ماه رد شد لرزلرزان امشب از شهر خموشان

این همان شهر است؟ پیشاپیشم آوار است اینجا
برزمین یارب فقط نعش سپیدار است اینجا

بر سرم خرمای خون‌آلود می‌افتد هراسان
برگلوی نخل‌ها زخم تبردار است اینجا

ماه رد شد لرزلرزان امشب ازشهر خموشان
دارد از بالا می‌افتد سخت تبدار است اینجا

دارد از آن سوی گندمزار می‌آید پریزاد
شروۀ خوان کوچ فایزهای بسیار است اینجا

کیست او فانوس در دستش به دنبال جسدهاست؟
با تمام بغض سر بر دوش دیوار است اینجا

ای عروسک‌های خونین بلاتکلیف برخاک
این مصیبت از دلم کی دست بردار است اینجا؟

ای امام شهر! هنگام نمازاستغاثه است
درافق حتی گسل هایی پدیدار است اینجا

چشم‌ها برکشتگان شهر دیگرگون می آیم
هرچه می‌بینم فقط ابرست و آوارست اینجا

21/1/92 بندر عباس

محمدحسین انصاری نژاد