موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
معرفی کتاب «خورشيد بر شانة راستشان مي‌تابيد» از جواد افهمی

برشي از تاريخ معاصر ايران

11 بهمن 1391 20:32 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 3 رای
برشي از تاريخ معاصر ايران

«خورشيد بر شانۀ راستشان مي‌تابيد» رماني است از جواد افهمي. نويسنده همانند رمان‌هاي ديگرش، «سوران سرد» و «ستاره‌هاي دب اصغر»، با روايت جذاب و گره‌افکني و تعليق، خواننده را با اشتياق تا پايان داستان مي‌کشاند. جذابيت داستان به قدري است که نمي‌توان کتاب را به انتها نرساند. روايت داستان تلفيقي است از روايت اول شخص و سوم شخص. نويسنده با گريز به گذشته و آينده قطعاتي از داستان را روايت مي‌کند که اين قطعات در نهايت جورچيني را مي‌سازند که کل ماجرا را پيش چشم خواننده قرار مي‌دهند. در مونتاژ اين قطعات مهارتي مي‌بينيم که مثال‌زدني است.

«خورشيد بر شانۀ راستشان مي‌تابيد» روايتي است از بخشي از تاريخ معاصر کشورمان؛ روايتي از دوران پهلوي دوم و حواشي قاچاق مواد مخدر توسط اشرف پهلوي خواهر شاه. ترور نافرجام اشرف بهانه‌اي شده است براي خلق اين اثر. بيشتر ماجراي داستان در بلوچستان مي‌گذرد. سبحان گمشادزهي که تحصيلات دانشگاهي دارد و فرزند يکي از خانواده‌هاي بانفوذ بلوچ است، کانديداي مجلش شوراي ملي مي‌شود و به ايراد نطق‌هاي تبليغاتي آتشين مي‌پردازد. وي پس از يک سخنراني در حمايت از مردم بلوچ و بيان ظلم‌هايي که به آن‌ها رفته است به طرز مشکوکي در مسير زادهدان به ايرانشهر به قتل مي‌رسد. ادامة داستان رازگشايي از اين قتل است در کنار جستجو براي کشف عامل ترور اشرف پهلوي.
خانوادة اصيل سبحان به ديانت و تقوا شهره‌اند. حاج‌عثمان پدر سبحان از بزرگان بلوچ است و مورد احترام مردم. عبدالغني برادر بزرگ سبحان مولوي است و امام جماعت مسجد. رحمان برادر زن سبحان نيز فردي است مذهبي و مورد احترام اهالي ايرانشهر.
«خورشيد بر شانۀ راستشان مي‌تابيد» رماني است که برشي از تاريخ معاصر ايران را پيش روي ما قرار مي‌دهد. رماني است که به آداب و رسوم بلوچ‌ها به عنوان به عنوان قومي محروم و مغفول در جامعة تمرکزگراي امروز ايران مي‌پردازد. رماني است که شرافت، نجابت و اصالت قوم بلوچ را که گاهی روایت‌های دیگری از آن شنیده‌ایم، به رخ ما مي‌کشد. رماني است که تصويري زيبا و انساني از برادران و هم‌وطنان اهل سنت براي ما به نمايش مي‌گذارد.
علاوه بر اين‌ها «خورشيد بر شانۀ راستشان مي‌تابيد» موقعيتي چالش‌ برانگيز را نيز براي ما تصوير مي‌نمايد؛ موقعيتي که داوري در مورد آن دشوار است. مارتا نوسبام فيلسوف معاصر آمريکايي بر اين باور است که رمان را مي‌توان به عنوان متني در حوزۀ فلسفة اخلاق مورد مطالعه قرار داد و روابط بين شخصيت‌هاي داستان و موقعيت‌هاي خاصي که در اين روابط به وجود مي‌آيد، مي‌تواند موضوع بحث‌هاي اخلاقي باشد. اين رمان موقعيت‌هاي متعددی دارد که از این منظر مي‌توان به آن نگريست. قتل سبحان گمشادزهي يکي از اين موقعيت‌ها است که جا دارد به لحاظ اخلاقي و فلسفي مورد بحث قرار گيرد.  
کتاب «خورشيد بر شانۀ راستشان مي‌تابيد» را انتشارات هيلا در سال 1390 در قطع رقعی و در 320 صفحه منتشر کرده است. همچنین اين رمان اخيراً برگزيدة جايزۀ «هفت اقليم» شده است.

حسن  نوروزی



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • برشي از تاريخ معاصر ايران
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: