موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلی از دکتر محمدرضا ترکی

دریاقلی رکاب بزن یاعلی بگو شعری از دکتر محمد رضا ترکی

04 شهریور 1391 14:30 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 2.84 با 58 رای
دریاقلی رکاب بزن یاعلی بگو   شعری از دکتر محمد رضا ترکی
"دریاقلی" اوراق فروشی بود در گوشه "کوی ذوالفقاری" آبادان که در گورستانی از اتومبیلهای فرسوده زندگی می کرد.در ماههای آغاز جنگ،آبادان در محاصره نیروهای دشمن بود و در کوران اختلافات داخلی جناحهای سیاسی و آشفتگیهای ماههای آغاز جنگ در آستانه سقوط قرار داشت، تقدیر این بود که هنگامی که دشمن، غافلگیرانه از رودخانه بهمنشیر گذشته و وارد آبادان شده بود، تنها دریاقلی ِ تنها  متوجه حضور و نیت شوم او بشود.دریاقلی در آن شب پاییزی آبان ماه ۱۳۵۹  با شجاعت و عزمی شگفت مسافتی ۹ کیلومتری را علی رغم حضور دیدبانان دشمن و خطرات موجود با دوچرخه کهنه خودش طی کرد تا این خبر را به مدافعان شهر برساند. با حضور رزمندگان و مردم شهر، دشمن به آن سوی بهمنشیر رانده شد یا تن به مرگ و اسارت داد و حماسه ای بزرگ پدید آمد.

اگر هوشیاری و عزم و دلیری این مرد گمنام که چند روز بعد به شهادت رسید،نبود، کسی نمی داند چه حوادث تلخی پیش می آمد و نهایتا چه سرنوشتی برای مردم ایران- و  حتی منطقه- رقم می خورد! دست کم این بود که آبادان با تلفاتی سنگین سقوط می کرد و بازپس گرفتنش نیازمند نبردهایی خونین تر و پرهزینه تر از فتح خرمشهر بود! جا دارد آنها که گذشته را به ارزانی می فروشند و به سادگی نفی می کنند، بدانند که اگر این شهیدان گمنام نبودند،آنها امروز چیز قابل توجهی برای معامله کردن و فروختن نداشتند!

این ابیات بی قدر ذکر خیر اندکی است از این دریا دل آبادانی که تنها مایه شرمساری شاعر آن تواند بود:

آن سوی نخلها پُر سرباز دشمن است
این شهر ِ در محاصره، شهر تو و من است

دشمن نفوذ کرده و این شهر بی پناه
اینک به زیر چکمهّ ناپاک دشمن است

دریاقلی! رکاب بزن، یا علی بگو
چشم انتظار همت تو دین و میهن است

ای مرد اهل درد، بنازم به غیرتت
این خانه ها هنوز پر از کودک و زن است

فردا - اگر درنگ کنی- کوچه های شهر
میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است

از راه اگر بمانی و روشن شود هوا
تکلیف شهر خاطره های تو  روشن است!

دریاقلی! رکاب بزن گرچه سهم تو
از این دیار، ترکش و یک مشت آهن است

دریاقلی! به وسعت دریاست نام تو
تاریخ در تلفظ نام تو الکن است

هی مرد ِ مرد از نفس افتاده ای مگر؟!
همپای مرگ، کار تو امشب دویدن است

چون موجها به دامن ساحل نمی خزی
دریایی و طریقت  دریا تپیدن است.

به نقل از وبلاگ استاد محمد رضا ترکی :

  http://mr-torki.blogfa.com


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • دریاقلی رکاب بزن یاعلی بگو   شعری از دکتر محمد رضا ترکی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: