شهرستان ادب: در ابتدای جلسه، آقای «داوود زیدی» به ارائۀ مباحث خویش پرداخت. زیدی در آغاز کلام خود اشاره کرد که نگاهی اسطورهای به چندداستان کوتاه و رمان و یکنمایشنامه از «عباس معروفی» خواهد داشت و طبق آموزههای راهگشای استاد قیصری کار خود را پیش خواهد گرفت و اظهار داشت: «معروفی توانسته با استفاده از ضمیر ناخودآگاهش مفاهیمی را از ذهن خود در قالب داستان به ذهن مخاطب و جامعه منتقل کند».
زیدی در صحبتهای خویش دیدگاههای خود را دربارۀ داستان «رمی» از مجموعۀ «دریاروندگان جزیرۀ آبیتر» و رمانهای «سمفونی مردگان»، «سال بلوا» و «پیکر فرهاد» و یکنمایشنامۀ انتخابی از مجموعۀ «آونگ خاطرههای ما» بیان نمود.
تحلیل اسطورهای داوود زیدی از آثار عباس معروفی
زیدی در این بخش از جلسه، دربارۀ ویژگیهای داستاننویسی عباس معروفی گفت: «داستانگویی معروفی سهویژگی مهم دارد: تعریفکردن چندداستان به موازات هم که الگویی شرقی است، پیشبردن افسانه و واقعیت در کنار هم و وجود ارتباط بینابینی که اوج آن در پیکر فرهاد اتفاق افتاده است».
زیدی ادامه داد: «قصۀ رمی، شرححال جوانی است که در حال انجام مناسک حج است و داستان در رمیجمرات روایت میشود. جوان در جایی که قرار است تزکیۀ نفس کند و به شیطان سنگ بزند، با دیدن بازوی برهنۀ زنی وسوسه میشود تا صورت او را ببیند. داستان، مراتب و مراحل کلنجاررفتن شیطان با این جوان برای بهانجامرساندن وسوسۀ خویش بوده و اسطورۀ تکراری آدم و حوا و میوۀ ممنوعه و جنگ مستمر شیطان و انسان در این داستان تکرار شده است. معروفی با بیان این قصه آن هم درست در مکان حج، نشانۀ سنگزدن ابراهیم (ع) بر شیطان را در زمان قربانیکردن اسماعیل (ع) مدنظر داشته است. نویسنده، وسوسه را تا حد فنا ادامه میدهد. تا جایی که جوان حاضر است بمیرد تا صورت زن را ببیند و درنهایت، خود در جایگاه شیطان قرار میگیرد و حاجیها او را سنگ میزنند».
در این بخش، زیدی چندداستان را برای حاضران خواند و از آنان خواست تا اسطورۀ مرتبط با آن را حدس بزنند و بعد از آن دربارۀ نگاه اسطورهای معروفی در رمانهایش چنین گفت: «این نویسنده، نگاهی شرقی به اسطوره دارد و به داستانسرایی نظامی نزدیک است. در «سمفونی مردگان» الگوی برادرکشی طبق اسطورۀ هابیل و قابیل مطرح شده و ماجرای عشقی آیدین با دختر مسیحی نیز از داستان بیژن و منیژه در شاهنامه گرفته شده است. در «سال بلوا» کهنالگوی مرد زرگر و دختر پادشاه در ماجرای نوشآفرین و حسینا تکرار شده است. «پیکر فرهاد» نیز بازخوانی بوف کور است. در بوف کور، زنی که تصویرش روی قلمدان نقاشی شده در پیکر فرهاد، راوی سخنور و سخندان است. استفادۀ معروفی از اسطوره در این داستان براساس خسرو و شیرین نظامی است و از بوف کور و درواقع از نظامی و خیام دربارۀ حضور زن، استفادۀ بینامتنی کرده است. در مجموعۀ «دلی بای و آهو» هم نمایشنامهای وجود دارد که معروفی در آن از آیین ترکمنها سخن گفته و قصۀ آن، ماجرای جوانی است که در روز عروسی به دست رقیب عشقیاش کشته میشود. دوالگوی «ناکامی در عشق» براساس شیرین و فرهاد و جنایت و مکافات دراین اثر مطرح شدهاند.
زیدی در انتهای سخنان خود گفت: «آشنایی با اسطورهها و متون غنایی علیرغم نوشتن، در لذتبردن ما از آنان تأثیرگذار هستند. در پایان صحبتهای خود از آقای قیصری بهدلیل طرح این مباحث و دید وسیعی که در ما نسبت به ادبیات داستانی ایجاد کردند، سپاسگزاری میکنم».
صحبتهای مجید اسطیری دربارۀ اسطوره در داستان «رمی»
در این بخش، «مجید اسطیری» از ارائۀ مفید و نیرومند آقای زیدی تشکر کرد و دربارۀ داستان به صحبت پرداخت و گفت: «داستان رمی بر پایۀ الگوی تکرارشوندۀ سعی شیطان بر وسوسۀ حضرت ابراهیم (ع) شکل گرفته و طبق شباهتهایی با روایت تورات و قرآن نقل شده است».
اسطیری به بیان تفاوت این روایت در تورات و قرآن پرداخت و بعد از آن به الگوی بسیار سادۀ این داستان اشاره کرد و افزود: «هرچند داستان، آبشخور اسطورهای دارد، اما از نظر بنده معروفی یکرویکرد روانشناختی را هم در داستانش مطرح کرده است مانند حضور پررنگ کودکی راوی. در داستان معروفی وسوسهکننده، راوی است و مورد امتحانشده، بازوی زن است که مایۀ وسوسۀ مرد شده و در نهایت مرد را تبدیل به شیطان میکند تا حاجیان به سمت او سنگ پرتاب کنند. بهنظر میآید میان آثار بررسیشده در این کارگاه، این داستان سادهترین الگو را دارد و معروفی در رمانهای «سمفونی مردگان» و «فریدون سهپسر داشت» که براساس الگوهای اسطورهای تألیف شدهاند، موفقتر عمل کرده است».
پایان صحبتهای اسطیری با تشویق حضار همراه شد و سپس آقای قیصری از ارائۀ دوستان در این جلسه، ابراز خرسندی کرد و به چندمثال دیگر در ارتباط با الگوی مورد بحث اشاره نمود و گفت: «داستان یهویاقیم بابلی و همسرش شوشانا که در دوران دانیال نبی (ع) اتفاق افتاده و داستان آبتنی شیرین را میتوان در زمرۀ همین الگو دانست که در آن مردی، زنی را دیده و دچار وسوسه میشود».
در انتها اسطیری به خواندن مقدمۀ سهصفحهای «جلال ستاری» بر کتاب «یهویاقیم بابلی» پرداخت و جلسه با تشویق حاضران به پایان رسید.
گزارش:الهه عزیزیفرد