به قلم «مهدی چراغزاده»
هیاهویی از جنس کتاب | یادداشتی بر مجموعه شعر «هیاهو» سرودۀ «محمدمهدی خانمحمدی»
27 اسفند 1398
18:09 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب به نقل از روزنامه کیهان: کتاب شعر «هیاهو» اثر محمدمهدی خانمحمدی شاعر جوان و انقلابی کشورمان است که مورد توجه بسیاری از شاعران و پژوهشگران قرار گرفته است.
خانمحمدی در کارنامه ادبی خود سوابق درخشانی دارد که از جمله در دومین، سومین و چهارمین جشنواره بینالمللی شعر اشراق، جشنواره شعر کتاب، جشنواره شعر دفاع مقدس، جشنواره شکوه صبر، جشنواره دانشجویی میعادگاه عاشورائیان، جشنواره حبیب بن مظاهر و... برگزیده شده است.
«هیاهو» بیش از 30 شعر را در بر میگیرد که از میان خانمحمدی آنها را از میان 90 شعر گزینش کرده و به چاپ رسانده است. اشعار این کتاب شامل 25 غزل، یک قصیده و شش رباعی است. «هیاهو» مضامینی عاشقانه، حدیث نفس، اجتماعی، اعتراضی، آیینی و... را در بر دارد و توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
زبان شعر خانمحمدی از فخامت و پختگی قابل قبولی برخوردار است و از پس بازیهای زبانی برآمده است. نه زبان عامیانه دارد و نه آنقدر فخامت قدمایی که باعث کهنگی کلماتش شود. خانمحمدی در انتخاب کلمات دقت و وسواس خاصی دارد و همین امر باعث شده چینش کلمات و آهنگین بودن و موسیقی درونی کلمات نیز در شعرش جلوهگر باشد و به خواننده حس خوبی را منتقل کند.
شرشر رود و من و کشف و شهود تازهای
چشمهایم چشمهای جاری است رود تازهای
شور در گلهای شیپوری شکوفا میشود
گوش کن داوود میخواند سرود تازهای
خانمحمدی علاقه خاصی به بیدل دهلوی دارد و نازکخیالیها و مضمونپردازی سبک هندی نیز در گوشه و کناراشعارش به چشم میخورد.
زندگی خواب حبابی بود روی دوش موج
موج سرگردان و موهوم سراب کهنهای
تا دم پیری دویدم یک نفس اما کجا؟
دیر فهمیدم که هستم آسیاب کهنهای
خانمحمدی قالبهای شعر فارسی و قواعد آنها را به خوبی میشناسد و اسلوبهای هزار ساله شعر فارسی را مانند قدمای شعر در سدههای گذشته دراشعارش رعایت میکند اما در عین حال اجازه نداده این کار موجب شود شعرش زبانی کهن داشته باشد. یکی از این قالبهای قصیده است که او توانسته بخوبی از پس آن برآید و تمام بخشهای قصیده مانند مطلع، تغزل، تخلص و... را بخوبی مانند قصیدهسرایان نامی شعر فارسی رعایت کند اما در زبان، بیان، مضامین و معانی نو به کار گیرد، کاری که امروز شاید کمتر کسی باشد که از پس انجام آن بربیاید و اغلب شاعران اصول اصلی قصیده را رعایت نمیکنند.
در ادامه غزلی از کتاب شعر «هیاهو» را خواهیم خواند که خانمحمدی در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب قرائت کرد.
ای خنجرِ آب دیده، ما تشنه کارزاریم
لببسته زخمیم اما در خنده، خونگریه داریم
تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی
از چشم سرخ شرابی، پیداست شبزنده داریم
با سمِّ اسبان تکاندیم از کوهها خستگی را
ماییم از نسل خورشید، برقلهها تک سواریم
تا کاروانِ پس از ما، پیدا کند راه از چاه
یا رد پا یا که پایی در جاده جا میگذاریم
هرچند حالا خموشیم، وقتش رسد میخروشیم
یک روز خرما فروشیم، یک روز بالای داریم
«امشوا الی الموت مشیا...» این است جانبازی ما
یعنی که فرزندِ حیدر لبتر کند ذوالفقاریم
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.