موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

رمان «دخیل عشق» از سوی انتشارات عصر داستان منتشر شد

06 اسفند 1391 15:39 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.5 با 6 رای
رمان «دخیل عشق» از سوی انتشارات عصر داستان منتشر شد

کتاب حاضر در حوزه ادبیات دینی است و با موضوع جنگ، زندگی جانبازان و شفاعت امام رضا (ع) به رشتۀ تحریر در آمده است و روایت زندگی زنی است به نام صبوره که زندگی اش را وقف خدمت به جانبازان جنگ تحمیلی کرده است. این بهیار در یکی از آسایشگاه های شهر مشهد مشغول خدمت است و در دوران جنگ در بیمارستان صحرایی سوسنگرد و اهواز خدمت می کرده و خاطرات جبهه و رزمندگان برایش تمام شده نیست. صبوره که در چهل چند سالگی خود به سر می برد، به امید ازدواج با یک جانباز مجرد مانده و با مادر پیرش زندگی می کند.

رضا جانبازی است که یک دست و پاهای خود را در جنگ از دست داده است. پدرش خانواده را ترک کرده و رضا پس از فوت مادر ش به آسایشگاه منتقل شده است. بصیری داستان خود را با سرگذشت رضا و نذر صبوره برای ازدواج با یک جانباز که اکنون اورضاست؛ 
بصیری «دخیل عشق» را اینگونه آغازکرده است:«رضا از درد به خود مي ‌پيچد. طوري كه دختر او را نبيند، چشمانش را به سقف می دوزد؛ اما صبوره همه چیز را می بیند و حس می کند و تظاهر می کند که متوجه چیزی نشده است. دلش مي‌خواهد همانجا و همان موقع خجالت راكنار بگذارد و حرف دلش را بزند... صبوره در خودش است، با خودش است: «چقدر سخت است صبوره. چقدر سخت است هر روز همپای رضا پیر شوی و مردی را ببینی که دلش در تب و تاب دویدن است. چقدر سخت است بالای تخت رضا بایستی و اعتراف کنی. چقدر سخت است حرف زدن با مردي كه دیگر دوست ندارد حرف بزند.« 
در ادامه داستان رضا شهید می شود و صبوره برای اولین بارطعم تلخی را از زندگی حس می کند: «صبوره کنج اتاق کز
” روایت زندگی زنی است به نام صبوره که زندگی اش را وقف خدمت به جانبازان جنگ تحمیلی کرده است “
می کند و کاغذ های سفید با خط ریز سیاه رضا دوره اش می کند. دختر، عروس نامه های رضا می شود و بیوه نوشته های او: «دلت صبوره، دلت پر از جای خالی رضاست. خودش نیست؛ اما نامه هایش با توست. رضا همراه توست. چیزهایی را که می خوانی، باورت نمی شود. باورت نمی شود رضا بارها و بارها دلش خواسته باشد اگر برای اولین بار از دختری خواستگاری می کند، آن دختر کسی جز تو نباشد. باورت نمی شود رضا تمام حرفهای تو را در کاغذهایش نوشته باشد. نوشته باشدکه حلالش کنی. حلالش کنی که با همین بی دست وپاییش، به تو فکر کرده، با اینکه لیاقتش را نداشته، با... .» 
از طرفی خواستگار سمج با سه بچه صبوره را رنج میدهد. نهایتاً صبوره سید رضا را فراموش میکند و با خوابهایی که از او می بیند مطمئن میشود که سیدرضا او را به ازدواج با رسول که خودش هم سید است، ترغیب می کند. صبوره با سادگی ازدواج می کند و اما نراحت از اینکه چرا به آرزویش نرسیده و همسرش جانباز نیست. 
در ادامه و با مشکلاتی که رسول دارد صبوره متوجه می شود که رسول اعصابی تحریک شده دارد. وقتی پیگیر بیماری رسول می شود، متوجه می شود رسول موجی شده و اعصبانیت هایش نتیجه همان اثرات موج انفجار جبهه است. بار دیگر صبوره به جنگ بازمیگردد و جنگ دوباره به زندگی اش سرک میکشد، اما صبوره شاد است که به آرزویش رسیده است، او بالاخره همسر جانباز می شود. 
مریم بصیری کارشناسی تئاتر و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دارد و سردبیر ماهنامه پیام زن، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی است. وی همچنین عضو انجمن قلم ایران، انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، انجمن روزنامه‌نگاران، خانه داستان وکانون نمایشنامه نویسان است. 

انتشارات عصر داستان، وابسته به بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان، رمان «دخیل عشق» نوشته مریم بصیری، رمانی است در حوزه ادبیات دینی با رویکردی بر جبهه و جانبازان و شفاعت امام هشتم (ع) را روانه بازار نشر کرده است. این رمان در ۲۷۶ صفحه و شمارگان ۳۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده و ۸۰۰۰ تومان قیمت دارد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • رمان «دخیل عشق» از سوی انتشارات عصر داستان منتشر شد
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: