست، ترس از تنهایی و ازدواج مجدد همسر است.
«لا لا گلی پسته/ باباش رفته کمر بسته
باباش رفته زن بگیره/ مارِش میمیره از غصه» (سمنان) (طباطبایی، 1395: 86)
**
«لالا لالا گُلِ زیره/ چرا خوابت نمیگیره
بابات رفته زنی گیره/ ننهت از غصّه میمیره» (مهاجری، 1391: 24)
**
«لالا لالا گل خشخاش/ بابات رفته خدا همراش
لالا لالا گل زيره/ بابات رفته زن بگيره» (بوشهر) (جهازی، 1367: 67)
5ـ تشبیه کودک به عناصر طبیعی: این تشبیهها که شامل تشبیه به انواع گلها و... میشود یکی دیگر از مضامین رایج لالاییهاست که گاهی برگرفته از اقلیمی است که سرایندۀ لالایی در آن زندگی میکند و گاه نیز صرفاً تکرار شنیدههاست که میتواند نشاندهندۀ تبادل فرهنگی اقلیمهای متفاوت باشد.
«لالا لالا گلم باشی/ عزیز و بلبلم باشی»
«لالا لالا گل اوشن/ بابات اومد چیشت روشن» (فارس) (مرادی، 1394: 91)
**
«لالا لالا گل آلو/ درخت سیب و زردآلو» (تنگستان) (رودسری، 1393: 275)
«لالا لالا گل سرخ و سفیدم/ لالا لالا بنفشه برگ بیدم» (بندر ریگ) (همان)
لالاییها تنها در همین مضامین خلاصه نمیشوند، بلکه در برخی موارد به موضوعهایی چون بهخوابرفتن کودک، ازدواج او و رنجهای مادر و... نیز اشاره دارند.
اهمیت عنصر موسیقی در لالایی
گذشته از محتوای لالاییها که بهاختصار به آن اشاره شد، موسیقی نیز عنصر اساسی اینگونه سرودههاست. منظور از موسیقی شعر، موسیقی بیرونی، کناری و درونی آن است. بههمینسبب در بررسی موسیقی لالایی سعی میکنیم همۀ این جوانب را مورد توجه قرار دهیم.
بیشتر لالاییها در بحر هزج و وزن «مفاعیلن مفاعیلن» یا «مفاعیلن مفاعیلن فعولن» سروده شدهاند که میتوان نمونههای فراوانی برای آن یافت. برای مثال:
«لالا، لالا، گل بادوم/ بخواب آروم، بخواب آروم» در وزن مفاعیلن مفاعیلن و «لالا، لالا، گل فيروزۀ من/ دهن تنگ و زبون فيروزۀ من» که در وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن سروده شده است. (مرادی، 1394: 89)
کاربرد قافیه و ردیف یکی دیگر از مواردی است که در تقویت جنبۀ موسیقیایی لالاییها تأثیرگذار است. بهنظر میرسد سرایندگان لالاییها نیز از این ظرفیت آگاهی داشته و بهدرستی از آن استفاده کردهاند. اگرچه انتخاب ردیف و قافیه در تعداد زیادی از این سرودهها خالی از اشکال نیست:
«لالالالا گل سوسن/ سرت بذار لبت بوسم» (فارس) (همان: 90)
«لالالالا عزیز مو کمندم/ مکن گریه به قربان تو گردم» (کاشمر) (مهاجری، 1391: 86)
«لالالالا گل انبه/ لبات پر شکر و قنده» (کاشمر) (همان)
استفاده از کلمههای مسجع و واجآرایی نیز بر غنای موسیقی درونی لالایی میافزاید:
«گُلم خُرد و لالاش میا/ ازین کوها صداش میا/ صدای کوشی پاش میا/ درو واکن باباش میا» (سمنان) (طباطبایی، 1395: 88)
«لالا گلی خاشخاش/ باباش رفته خدا هُمراش/ خدا همراهی راهش باش/ علی پشت و پناهش باش» (سمنان)(همان: 86)
قالبهای رایج لالایی
لالایی را میتوان در قالبهای تکبیت، دوبیتی و مثنوی مشاهده کرد. به لالاییهای دوبیتی و تکبیتی قبلاً اشاره کردیم. این نمونه در قالب مثنوی سروده شده است:
«لالا لالایی دُردانه/ که قدر تورِ که میدانه
لالا لالا گُلِ پسته/ مادر رِ کردی دل خسته
لالا لالا گُلِ پونه/ بابات رفته پی دونه
لالا لالا گُلِ لاله/ نکن گریه، نکن ناله» (بیرجند) (مهاجری، 1391: 36)
اگرچه در نگاه اول، لالاییها به درد و دلهایی میمانند که زنان در خلوت مادرانه با کودک خود در میان گذاشتهاند، اما باتوجه به آنچه گفته شد، لالایی روایتی زنانه از تجربههای زندگی است که با بیانی احساسی و سرشار از عاطفه در قالب شعر و موسیقی گنجانده شده است و دقت در آن، در شناخت شرایط اجتماعی، معیشت و فرهنگ هراقلیم مفید خواهد بود.
منابع:
1ـ مهاجری، زهرا، «گل پسته مجموعهلالاییهای فارسی»، مشهد، بهنشر،1391.
2ـ پورنعمت رودسری، منیره، و بذرافکن، مهتا، و روحانی، علی، «لالاییها: دغدغههای زنانه، بازنمایی اجتماعی لالاییهای استان بوشهر»، مجلۀ زن در فرهنگ و هنر، شمارۀ 2، 1393.
3ـ جهازی، ناهید، «لالاییهایی از بوشهر»، نشریۀ فرهنگ و مردم ایران، شمارۀ 11، 1388.
4ـ حسن لی، کاووس، «لالاییهای مخملین، نگاهی به خاستگاه و مضامین لالاییهای ایران»، پژوهشنامۀ ادب غنایی، سال اول، 1382.
5ـ طباطبایی، سیدحسن، و طباطبایی، سمیهسادات، «تحلیل ساختاری و محتوایی حدا (لالایی منطقۀ سرکویر)، فصلنامۀ ادبیات و زبانهای محلی، 1395.
6ـ مرادی، محمد، «بررسی ویژگیهای قالبیـساختاری در ترانههای کودکانۀ رایج در فارس»، فصلنامۀ ادبیات و زبانهای محلی، پاییز 1394.