25 اسفند ساگرد در گذشت شاعرۀ توانا و نامآشنا، پروین اعتصامی است. به همین مناسبت مقالۀ خواندنی دکتر مرتضی فرهادی را با موضوع «كار و زمان در منشورِ شعر و كارِ كارستانِ پروين»، جهت مطالعه پیشنهاد میکنیم:
چكيده مقالة حاضر با اشارهای به شعر، به مثابه ابزاري براي كشف واقعيات رواني زندگي آدميان، آغاز میشود و با پيشينة پژوهش به زندگي نامه و اظهارات نويسندگان و شعراي ايران دربارة پروين و گامهاي مقدماتي مربوط به طرح مسئلۀ كار در سرودههاي پروين اعتصامي میپردازد. آن گاه مقاله با عناويني نظير وفور واژگاني كار و تركيبات آن در اشعار پروين، جدايي گفتار از كردار و كار، هستي در كار، «رفوگري وقت»، تشويق به تلاش و صبوري در كار، نكوهش تنبلي و تن پروري (فرصت اندوزي و مديريت زمان)، انواع كار، كار بي رويه، كاركردهاي كار، كارآموزي و آموزش كار، لزوم همكاري كار گروهي و كار تخصصي، و همكاري به شيوة دگرياري ادامه میيابد و سرانجام به نقش مور، نماد كوشندگي در شعر پروين، و به آسيب شناسي فرهنگ كار و دلايل شگفتي خود از كارِ به هنگام وي در زمانة نابه هنگام میپردازد و پژوهشگران ايراني را به كا وش در سرچشمههاي انديشة پروين تشويق میكند. كليدواژهها: كار، رفوگري وقت (مديريت زمان). مقدمه شاعران، چه بدانند و بخواهند و چه ندانند و نخواهند، واقعگرا يا واقعگريز و حتي واقعستيز عاقبت در نوعي از ارتباط با واقعيت و پيوستگان و سايههاي آن در اين جا يا آنجايند و دانسته و ندانسته، حتي هنگامي كه كمر به قتلِ واقعيت بستهاند و در پي دفن آن در فضاهاي نامكشوف خلاقيت و تجريد و انتزاع و فرمهاي نامأنوس و نامعقولاند، دستهاي واژگان و پردههاي تجريدي آ نها به بو و رنگ و يا خون واقعيت آغشته است .همانگونه كه وي از جايگاهي كه ايستاده است و واقعيتهاي دور و نزديك را آن گونه كه هستند و يا آ نگونه كه شاعر میخواهد باشند میبيند، هنر هنرمند و شعر شاعر نيز میتواند جايي را كه شاعر ايستاده است، در ته دره يا بر فراز قله و ابرها، به ما نشان دهد. هم پايگاه اجتماعي موجود شاعر و هم جايگاه مقصود وي، هم تأثيرات برون و هم صافي قلب و ذهن و درون شاعر سبب میشود كه از هزاران موضوع و مضمون، يك و يا چند موضوع به شكل موضوعات مهم و محوري و رنگِ مسلط در كار اين يا آن شاعر نمايان شود و هنرمند را در طرح يك يا چند مضمون در قله قرار دهد. آنچه اشاره شد براي پژوهشگران و انديشه ورزان خويش فرما نيز صادق است. شعراي گذشتة ما گ رچه در كنار مسائل بسيار ديگر گاه به مسئلۀ مهم كار و تلاش را محور اصلي و «كار» اشارههايي كم يا زياد داشتهاند، اما هرگز به هزار و يك دليل مضمون كانوني و در مركزِ شعر خود قرار ندادهاند. شگفت آور و جاي پرسش است كه چرا و چه اتفاقي افتاده است كه پس از هزار و اندي از حنظلة باد غيسي تا به امروز، تنها يك شاعر آن هم يك شاعر زن تا اين اندازه به كار گرويده است و پرسش دوم اين ك ه چگونه در هفتاد سال گذشته و از ملك الشعراي بهار تا به امروز كسي به اين ويژگي شعرِ پروين توجه نكرده است؟ برای مطالعۀ مقاله به اینجا مراجعه کنید.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز