موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلي از میلاد عرفانپور براي شهيد مصطفي احمدي روشن

بي گمان ديده اي امامت را، چه خداقوتي از اين بهتر؟

21 دی 1391 18:14 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.4 با 5 رای
 بي گمان ديده اي امامت را، چه خداقوتي از اين بهتر؟
بي‌تو بالابلند! دلتنگيم! از هواي بهشتی‌ات چه خبر؟
خبر از دوردورها داري، دل ما نيز با تو رفته سفر
 

با ميني بوس خستۀ‌ پدرت، سفر تو شروع شد آري
سفر تو شروع شد با رنج، با همان لقمۀ حلال پد


در عرق­ريز روزهاي جهاد، خم به ابروي خود نياوردي
كمر دشمنان تو خم شد، بس كه خوردند از تو خون جگر

زيستي با حكايتي زيبا، درهواي شهادتي زيبا
ماندن تو چقدر زيبا بود، رفتن تو چقدر زيباتر

واي بر ما كه كم گذاشته‌ايم، سر به بالين غم گذاشته‌ايم
دل نداديم ساعتي به حضور، تن نداديم لحظه‌اي به خطر

خوش به حال تو كه رشيد شدي، امتحان داده روسپيد شدي
خوش به حال تو كه شهيد شدي ، خوش به حال تو لحظۀ آخر!

اي دل بي­قرار ناآرام، ديگر آرام شو! خدا قوت!
 بي‌گمان ديده‌اي امامت را، چه خداقوتي از اين بهتر؟

تاب، خالي ...عليرضا بي‌تاب ...خانه خاموش مانده بعد از تو
خانه خاموش مانده اما نه...باز شايد تويي...صداي در...

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  •  بي گمان ديده اي امامت را، چه خداقوتي از اين بهتر؟
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.