موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

ممیزی تولید برای مهندسی پیام/ محمد حسین نیرومند

05 شهریور 1391 19:10 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
ممیزی تولید برای مهندسی پیام/ محمد حسین نیرومند
ممیزی تولید برای مهندسی پیام!

محمدحسين نيرومند

اتفاقات چند روز اخیر مرتبط با سه مجموعه ی تلویزیونی پخش شده"پنجره"،"ثریا" و "شیدایی" در شبکه های سیما، بهانه ای شد برای نگارش مطلبی که در پی خواهید خواند. حدود شش ما قبل برای بیان مطلبی که بخشی از آن را در ادامه خواهم آورد، خدمت آقای ضرغامی رئیس رسانه ملی رسیدم. وقتی آن روز وارد اتاق شدم به گرمی مورد استقبال ایشان قرار گرفتم. از آنجا که با محدودیت وقت این بزرگواران کاملا آشنایم، بدون مقدمه مطالبی را که در قالب چند نمودار آماده کرده بودم برای ایشان شرح دادم. اما احساس کردم که ایشان تمرکز لازم برای شنیدن گفته هایم ندارند. علت این کم توجهی واضح بود، چرا که گرچه گوش آقای ضرغامی متوجه من بود اما چشم ایشان روی سی وچند مونیتوری بود که در اتاق ایشان در مقابل دیدگان ایشان قرار داشت. مونیتورهایی که تمام شبکه های ملی، استانی، خبری و چند شبکه خارجی را نمایش می داد. وقتی زمان ملاقات به اتمام رسد و از اتاق ایشان بیرون آمدم با خود اندیشیدم، شاید این مطالب ارزش شنیدن و وقت گذاردن از سوی رسانه ملی را نداشت. اما با این حال دلم برای ایشان سوخت. مدیری که باید رسانه ی ملی را با هزاران کارمند مدیریت کند. زمینه ی تولید هزاران ساعت برنامه را برای مقابله با جنگ نرم دشمن فراهم کند و البته مدام چشم به سی یا چهل مونیتوری بدوزد که مبادا یکی از شبکه ها گافی بدهد که ایشان ناچار شوند فی الفور آن برنامه را قطع یا مدیر مربوطه را استنطاق نمایند. چکیده حرف من آن روز به آقای ضرغامی این بود که سیستم مدیریت در رسانه ملی و در حوزه سریال سازی حداکثر یک سیستم ممیزی است(!). امروز که این مطلب را می نویسم، علت چیدمان ده ها مونیتور در اتاق رئیس رسانه ملی را در می یابم. اتاقی که باید مرکز تولید اندیشه و فکر برای برنامه سازی باشد، تبدیل به اتاق کنترل و ممیزی برنامه های تولیدی شده است(!).
نموداری را که آن روز به آقای ضرغامی نشان دادم پیش روی شما است. این نمودار نحوه ی تولید سریال های تلویزیونی را در سیما نشان می دهد. همانگونه که مشاهده می شود آغاز تولید با ارائه خلاصه طرح از سوی تهیه کنندگان یا کارگردانان به طرح و برنامه شبکه های سیما آغاز می شود و با پذیرش این طرح توسط طرح و برنامه شبکه و طرح و برنامه ی سیما کار نگارش توسط نویسندگان آغاز و نهایتا با تصویب فیلمنامه کار تولید آن توسط کارگردان انجام می پذیرد. چنانکه در نمودار دیده می شود اصولا مدیریت طرح و برنامه سیما وظیفه انطباق طرح پیشنهادی با راهبرد های کلان سیما و همچنین اصلاح طرح هارا متناسب با این سیاست ها بر عهده دارد و در مسیر طولانی تولید، ممیزی لازم را اعمال می کند.
واقعیت تلخ این نمودار، منفعلانه بودن روند تولید سریال ها در سیمای جمهوری اسلامی ایران است. سازمان در طول همه این سال ها عمدتا منتظر مانده است تا تهیه کننده ای طرح مناسب که همسو با سیاست هایش باشد از سوی تهیه کنندگان ارائه شود تا تولید برای این رسانه معظم کلید زده شود. نگارنده معتقد است تا تغییری در این روش تولید منفعلانه حاصل نشود اتفاقات پیش آمده برای این سه مجموعه ی تلویزیونی را امری عادی در رسانه ملی تلقی کرد. اما توقیف یا بهتر بگوییم توقف پخش یک یا چند سریال کمترین ایراد اینگونه برنامه سازی است. اشکال اساسی چیزهای دیگری است که متاسفانه نه نشریات و رسانه ها تا کنون به آن پرداخته اند و نه ظاهرا خود مسئولانه رسانه ملی بر آن واقف اند(!) اما این اشکالات که من آن را فاجعه در تولید سیما می خوانم چیست؟ برای اثبات این ادعا بهتر است به سریال هایی که بر مبنای این روش تاسف بار، تهیه و تولید شده است اشاره کنم. در بین سه مجموعه پیش گفته، فیلمنامه سریال "شیدایی" توسط هنرمندی خوش قریحه و پر کاری به نام آقای سعید نعمت الله نوشته شده است. از آثار قبلی ایشان می توان به نگارش سه مجموعه"رستگاران"، "زیر هشت"و"جراحت" نیز اشاره نمود. در پی به برخی از مصاحبه های نعمت الله را در خصوص این مجموعه ها اشاره می کنم.
نعمت الله در ارتباط با اولین سریال پخش شده اش به نام مجموعه "رستگاران"(1387) می گوید:
 «بگذاريد من مساله‌اي را اينجا روشن كنم. اين‌ كه برخي فكر مي‌كنند اين سريال سفارشي ساخته شده، اشتباه است. هيچ ‌گونه فشار يا سفارشي به ما از اين ‌كه سريال مذهبي بسازيم وجود نداشته و اتفاقا شبكه دست ما را در توليد اين مجموعه خيلي باز گذاشته است. ما نيز سعي كرديم با توجه به داستان سريال به گونه‌اي پيش نرويم كه طرح مسائل اعتقادي و اخلاقي در آن تو ذوق مخاطب بزند و باعث جبهه‌گيري او شود.»
 نعمت الله درباره دومین مجموعه ساخته شده اش" زیر هشت" (1389)می گوید:
«طرح "زير هشت" از مدت‌ها قبل در ذهنم بود. وقتي سريال رستگاران داشت پخش مي‌شد اين طرح به ذهنم رسيد. چند خطش را نوشتم تا از دستش خلاص بشوم و كنار بگذارمش. رستگاران كه تمام شد يك مدت استراحت كردم. بعد سر فرصت طرح زير هشت را به سيروس مقدم دادم. اين طرح به شوراي فيلمنامه رفت و رد شد. بعدها با تلاش عليرضا برازش تصويب شد.»
 وقتی خبرنگار در باره تلخی جاری در داستان "زیر هشت" می پرسد. نعمت الله چنین پاسخ می دهد:
« من خیلی سر رشته‌ای در زمینه تلخی و شیرینی داستان یا فیلمنامه ندارم اما می‌دانم  وقتی یک درام اجتماعی را روایت می‌کنیم  نمی‌توانیم آن را  شیرین بنویسیم اینجا ایران است و همه این پلشتی‌ها دورو بر ما است و حقیقتا اگر کسی از دیدن این واقعیت‌ها ناراحت می‌شود، سریال را نگاه نکند. من اجازه دارم هر طور که فکر می‌کنم، بنویسم.»
در جای دیگر می گوید:
« دلم می‌خواهد این طور بنویسم، چون من نویسنده هستم و با این روش خودم نشان می‌دهم. ما برای نوشتن یک سریال مهندسی می‌کنیم. مهندسی سریال "زیر هشت" هم این طور بود. من به عنوان نویسنده می‌توانم هر طور که بخواهم بنویسم. من بابت کاری که انجام می‌دهم نه به شما و نه به کس دیگری جواب نمی‌دهم.»
نعمت الله در جایی می گوید:
«فرق من و بیننده این است كه شغل من نویسندگی است. به نظر من نویسنده نمی‌تواند الگوسازی كند. شاید یك نویسنده مثل دكتر شریعتی بتواند الگوسازی كند. اما من بلد نیستم. دكتر شریعتی نشانه‌هایش را داشت. اما من ندارم.»
نعمت الله درباره مجموعه ی "جراحت"(1389) که در ماه مبارک رمضان پخش شد، چنین می گوید:
« به عقیده من حتما نباید کار مستقیما با دین و مذهب مرتبط باشد، مردم ما ذاتا افراد دین داری هستند و هر کس هم از دریچه نگاه خود به این مقوله می نگرد. آنچه که من به عنوان فضای عرفانی و مذهبی وارد "جراحت" کردم بر اساس سلیقه خودم بوده که طبیعتا من هم از مردم جدا نیستم.»
محمد مهدی عسگر پور کارگردان "شیدایی" می گوید:
«ما قرار بود کار ديگري را در دفتر شفيعي با فيلمنامه اي از معصومه بيات شروع کنيم که به نتيجه نرسيد. البته اين کار هم مي توانست يک مجموعه ماندگار باشد. وارد پيش توليد هم شديم و قرار بود براي شبکه دوم سيما ساخته شود. اما به نقطه اي رسيديم که احساس کردم اگر کليد بزنيم حتما اشتباه کرديم.
فيلمنامه خود به خود جذاب بود. اما اگر قرار بود ساخته شود تبديل به چيز ديگري مي شد که زمان بر بود و با پيش توليد ما هماهنگي نداشت. ما در آستانه تعطيلي اين پروژه بوديم که پيشنهاد ديگري با متني از نعمت الله مطرح شد که البته تجربه خوبي هم پيش از اين با هم داشتيم.»
با نقل مصاحبه های پیش گفته می توان به نکات شگفت انگیز و به شدت تاسف بار زیر پی برد :
به صحت نمودار ارائه شده دست یافت.
صحبت آقای عسگر پور عملا  انفعال سیما را در تولید نشان می دهد. به عبارت دقیق تر سیاست گذاری در امر تولید توسط تهیه کنندگان، کارگردانان و فیلم نامه نویسان انجام می پذیرد. همانگونه که نمودار نشان می دهد سیما حداکثر ممیز است. یعنی اگر امکان ساخت فیلمنامه سرکار خانم بیات میسر می گشت، امروز به جای شیدایی  سریال خانم بیات از سیما پخش می شد!
با این ترتیب می توان به یک نتیجه ساده رسید. عملا تشخیص اولویت تولید در هر شرایط با جماعت تهیه کنندگان، کارگردانان و فیلم نامه نویسان خواهد بود! از این رو مثلا رسانه ملی ناچار است از بین خواست مقام معظم رهبری که می گویند:« ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سیما راجع به این که فضای‌ پیام‌ها فضای‌ اعصاب خردکن و تشنّج‌آور برای‌ ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت کرده‌ایم.» (بیانات در دیدار مدیران صدا و سیما 14/11/1381) و نظر جناب آقای نعمت الله که می گویند:«وقتی یک درام اجتماعی را روایت می‌کنیم  نمی‌توانیم آن را  شیرین بنویسیم اینجا ایران است و همه این پلشتی‌ها دورو بر ما است و حقیقتا اگر کسی از دیدن این واقیعت‌ها ناراحت می‌شود، سریال را نگاه نکند.» به خواست فیلمنامه نویس جوان تن در دهد!
از آنجا که تولید سریال در رسانه ملی بر این اساس نمودار فوق شکل می گیرد از این رو بی تردید این روش تولید به پارادایم های فکری متنوع و متکثری می انجامد. چندگانگی فرهنگی حداقل خسارتی است که این نحو برنامه سازی برای مخاطبین در پی دارد. و این امر دقیقا مغایر با سیاست های کلان سازمان است.
سخنان آقای نعمت الله گواه آن است که ریش و قیچی محتوی و پیام فیلمنامه ها در سیمای جمهوری اسلامی عملا در دست نویسندگان است. ظاهرا مسئولین سیما در روند نگارش فیلمنامه چندان نقش تعیین کننده نداشته و تنها می توانند نقش ممیزی ایفا نمایند.
بر این اساس می توان به یک نتیجه تلخ دیگر نیز رسد. سیمای جمهوری اسلامی ایران میلیارد ها تومان هزینه می کند. ده ها ساعت آنتن را در اختیار یک نویسنده جوان قرار می دهد تا اندیشه او به میلیون ها مخاطب ایرانی منتقل گردد. کدام عقل سلیم چنین ساده انگاری را می پذیرد؟ مجددا سئوال می کنم آیا عقل سلیم چنین ساده انگاری را می پذیرد؟  تا آنجا که نگارنده مطلع است در دنیا، نگارش یک پروسه جمعی است. ایده های اولیه مطابق با نیازهای روز جامعه و رسانه توسط سیاست گزاران شبکه پیشنهاد می شود سپس نویسنده با تیمی ازجامعه شناسان، روان شناسان و کارشناسان عرصه های مختلف کار نگارش را بر عهده می گیرند.
با وجود آنچه بیان شد انتظار مهندسی پیام توسط مدیران رسانه ملی درسیمای جمهوری اسلامی عملا بی فایده خواهد بود. با وضع موجود شان این عزیزان تنها در حد ممیزی برنامه ها خلاصه شده است!  
آنچه بیان شد یک واقعیت غیر قابل انکار است و گواه آن است که با وضعیت موجود در روند تولید سریال های تلویزیونی نمی توان هیچ امیدی به عملی شدن خواسته های رهبر معظم انقلاب، دلسوزان نظام وحتی راهبردهای برنامه ای سازمان در سیما داشت. مسئولان رسانه ملی دل به استثنائات تولید خوش نکنند و با ایجاد شووهای تبلیغی تقدیر و تشکر از دست اندرکاران برنامه معمولی، خود را گول نزنند. امید است مدیریت رسانه ملی از فرصت کوتاهی که مقام معظم رهبری در اختیار آنان قرار داده اند حداکثر بهره برداری را بنمایند و با تغییر ساختار برنامه سازی در سیما ازطرح و برنامه ی منفعل به طراحی برنامه ی فعال اقدام نماید. طرح برنامه ای که با طراحی درست برنامه، بتواند هوشمندانه مشکلات پیش گفته را مرتفع سازد.
منبع :
رجا نیوز

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • ممیزی تولید برای مهندسی پیام/ محمد حسین نیرومند
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.