شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از سرکار خانم «فریبا یوسفی» بهروز میکنیم:
مخواه بشکنم آن عهد را به این غزل، اما سکوت میشکند میرسم همین که به دریا سکون به مرگ میانجامد و رکود به برکه مرا به زندگی آورده است، عشق، به دنیا نه، مرزهای زمین را نمیشناسم از این پس خوشم که رودم و پایین، خوشم که ابرم و بالا خوشم ـ اگرچه در این دره سنگلاخ بریدم ـ به رنج ِ کندن امروز و گنج وصل تو فردا خودم به موج بدل میشوم، به آب، به ماهی قدم قدم که به امواج میدهم تن خود را مرا ببر، ببر آن سو که بیکران ِ دو آبی رسیدهاند به هم، مثل واقعیت و رویا
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز