موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یادداشت ناصر فیض دربارۀ مدیر پیشین مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه (از پروندۀ امیرحسین فردی)

خيلي‎‎ها دوستش نداشتند...

07 خرداد 1392 14:20 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3 با 2 رای
خيلي‎‎ها دوستش نداشتند...

اينکه در تعريف بعضي از افراد گفته مي‎شود «دوست و دشمن دوستش داشت» هميشه دليل خوبي براي امتيازات مثبت آن فرد نيست، هرچند به غلوش هم واقفيم. اميرحسين‎خان فردي دوستان بسيار و دشمنان فراواني داشت و اين يکي از ويژگي‎‎هاي اين انقلابي واقعي و فرهيخته بود. براي همه اين‎ها هم هزينه داده بود. از آبرو و اعتبارش، از جايگاه ادبي‎اش، از آسايش و رفاهش و از آنچه که امتيازي محسوب مي‎شد، هزينه کرده بود. فردي از همه خواسته‎هايش گذشته بود که به دغدغه‎‎هاي جدي‎تر و مهم‎ترش برسد و با قدرت و قوت تمام فکر و ذکرش معطوف به آن باشد. درباره اعتقاداتش به‎قول معروف با کسي شوخي نداشت، حتي اگر آن شخص از عزيزترين دوستانش بود. از وقتي او را مي‎شناختم همان فردي بود که يک روز قبل از مرحوم شدنش براي بار آخر در طبقه سوم حوزه هنري ديدمش. شادي و غمش هر دو از ته دل بود. اين اواخر بيشتر غم داشت تا شادي. غمي که با نگراني عجيبي همراه بود. نگراني خاصي که از تبعات باورهايش بود؛ باور به راهي که اطمينان داشت تا اينجا درست او را کشانده است؛ يک نگراني شيرين از آخر ماجرايي که ترديدي در گوارابودنش نداشت. 
همه منطقه سه‎راه آذري آدمي را مي‎شناسند که لذت کتاب‎خواني را برايشان تعريف کرده است؛ آدمي که هر روز به مسجد مي‎رود، در نماز جماعت شرکت مي‎کند، با فقر خويشاوندي نزديک دارد و اولين الف‎هاي قاموسش، اسلام و انقلاب است و اعتقاد و ايمان و ايران و... 
فردي اگر مي‎خواست مي‎توانست به همه چيز برسد. خواست و به همه چيز هم رسيد. همه چيزي که فقط در تعريف کمي با هم فرق دارند! وقتي بحث اعتقادات و مسئله انقلاب و اسلام پيش مي‎آمد بار‎ها تکليف عزيزترين‎ها را هم روشن کرده بود؛ اگر ترديدي را مي‎خواستند القا کنند. 
فردي ايستادگي محض بود و مفهوم مجسم مقاومت. وقتي خيلي‎ها راهشان را به سوزن‎بان‎ها سپرده بودند و هر روز در مسيري مي‎افتادند، فردي راه خودش را مي‎رفت، راهي که يک مبدأ و يک مقصد بيشتر نداشت. تمام وجودش تپش بود براي انقلاب و اعتقادي که ذره‎اي لغزش نداشت. 
با هم که مي‎شديم دلي از عزا در مي‎آورديم و تا از دفترش بيرون بيايم ترکي حرف مي‎زديم و حرف‎هايش همان ترجمه نگراني‎هايش بود به زباني که فرصت کوتاهي گاهي به ما داده بود تا صميمي‎تر باشيم. همين چند روز پيش در راهروي طبقه سوم که ديدمش باز غم اين ‎روزهايش همراهش بود. چهره در چهره ايستاديم. با همان آرامش هميشگي که يکي دو بار در باغ آلبالوي روستاي پدري‎ام در دامنه‎‎هاي ساکت و سرد و سبز سبلان به‎سراغم آمده بود، نگاهم کرد و گفتم: «امير خان چه خبر از اوضاع؟!» فقط گفت: «خيلي بايد مواظب باشيم، خيلي... اين‎بار خيلي به ما شبيه‎اند...» آمد برود درحالي‎که داشت آستين‎هايش را بالا مي‎زد، لبخند شيريني زد که آرامشم را تا الان ادامه داد؛ يعني تا همين الان که فردي هم ديگر آرام گرفته است و نگران هيچ چيزي نيست. بدون ترديد آن طرف هيچ نگراني‎اي ندارد. همه آنچه را که وظيفه مي‎دانست انجام داده بود. اين آدم بايد دشمن داشته باشد تا بهتر بشناسيم‎اش. ديروز وقتي بي‎بي‎سي درباره‎اش ياوه مي‎گفت بار ديگر فهميدم که فردي چقدر راهش را درست رفته است وگرنه آن‎ها اين‎قدر عصباني نمي‎شدند. 
باور کنيد دستم به قلم نمي‎رود. نمي‎دانم از آن همه چه بنويسم! فردي را نبايد نوشت. کاش فرصتي بود تا همه او را فقط يک‎بار مي‎ديدند و مي‎شنيدند. دلم اين‎ روز‎ها خيلي گرفته، مخصوصا شب‎ها که به خانه مي‎روم، اميرخان همه جا شبيه ملايمتي مطلق روبه‎روي من ايستاده حرفش را مي‎زند و مثل نسيم از کنارم مي‎گذرد و مي‎رود. تا کي اين نسيم خواهد وزيد، نمي‎دانم. 
خواستم بگويم که «فردي» فرد بود که تيترش کنيد، فکر کردم روحش را آزرده مي‎کنم، چون فردي هرگز از تيترشدن استقبال نمي‎کرد. الان اگر بشنود، مي‎گويد: «ناصر جان، باز هم سربه‎سر ما گذاشتي؟!» 
يادم باشد، فردا خواهش کنم اين عکس‎ها را از در و ديوار مخصوصا طبقه سوم بردارند تا به ديوار دلمان بياويزيم. مي‎دانم قزوه هنوز دلش نمي‎آيد که وارد اتاقي بشود که فردي به او سلام نکند. قزوه کارش سخت‎تر از همه است با دل مهرباني که از او سراغ داريم... 
امير خان تو يادمان دادي که با خيال راحت نگران خيلي چيز‎ها باشيم. 
اما نمي‎دانم چرا از وقتي که رفته‎اي دوستانت بيشتر شده‎اند و همه تلاش مي‎کنند مثل من از شما خاطره داشته باشند! با قيصر و سيد هم همين ماجرا‎ها بود. روحت شاد امير خان! دعا کن غم ما هم از جنس غم‎هاي شما باشد 

ناصر فیض

دیگر مطالب پروندۀ امیرحسین فردی:

پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت امیرحسین فردی

قلم‌مویۀ علی داودی در سوگ فردی

نگاهي به رمان سياه چمن 

نگاهي به زندگي ادبي فردي

خاطرۀ يکي از شاگردان فردي

نگاهی به جایگاه اثرگذار فردی در ادبیات انقلاب

معرفي مهم‎ترين آثار فردي در قالب کتاب

یادداشت ناصر فیض دربارۀ مدیر پیشین مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه

گفتوگوی حامد شکوري با شاگردان و دوستان فردي

یادداشت جواد افهمی در سوگ فردی

بريده‎اي از رمان منتشر نشده «گرگ‎سالي» فردي

گفتگوی مجید اسطیری با دکتر محسن پرویز

نگاهی به رمان «اسماعیل» فردی

دیدار مرحوم فردی با رهبر انقلاب

یادداشت حامد محقق در سوگ امیرحسین فردی

یادداشتی از مسعود نوروزی در سوگ امیرحسین فردی

گفتاري از وحيد جليلي به مناسبت هفتمين روز درگذشت مرحوم اميرحسين فردي

سوگسرودی از محمدرضا ترکی برای مرحوم فردی

یادداشتی از علی داودی در سوگ امیرحسین فردی


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • خيلي‎‎ها دوستش نداشتند...
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.