آنها که با «جرج ارورل» آشنایی دارند خوب میدانند که او قلم تند و مهارناشدنیای دارد و رمانهای سیاسی این نویسندۀ انگلیسی از بهترین داستانهای سیاسی جهان به شمار میرود. 1989 و قلعۀ حیوانات دو اثر ماندگار اورول در نقد حکومت کمونیستی شوروی هستند که به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند و تاثیرات بسیاری نیز از خود به جا گذاشتهاند.
«آس و پاسها» نام کتاب دیگری از جرج اورول است که در سال 1933 در لندن منتشر شد و در قالب داستان به وضعیت فقیران و تنگدستان جامعه پرداخت. داستان از محلهای مهاجرنشین به نام خروس طلایی در حوالی پاریس شروع میشود و زندگی رقتانگیز مهاجرین در مسافرخانههای آن را شرح میدهد. با شروع داستان و پس از معرفی برخی از افراد محل، راوی (خود نویسنده) دچار تنگدستی شدید میشود و از اینجا به بعد کتاب، قصۀ دست و پنجه نرم کردن او با فقر میگردد. نداشتن جای خواب، انجام کارهای سخت و طاقتفرسا در هتل، گرسنگیهای طولانی مدت و مواردی از این دست، تعریف راوی از زندگیاش در فرانسه است. او پس از آن برای نگهداری از معلولی ذهنی به زادگاهش انگلستان مراجعه میکند. اما با مشکلاتی که در لندن گریبان گیرش میشود، به نوانخانهها و خانه به دوشی روی میآورد.
جرج اورول برای نوشتن «آس و پاسها» از زبانی ساده و به دور از تکلف استفاده کرده و در 37 فصل آن، کمتر عناصر داستانی به چشم میخورد و از قواعد متداول داستاننویسی به دور است. در واقع او برای خواننده، داستان تعریف نمیکند؛ بلکه با حضور مستقیم خودش در قصه، به نوعی خاطراتش را بیان میکند؛ به گونهای که در آخرین پاراگراف فصل نخست کتاب میخوانیم:
«فقر که اولین بار در محلات فقیرنشین با آن آشنا شدم، موضوع و هدف نگارش من است. چون محلات فقیرنشین با کثافت و زندگی عجیبی که در آنها وجود دارد، ابتدا یک درس عینی از فقر و سپس زمینۀ تجربیات شخصی من بود. لذا میکوشم تجربیات خود را برای خوانندگان تصویر کنم.»
«آس و پاسها» از جهات مختلفی قابل بررسی است. نخست آنکه این اثر یک رمان کاملاً سیاسی تلقی میشود و در آن مدام اختلافات طبقاتی و تفاوت میان محرومان و مرفهین در دو جامعۀ فرانسه و انگلستان مطرح میگردد؛ به ویژه آنکه سالهای نگارش آن، همزمان با اوج استعمارگری و تسلط این دو کشور بر کشورهای محروم و بیدفاع و غارت منابع آنان بوده است. نکتۀ دیگر دربارۀ این کتاب بهره جستن اورول از زبان کنایات و اشارات برای انتقاد از زندگی ماشینی و روزمرّگیهای حاصل از شهرنشینی است. آنچه نه تنها برای مردم رفاه به ارمغان نمیآورد که برعکس بیشتر موجب آزار و رنج دوچندان آنها میشود. او ظرفشورهای هتل را دستمایه قرار میدهد تا روزی هجده ساعت کار کردن آنان را بردگی نوین معرفی کند. همچنین اختلافهایی که از لحاظ جایگاه و رتبه بین یک ظرفشور با پیشخدمت، آشپز، مدیر و... وجود دارد را فرصتی برای نقد اختلافات طبقاتی جامعه و دفاع از حق طبقۀ محروم دانسته است. نکتۀ دیگر اینکه اورول به زیر پوست شهر نفوذ کرده است و فقر را آنچنان که هست به تصویر کشیده است؛ بدون هیچ پیشداوری و تعصبی. او فقیران را موجوداتی نفرتانگیز و خطرناک نمیداند و از آنها هیولاهایی بیسر و پا نمیسازد؛ بلکه آنها را قربانی مدرن شدن و نظام سرمایهداری میداند که چون نتوانستند برای خود کاری دست و پا کنند، محکوم به تحمل گرسنگی و خیابانخوابی هستند.
انتشارات «ابتکار دانش» در بهار سال 1391 «آس و پاسها» را با ترجمۀ مهدی نصیری دهقان و محمود حبیباللهی روانۀ بازار نشر کرده است. این کتاب در قطع رقعی می باشد و 276 صفحه دارد و برای خرید آن کافی است 4200 تومان هزینه کنید. به صفحۀ 48 کتاب میرویم و چند سطر ابتدایی آن را با هم میخوانیم:
« روی تختخواب دراز کشیدم و مشغول خواندن کتاب خاطرات شرلوک هلمز شدم. با شکم گرسنه این تنها کاری بود که از عهدهام برمیآمد. گرسنگی مانند دورۀ نقاهت بعد از ابتلا به آنفولانزا است. فعالیت مغزی و دل و جرأت انسان را فلج کرده و از دستش میگیرد. گویی تمام خون بدن را کشیدهاند و به جایش آب نیم گرم تزریق کردهاند. بیحالی و عدم امکان حرکت خاطرۀ عمدۀ من از گرسنگی است. به علاوۀ خط سفید رنگ چسبناک و بلغمیای که از دهانم جاری بود.»
محمد غفاری